از داغ توست اینکه سرم می خورد زمین
قول و غزل ببین به برم می خورد زمین
خورشید دائما ز تو لبریز می شود
آیینه هم به صحن حرم می خورد زمین
دارد غزل طواف تو را می کند ولی
در وصفتان دوباره قلم می خورد زمین
سنگین تر از غم تو غمی نیست یا رضا
از غصه ی شماست که غم می خورد زمین
بغضم شکست و اشک نشد مرهمِ دلم
امشب نگاهِ چشم ترم می خورد زمین
داغ تو تاب از دل بی تاب من ببُرد
از داغ توست اینکه سرم می خورد زمین