به گزارش
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران علي قاسميان طي يادداشتي در خصوص نقش گروهک تروريستي منافقين در فتنه 88 و شکست برنامههاي اين گروهک تروريستي نوشت که متن آن در ذيل آمده است.
هیچ شکی نیست که فتنه 88 توطئهاي از قبل برنامه ریزی شده بود و اگر به سابقه برنامهریزی و پیش تولید فتنه نگاه کنیم از همانجا رد پای عوامل گروهک تروريستي منافقین را میبینیم.
در همان زمان فتنه 88 هم بررسی سوابق برخی اطرافیان سران فتنه مانند اردشیر امیرارجمند و حمزه غالبی و برخی بازیگردانان صحنه اغتشاشات نیز نشان از ارتباطات آنها با اين گروهک تروريستي داشت. غیر از این رسانههای حامی فتنه و رسانههای نفاق نیز در خط دهی به عوامل اغتشاشات در ایران هماهنگی آشکاری داشتند، برای مثال اعضای این گروهک تروریستی طی تماس با ایادی خود در داخل کشور دستور آتش زدن اتوبوسها و تخریب اموال عمومی را به آنها میدادند، بارها هم مشاهده شد که شعارهای آشوب گران در خیابانهای تهران همان شعار و پیامهاي سرکرده فراري گروهک تروريستي منافقين بود.
یکی دیگر از برنامههای منافقین کشته سازی بود که طی آن اقدام به تهیه لیست 72 کشته کردند، که این لیست توسط گروهکهای به اصطلاح حقوق بشریشان چون مجموعه فعالان حقوق بشر و کمیته گزارشگران حقوق بشر برای زنده نگهداشتن آتش فتنه آماده شده بود. اما ساعاتی پس از انتشار این لیست افرادی که نامشان در لیست آمده بود یکی پس از دیگری زنده از آب در میآمدند، در کنار این لیست گروهک تروريستي منافقين گروه مادران عزادار پارک لاله را به عنوان مکمل لیست دروغین کشتهها برای تحریک احساسات و عواطف مردم راهاندازی کرد.
اما مردم با بصیرت ایران اسلامی با مشاهده دستهای به خون جوانان کشور آلوده منافقین که در پس پارچههای سبز مخفی شده بود طومار فتنه 88 را در 9دی درهم پیچیدند.
با توجه به تمامي اين ها خیلی زود معلوم شد که فتنه در پس پرده خود تقریباً همه گروههای معارض انقلاب اسلامی اعم از گروهکهای تروریستی کومونیست تا بهائیان و سلطنت طلبان را داشت و همدستی این گروهها با یکدیگر مشهود بود.
گروهک تروريستي منافقین به نوعی مرکزیت این اتصال و همدستی را برعهده گرفته بود، تاسف برانگیزتر اینکه بسیاری از کسانی که ابزار فتنه بودند، نمی دانستند که در پس پرده از سوی گروهک تروريستي منافقین هدایت می شوند و به عبارت دیگر اين گروهک تروريستي با علم به اینکه در میان ملت ایران آبرویی ندارد از فضای غبار آلود استفاده کرد و با پنهان سازی آرم و نشان خود وارد صحنه شد.
شکست نفاق نیز دقیقاً زمانی اتفاق افتاد که دست عوامل این گروهک تروريستي در جریان فتنه رو شد و در اینجا بود که بسیاری از فریب خوردگان فتنه از این جریان فاصله گرفتند و این همان نقطه پایان فتنه بود.
*سرکردگان منافقين در بن بست فکري و فيزيکي اسير شدهاند خودکشیهايي که اخيرا در کمپ لیبرتی افزایش یافته نشان از قرارگیری اعضای گروهک تروريستي منافقین در یک بنبست فکری و فیزیکی دارد.
به عبارت دیگر پس از 3دهه وعدههای توخالی سرکردگان نفاق و شرایط سخت زندگی در تشکيلات تروريستي منافقين، اکثریت اعضای این گروهک تروريستي به دنبال راهی هستند تا خود را از دست این تشکیلات نجات دهند.
در چنین شرایطی وقتی با ممانعتهای فیزیکی برای جلوگیری از خروج از پادگان اشرف روبهرو می شوند و در همان شرایط وقتی که مجبورند در جلسات مغزشویی و تفتیش عقاید توام با فحاشی و شکنجه روحی و روانی شرکت کنند به بن بست می رسند، این اعضا خودکشی را به ادامه زندگی سخت و خفت بار در تشکیلات تروريستي منافقین ترجیح میدهند.
اما سرکردگان گروهک تروريستي منافقین نیز مجبورند که برای حفظ جنبه حقوق بشری و سوء استفاده از این خودکشیها، دلیل آن را بیماری و نبود امکانات پزشکی عنوان کنند، در صورتی که گزارشات نمایندگان سازمان ملل در عراق هم به صورت مستند نشان میدهد که بیماری دلیلی ساختگی برای پنهان سازی دلیل واقعی مرگ اعضای گروهک تروريستي منافقین است که یا به دستور سرکردگان به قتل می رسند یا دست به خودکشی میزنند.
به عنوان نمونه باید آخرین کشته شده منافقین را نام ببریم؛ وی که بهروز رحیمیان نام داشت ماه گذشته و تحت حفاظت به یکی از بیمارستانهای عراق مراجعه کرده بود و بیمارستان فوق نیز وضعیت عمومی وی را به گونهای ارزیابی کرده بود که بستری کردنش هیچ ضرورتی ندارد.
موضوع عدم نیاز رحیمیان به بستری شدن در گزارش نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق آمده است و در تاریخ 6دی (26دسامبر) در خبرگزاری آسوشيتدپرس نیز منتشر شده است. غیر از این نیز هیچ گزارشی مبنی بر جلوگیری دولت عراق از معالجه وی وجود ندارد، با این حال سرکردگان گروهک تروريستي منافقين دلیل مرگ رحيميان را بیماری و جلوگیری دولت عراق از درمان وی بیان کرده است.
انتهاي پيام/پ2