سفر به هر گوشه اي از جهان خاطرات و تجربيات خاص خود را به همراه دارد،آشنايي با مردمان از قاره ها،سنن،آداب و رسوم مختلف ،ديدگاه ها ، تفكرات و اديان متفاوت تجربيات گران سنگي را براي مسافر رقم ميزند.

مسافري كه همواره بار خاطرات سفرش بر وزن چمدانش مي چربد. شايد همين امر بهانه خوبيي باشد تا اندوخته هاي خود در سفر كاري يك هفته ايم به سرزمين چكمه اي را بازگو كنم.سفري كه سه روز آن در رم و چهار روز ديگرش در ناپل سپري شد.
از بدو ورود به فرودگاه رم خواسته يا نا خواسته به دنبال دو چيز بودم،يكي كشف نوع زندگي اجتماعي مردمان ايتاليا و ديگري نوع نگرش آنها به كشورم.
    
*تورم ، بيكاري و معيشت هر روز بدتر از ديروز    

به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران پس از خروج از فرودگاه براي رفتن به هتل سوار تاكسي مي شوم،راننده پيرمردي است لاتزيويي،اين را نه با پرسش و پاسخ كه از پرچم سفيد و آبي و مجسمه عقابي كه در گوشه اي از ماشين جا خوش كرده به آساني ميتوان دريافت.
از پير مرد در خصوص وضع معيشتي كشورش ميپرسم،هنوز لب به سخن نگشوده ضربه اي كه از سر خشم بر فرمان ماشينش فرود مي آورد كه بيانگر بسياري سخن است.
ميگويد سياست هايي كه دولت طي ماههاي اخير و پس از بحران مالي كشورش در راستاي كاهش دستمزد ها و افزايش ماليات اعمال كرده وضع معيشتي مردم را هر روز سخت تر از روز قبل ميكند،او مي گويد دلش نه براي خودش كه براي دو فرزند پسرش كه در اين شرايط به تازگي از دانشگاه فارغ التحصيل شده اند و مدتهاست كه بيكارند مي سوزد.
ميگويد كه افزايش بي سابقه قيمت بنزين در اين گيرو دار هم كه طي يك ركورد شكني از مرز دو يورو و هشت دهم سنت عبور كرده  مزيد بر علت شده و شرايط درآمد او را تحت الشعاع قرار داده،ميگويد كه در آمد ماهيانه اش اواسط ماه را به زور مي بيند.
البته به نظرم در كشوري كه يك بطري آب كوچك قيمت يك و نيم يورويي دارد ، بنزين ليتري دو و هشت دهم سنتي شايد خيلي دور از ذهن نباشد.  
طي مدت اقامتم در رم  فرصت مصاحبت با افراد از اقشار مختلف را ميابم، يكي از مهمترين آنها مدير يكي از كارخانه هاي مشهور توليد لاستيك ايتالياست،مي گويد طي هشت ماه اخير تنها با تعديل نيرو مانع ورشكستگي كارخانه شده اند و ادامه مي دهد كه طي اين مدت عذر هزارو پانصد نفر را خواسته اند و در پرداخت غرامت بيكاري آنها نيز به بن بست رسيده اند.
با يكي از تجار ايراني كه قريب به سي سال است در ايتاليا اقامت دارد هم صحبت ميشوم،ميگويد شغل اصليش معماري است اما به تجارت روي آورده و طي سي سال گذشته پيشرفت خوبي در اين عرصه داشته،اما او هم از جريانات يكسال اخير شاكي است و از مشكلاتش ميگويد،ميگويد كه تمام درآمد خود را صرف پرداخت ماليات مي كند و از اين وضع خسته شده است.
او اظهار مي دارد كه در صورت ادامه اين وضع به سراغ پيشه اصلي اش يعني معماري ميرود و دست از تجارت ميكشد.
با صاحب يكي از هتل هاي معروف رم هم كه هم صحبت ميشوم،او هم سري تكان داده و از شرايط بحراني اقتصاد كشورش ميگويد.
او مقصر اين بحران را سياست هاي اتحاديه اروپا ميداند و ميگويد كه آلمان ،انگلستان و فرانسه بسان استعمارگران اين اتحاديه ميمانند كه از منابع ديگر كشورهاي عضو به نفع خود سود ميبرندو مي افزايد كه تنها راه عبور ايتاليا از بحران خروج از اين اتحاديه است.

*اعتراضات مردمي،هرروز فراگيرتر از ديروز

صبح روز دوم اقامتم در رم از هتل خارج ميشوم،هنوز چند قدمي دور نشده ام كه صداي بوقي كه در جام جهاني فوتبال قبلي به شنيدن آن در استاديوم هاي آفريقاي جنوبي عادت كرده بودم به گوشم ميرسد،هر چه نزديكتر ميشوم صدا بيشتر ميشود ، نزديكتر كه ميشوم اجتماع عظيمي از كارگران با كلاه ها و البسه كارگري در مقابل چشمانم ظاهر ميشود كه به نشانه اعترض به وضعيت معيشتي خود شعارسر ميدهند،كلاه هاي خود را بر زمين ميكوبند و در بوق هايي كه صدايشان دست كمي از ووزلاي معروف ندارد مي دمند.
خودم را به كنار يكي از آنها ميرسانم،ميگويد پنج ماه است كه حقوق نگرفته و هيچ كس هم به داد او نميرسد.اما وضع ديگر كارگر از او بدتر است، او ميگويد كه به تازگي اخراج شده و با دو فرزند و مخارج سرسام آور زندگي مانده كه چه كند.
مشاهده اين اعتراضات در جاي جاي سرزمين چكمه اي امكان پذير است. اعتراضاتي كه روز به روز رو به گسترش است.
افزايش فشارهاي اقتصادي خود موجب افزايش شغل هاي كاذب نيز شده است،يكي از اين مشاغل كاذب پوشيدن لباس مردمان روم باستان توسط مردان و گرفتن عكس با جهانگردان وكسب درآمد از اين طريق است، شغلي كه به گفته اهالي رم نوپاست و پس از بحران اقتصادي اخير پديدار شده.

*ماجراي رستورانهاي خالي از مشتري رم

رستوران هاي شهر رم و غذاهايي كه در آن سرو ميشوند شهرت جهاني دارند و كمتر پيش مي آيد كه رستوران هاي بالا شهري زماني را بدون مشتري بگذرانند.اما در گذر از كنار اين رستوران ها صندلي هاي خالي شان جلب توجه مي كنند .وقتي براي صرف نهار وارد يكي از آنها مي شوم فرصتي دست مي دهد تا با صاحب رستوران چند كلامي رد و بدل كنيم.او هم از كاهش بي سابقه مشتريان رستورانش گلايه دارد و ميگويد كه درآمدش كفاف مخارج رستوران را نمي دهد و ميگويد كه شرايط صاحبان رستوران هاي ديگر كه از دوستانش هستند نيز بر همين منوال است.
 
 *امنيت،حلقه مفقود سرزمين چكمه اي

وقتي قرار مي شود به شهر ناپل برويم اولين سخني كه از همگان مي شنوي اين است كه مواظب اشياي خود باشيد،دزدي و خفتگيري در اين شهر بيداد ميكند و مسلح بودن كارمندان حراست هتل ها نيز سخن از عمق ناامني اين شهر ميگويد،شهري كه چند سال پيش با عدم جمع آوري زباله هايش زبانزد شده بود و البته طي اين سالها هم اگر چه وضعيت جمع آوري زباله در آن بهتر شده ، اما همچنان با واژه نظافت بيگانه است.
اهالي شهر كه وضعيت چند سال گذشته را ديده اند وضعيت امروزي را به نسبت مناسب ميدانند./ز
گزارش از : فرزاد آذري بقاء

برچسب ها: سرزمین ، چکمه ، باتلاق
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار