به گزارش خبرنگار
حوزه سينما باشگاه خبرنگاران حاضر در محل در نشست نقد و بررسي فيلم "من مادر هستم" كه عصر روز گذشته در دانشگاه اميركبير برگزار شد؛ فريدون جيراني، كارگردان فيلم "من مادر هستم" دو مورد تربيت مطرح شدن بحث نقد و بررسي اين فيلم در دانشگاه و بررسي آن از منظر دانشجويان گفت: بحث دانشگاه با بحث هاي ديگر متفاوت بوده و با توجه به انجام كيفي تحقيقات در عرصهي هنر در دانشكده هنر، دانشكده فني نيز جايگاه ويژه اي را براي مسئله هنر و سينما باز كرده است.
وي با تاكيد بر اين كه بحث هاي دانشگاهي كمك شاياني به شناخت هر چه بيشتر شرايط كار به كارگردان مي كند، افزود: يك كارگردان با توجه به بحث هاي دانشگاهي مرتبط با آثار خود به تعريف درستي از شرايط حال حاضر سينما و نوع ارتباط خود با مخاطب مي شود.
همچنين حسين معززي نيا، منتقد و سردبير مجله 24 در ادامه اين بحث گفت: در واقع بحث در يك محفل دانشجويي از اين منظر كه انسان برايند دقيق تري از نحوه پيگيري مخاطب مستمر از فيلم ها و ميزان علاقه آن ها به ورود به عرصه بحث هاي سينمايي پيدا كند جذابيت دارد.
اين منتقد اظهار داشت: پيگيري متعدد فيلم هاي سينمايي تفاوت مخاطب خاص با مخاطب عام است اما تفكيك جيراني درباره نحوه پردازش دانشكده هاي هنر و فني به مسئله سينما و هنر توجه من را نيز به خود جلب كرده زيرا در واقع بايد مسائل هنري و سينمايي در دانشكده هنر جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص دهد اما امروزه با توجه به آن كه اكثر همكاران ما در مطبوعات و بخش فيلمسازي دانشجويان دانشكده فني هستند گويا دانشكده فني بيشتر از دانشكده هنر به چنين مسايلي بها مي دهد.
وي در قسمت ديگري از سخنان خود در پاسخ به سوالي از جيراني با مضمون آن كه آيا مي توانيد تحليل مناسبي از فيلم به ما بدهيد، اظهار داشت: تصورم درباره آخرين فيلم اكران شده جيراني به مثابه يك تابلوي فيلم سازي است كه كارگردان آن بر آثار دهه 60 تاثير گذاشته و از طرف ديگر فيلم صعود به كارگرداني وي هم در دهه 60 متولد شده و سپس با وقفه اي طولاني فيلم قرمز به بازار سينمايي ايران ارائه شد.
صفري نيا ادامه داد: به هر حال سابقه جيراني در ساخت ملودرام در سينماي امروز گوياي حكومت سليقه اي خاص در آثار وي از قرمز گرفته تاآب و آتش و شام آخر بوده و هميشه نوعي فراق ويژه و خاص كه در گذشته نيز در آثار سينمايي ايران و جهان و حتي بيشتر از آن در عرصه رمان نويسي نيز ديده شده در آثار وي مشاهده مي شود.
وي تغيير سريع موقعيت ها را از خصوصيات سبك ويژه جيراني در توليد آثار ملودرام سينمايي به حساب آورده و تصريح كرد: از ويژگي هاي ديگر اين سبك مي توان به سرعت زياد متن اشاره كرد و جيراني بهتر مي داند كه چنين آثاري در متن جنس داستان گويي دهه هاي 40 و 50 بازتاب هاي مختلفي داشته و سرانجام به غنا رسيده است.
وي افزود: جيراني بهترين استفاده را از ظرفيت هاي اين گونه خاص از داستان هاي ملودرام كرده و همواره به آن علاقمند بوده و سعي در امتحان ورژن هاي متفاوت اين گونه سينمايي دارد.
وي افزود: در پي ساخت فيلم "شوكران" بهروز افخمي در دهه 80 در خلال بحث جيراني و افخمي جيراني با اعتقاد به وضعيت خوب اين فيلم به كارگردانش گفت: اين فيلم قادر به استفاده حداكثري از ظرفيت هاي خود نبوده است.
وي عنوان كرد: با مرور فيلم هاي جيراني از "قرمز" به بعد تضاد و سرعت طي شدن شخصيت ها ديده مي شود و در "شام آخر" و "قرمز" شاهد وجود موفقيت هاي مختلف هستيم اما به طور طبيعي در اين گونه از داستان ها مقداري خشونت بصري و خشونت دروني لازمه كار است يعني سرانجام شخصيت ها در نهايت به يك ويراني مي رسند به عنوان مثال در فيلم آب و آتش و ستاره نيز همين روند پيگيري مي شود.
وي خاطرنشان كرد: به نظر من جيراني به عنوان يك ملودرام ساز در سينماي ايران در آثاري همچون "شام آخر" و به خصوص همين فيلم نمونه موفقي را ارائه داده است.
معززي نيا بيان كرد: اما در خصوص نقدها و حواشي و ديالوگ و شخصيت پردازي بايد با آگاهي از درون مايه اين فيلم به نتيجه رسيد.
جيراني در پاسخ به اين سوال كه اين فيلم دغدغه چند درصد از مردم جامعه بوده است، گفت: اين فيلم روايتگر زندگي افراد طبقه متوسط مرفه است كه اين نوع از زندگي را انتخاب كرده اند.
وي خاطرنشان كرد: مباحث اين چنيني حتي در حود غرب نيز مذموم واقع شده كه اين نوع مشكل، تفكر وزندگي بدون گذار از دموكراسي درست به بروز فجايع اين چنيني در داخل بعضي از خانواده ها ميانجامد.
وی بیان کرد: البته این فجایع در داخل خانواده های مرفه بروز
بیرونی ندارد و به طور معمول در خانواده های طبقه پائین به علت وجود فقر
بروز بیرونی پیدا می کند.
معززی نیا ضمن تأیید تقسیم بندی میدانی به مضمون فیلم "من مادر هستم" اشاره و عنوان کرد: در این فیلم فرمولی از مضمون های عاشقانه دیده نمی شود.
وی در
خصوص ایده اصلی این فیلم نامه عنوان کرد: در رابطه با این فیلم از هیچ کجا
ایده ای نگرفته ام زیرا به طور کلی در ابتدا به دنبال ساخت یک فیلم با
مضموت جنایی به روایت من حسین بودم اما با توجه به شرایط جامعه امروز و
نیاز آن به طرح مسائل این چنینی ساخت فیلم "من مادر هستم" را ترجیح دادم.
وی افزود: اما به طور کلی نگاه من به ملودرام های دهه 60 با
مضمون پی رنگ های پررنگ و فراز و نشیب های آن بود برایشان یکی از درام های
مورد علاقه من و مؤثر در این فیلم نوشته برباد و ملودرام های دهه 60 بود
اما به لحاظ شکل و فرم و ساخت به تطبیق این موضوع با زمانه امروز و ملودرام
های جدید آمریکایی که دارای کمترین موسیقی متن و حرکت دوربین است پرداختم.
جیرانی در خصوص مفهوم عشق در فیلم "من مادر هستم" گفت: به طور
کلی نظر دادن درباره عشق دشوار است اما پدرام پنداشته به عنوان قهرمان
جوان داستان به دلیل برخی اشکالات در فیلم نامه اول، دوم و آخر شخصیت مورد
انتظارها به وجود نیامد.
وی افزود: پدرام به عنوان تنها شخصیت بدون مسئله در
این فیلم به دلیل مشکلات موجود شخصیت مورد انتظار به وجود نیامد و ما
بسیاری از صحنه های مربوط به این کاراکتر را حذف کردیم که در نتیجه این
شخصیت درهاله ای از ابهام باقی ماند.
وی بیان کرد: به اعتقاد من حتی سعید و سیمین کاشف هم عاشق
بودند اما نمی توان گفت این فیلم اثر عاشقانه ای است زیرا عشق به عنوان
عنصر اصلی در این فیلم مطرح شده است.
این کارگردان با اشاره به عدم
تطبیق اسم فیلم با مضمون آن گفت: از نظر من اسم فیلم باید عوض می شد اما به
اصرار تهیه کننده و تغییرات انجام یافته این امر تحقق نیافت. در آن همين اسم برگزيده شد اما اي كاش اسم ديگري مي گذاشتيم.
جيراني با تاكيد به عاشق پيشه بودن
سعيد عنوان كرد: كاراكترهايي همچون شخصيت سعيد با عشق هاي پنهاني و خاص در
درون خود در اكثر آثار من ديده مي شود و من شخصيت سعيد را دوست دارم و در
فيلم تمام سعي ما بر اين بود كه شخصيت منفي از سعيد ارائه شود زيرا به دليل
خروج اين فرد از دل اين سبك از زندگي تلاش بر اين بود كه نشان داده شود
كه عشق هاي به وجود آمده از درون اين رابطه ها فرجام تلخي دارند.
جيراني در ادامه با تاكيد به استفاده
از مشاوره در اين فيلم بيان كرد: سرمايه گذار اين فيلم به عنوان يك وكيل و
مشاور حتي در تنظيم ديالوگ هاي دادگاه هم كمك مي كرد نكته لازم به ذكر اين
است كه مضمون اين فيلم درباره قصاص نيست بلكه درباره انتقام شخصي يك زن به
اسم سيمين است كه در نهايت نيز فرجام تلخي پيدا كرد.
اين كارگردان در ادامه با اشاره به
اشتباه اسمي ناصر به جاي نادر بيان كرد: در اواسط كار سعي بر تغيير نام ها
داشتيم كه دو صحنه را با اسم ناصر گرفتيم و به تغيير نام ها پرداختيم اما
در يك صحنه به علت اشتباه من و صداگذار متوجه اين موضوع شديم و در هنگام
اكران فيلم اين موضوع مشاهده شد.
جيراني در ادامه با اشاره به نقايص
موجود در فيلم نامه عنوان كرد: اين فيلم نامه داراي نقص زيادي است اما به
لحاظ كارگرداني و فيلم نامه سعي بر وجود كمترين نقص براي ارتباط با مخاطب
شد.
جيراني در خصوص استفاده از مشاوره
مذهبي بيان كرد: به دليل ورود پيدا نكردن به مسائل مذهبي و حركت نكردن قصه
بر اين محوريت استفاده از مشاوره را لازم نديديم اما تنها مسئله فيلم قانون
انتهايي فيلم بود كه از يك مشاور نيروي انتظامي كمك گرفتيم اما به نظر من
به طور كلي به دليل حاكميت داستان خانوادگي نيازي به مشاور مذهبي نبود اما
در انتهاي فيلم مثل سكانس ديدار براساس مشاوره نيروي انتظامي بدون ديالوگ
انجام شد.
وي در ادامه در خصوص سكانس هاي حذف شده
اين فيلم گفت: ازدواج آوا و پدرام كه قبل از اعدام در زندان را خودمان
اتفاق مي افتد در مونتاژ نهايي حذف كرديم و ربطي به مميزي نداشت و به طور
كلي انتقادي به شخصيت پردازي و اجراي خودمان بود و وجود اين قسمت ها كمكي
به داستان نمي كرد.
وي افزود: درباره صحنه اعدام 2 بار به
مميزي خورديم 1 بار دراعتراف كه آوا به سمت ميدان اعدام مي رفت و مميزي
ديگر در روزهاي اوليه اكران بود كه صحنه مربوط به سوال روانشناسي مبني بر
كشيدن صندلي از زير پاي آوا توسط سيمين بود كه كمتر از يك دقيقه بود.
اين كارگردان در ادامه با اشاره به
تاثير مثبت حواشي در ديده شدن فيلم گفت: با توجه به نگرش مخاطب به سينما به
عنوان سرگرمي و تفريح تبليغات يك اثر در موقعيت آن تاثيري ندارد مگر
تبليغات حاشيه اي كه به ميزاني برآن تاثر مي گذارد اما به اعتقاد من حواشي
باعث ديده شدن فيلم من شد اما رضايت تماشاگر بعد از خروج از سالن هاي
سينما شانس بزرگ ما در برابر اين حواشي بود.
جيراني در ادامه در خصوص لمپزسيم فاحش
در سينما گفت: بسياري از ديالوگ ها را با عبور از مانعي به صورت غير واقعي
جلوه داده مي شود زير در زندگي اجتماعي، به طور طبيعي از اين سخنان استفاده
مي شود اين موضوع مانع رشد فيلم ها در سينماها مي شود و فيلم هايي
برخوردار از پي رنگ هاي پررنگ و تماشاگر عام دچار مميزي مي شوند بيشتر از
فيلم هاي روشن فكرانه.
اين كارگردان در ادامه در خصوص درگيري سيمين و آوا
گفت: به طور كلي سيمين احساس، ميكند برنامه هاي او براي زندگي به عمد بهم
ريخته است و در واقع او در يك شكست خودرگي به سر مي برد كه موفقيت خود را
در شكست آدم هاي اطراف خود مي بيند كه گفته هاي آوا براساس اطلاعات
اطرافيانش به اين امر دامن مي زند.
معززي نيا در ادامه در خصوص فيلم نامه
فيلم گفت: به نظر من جيراني نيز عقيده ندارد كه اين فيلم بهترين كار و
كارگرداني او بوده است اما كم نقص ترين قسمت كار كارگرداني او بود.
وي افزود: به طور كلي فيلم نامه به
دليل برخورداري از موقعيت هاي كوتاه مياني و حساسيت هاي اين گونه از فيلم
ها جاي كار بيشتري داشت.
معززي نيا در خصوص استفاده از مشاوره
گفت: مسائل حقوقي مطرح شده در فيلم در چارچوب قواعد رعايت شده آن بو و از
اين نظر نقصي نداشت اما در خصوص قصاص بايد از درون فيلم اين موضوع پيگيري
شود./ي2