به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ
منتظران مهدی در آخرین پست خود اینگونه آورد که:
خداوند به بعضی از پیامبران بزرگ خود مانند حضرت ابراهیم (علیهالسلام) مقام امامت عطا نموده است که این مقام غیر از مقام نبوت و رسالت ایشان است. زیرا که حضرت ابراهیم (علیهالسلام) موقعی به این مقام نائل میشوند که سالها از مقام رسالت ایشان گذشته است.
این مقام غیر از مقام پیشوایی دینی و هدایت ظاهری مردم است. ابراهیم (علیهالسلام) پس از گذراندن امتحانات سخت و خاص و سربلند بیرون آمدن از این امتحانات، مفتخر به دریافت این مقام از جانب پروردگار میگردد. (1)
امامت مقامی است که دارنده آن علاوه بر هدایت ظاهری، قادر است از طریق هدایت باطنی و روحی غیر مستقیم، افراد مستعد را به کمال مطلوب برساند. این نوع هدایت، هدایتی فراتر از ارائه راه است. خداوند از این هدایت ویژه در آیه 73 سوره انبیاء یاد میکند:
(وَ جَعَلنا اَئِمّهً یَهدُونَ بِاَمرنَا)
آنان (ابراهیم، اسحق، یعقوب) را امامانی قرار دادیم که مردم را به امر خاص ما، هدایت کنند.
این آیه به گونهای، جنبه باطنی و ملکوتی اشیاء را که همان عالم امر است، بیان میدارد و جمله "یهدون بامرنا" به این حقیقت اشاره دارد که هدایتِ هدایت یافتهگان از طریق ولایت و تصرف تکوینی امام و به اذن و امر ملکوتی پروردگار تحقق مییابد.
امام با استناد به امر ملکوتی خداوند متعال، در ذهن و روح انسانهای مستعد هدایت، تصرف میکند و آنان را به کمال شایستهشان میرساند. البته باید متذکر شد کسیکه به مقام امامت نائل میشود در حوزه شناخت معارف و احکام الهی، سرآمد دیگران است و رأی و نظر او معیار شناخت حق و باطل شمرده میشود. (2)
دلایل عقلی و نقلی بیان میدارد که امامت به عنوان واسطه هدایت باطنی الهی، امری است که به مقتضای حکمت الهی، لازم و ضروری است و کسیکه دارای این مقام است از تسدید و تأیید ویژه الهی برخوردار است و این تأیید بواسطه فرشتهای که از عالم امر است، تحقق مییابد. (3)
امامت مقامی است که دارنده آن علاوه بر هدایت ظاهری، قادر است از طریق هدایت باطنی و روحی غیر مستقیم، افراد مستعد را به کمال مطلوب برساند. این نوع هدایت، هدایتی فراتر از ارائه راه است
تاریخ شیعه از آغاز تاکنون نمونههای بسیار زیادی از این نوع هدایت سراغ دارد.
به همین علت است که در تاریخ ائمه علیهالسلام مشاهده میشود که گاه با یک نگاه و بدون هیچ سخنی، از کسیکه دشمن اهل بیت بوده، دوستدار واقعی میساختند و یا حرّ بن یزید ریاحی در عرض چند ساعت با عنایت و لطف امام و هدایت باطنی ویژه، بیآنکه کلامی رد و بدل شود، سراپا متحول شده و به بالاترین مراتب هدایت و قرب دست مییابد.
آخرین مطلبی که در اینجا قابل ذکر است اینکه:
تنها کسانی شایستگی آنرا دارند که عهدهدار هدایت دیگران شوند که خود بدون هدایت شدن از سوی کسی، از هدایت بیواسطه الهی برخوردار باشند.(4)
پی نوشت ها
1. بقره/124 "وَ اِذ اِبتَلَی اِبرَاهِیمَ رَبّهُ بِکَلَمَاتٍ فَاَتَمّهُنَّ قَالَ اِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَاسِ اِمَاماً."
2. طباطبایی، المیزان، ج1، ص272 و 273 و ج14، ص304
3. "وَ کَذلِکَ اَوحَینَا اِلَیکَ رُوحاً مِن اَمرِنَا. اینگونه روحی را که از عالم امر ماست، با تو همراه ساختیم." احادیث اهل بیت در تفسیر این آیه بیان میدارند که مقصود از روح، فرشتهایست که برتر از جبرئیل و میکائیل است. آن فرشته همیشه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را تایید و تسدید میکرد و پس از آن حضرت به همراه ائمه معصومین علیهمالسلام است. کلینی، الکافی، ج 1، باب الروح التی یُسَدِد الله بها الائمه، ص273، ح1
4. فاطر/35 "اَفَمَن یَهدِی اِلَی الحَقِّ اَحَقٌّ اَن یُتَّبَعَ اَمَّن لَا یَهِدّی اِلّا اَن یُهدَی، فَمَا لَکُم کَیفَ تَحکُمُون"