به گزارش
حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران سجاد مصطفیپور دانشجوي کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه شهيد بهشتي در يادداشتي به بررسي کتاب لابي يهود و رئاليسم تهاجمي پرداخته و آورده است: در سالیان اخیر کتابهای زیادی با موضوع «لابی یهود» ترجمه شده یا رشته تحریر درآمده است که هر کدام از آنها به افزایش دانش ما درباره این لابی و تأثیرات آن بر سیاست داخلی و خارجی آمریکا منجر شده است.
روند فزاینده علاقه به ریشهها، اصول، اهداف و کارکردهای «لابی یهود» منحصر به ایران نیست و این تب در سراسر جهان مشاهده میشود که شاید دليل آن را بتوان در تأثیرگذاري ایالات متحده بر سیاست جهانی و خاصه خاورمیانه جست و جو کرد.
ناگفته پيداست که هيچ نهادي در شکل دهی به سیاستخارجی ایالات متحده به اندازه «لابی یهود» تأثیرگذار نبوده و هسته اصلی لابی متشکل از یهودیان آمریکایی است که در هر رویدادی تلاش قابل توجهی را صرف هدایت سیاست خارجی ایالات متحده برای پیشبرد منافع اسرائیل میکنند که اين فعالیتها از رأی دادن به کاندیدای حامی اسرائیل تا نامهنگاری، کمکهای مالی و حمایت از سازمانهای طرفدار اسرائیل را شامل میشود.
جان میرشایمر، استاد برجسته علوم سیاسی موسسه ار.وندلهریسون و از مديران برنامه سياست بينالملل در دانشگاه شيكاگو است که مشهورترین و چالشبرانگیزترین کتاب را در مورد «لابی یهود» نوشته که به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده است.
وی که از رئالیستهاي به نام و از منتقدان سرسخت نومحافظه کاران است در این کتاب نشان میدهد که چگونه لابی کنگره، قوه مجریه، رسانهها و دانشگاههای آمریکا را در اختیار گرفته است و سیاست خارجی ایالات متحده را به سمت و سوی حمایت از اسرائیل هدایت میکند.
میرشایمر در کتاب خود مینویسد: «دلايل كافي و زمينههاي مساعدي براي فاصله گرفتن رهبران ايالات متحده از لابي و اتخاذ يك سياست خاورميانهاي كه با منافع گسترده ايالات متحده هماهنگي بيشتري داشته باشد، وجود دارد. به ويژه استفاده از قدرت آمریکا براي دستيابي به صلحي عادلانه ميان اسرائيليها و فلسطينيها به پيشبرد هدفهاي گستردهتري چون مبارزه با افراطگرايي و ارتقاي دموكراسي در خاورميانه ياري ميرساند.»
وی میافزاید: «اما در دورنمايي نزديك، عملي شدن اين رويدادها ميسر نيست. آيپك و متحدانش (از جمله صهيونيستهاي مسيحي) در عرصه لابيگري و دلالي هيچ حريف و همآورد جدّي ندارند. اما آنها پي به این واقعيت بردهاند كه امروزه دفاع از خواستههاي اسرائيل دشوارتر شده است و به همين دليل آنها به دنبال گسترش فعاليتها و افزايش شمار نيروها و كاركنانشان برآمدهاند. علاوه بر اين سياستمداران آمریکايي كماكان، به شدت در مقابل هزينههاي مبارزات انتخاباتي و ساير فشارهاي سياسي، حساس و نفوذ پذيرند و عمده رسانههاي آمريکايي بدون توجه به رفتار اسرائيل، به حمايت و همراهي با آن ادامه ميدهند.»
میرشایمر استدلال میکند که اين قضيه داراي يك بعد اخلاقي نيز ميباشد به لطف لابي، ايالات متحده به عامل دوفاكتوري سياستهاي توسعهطلبانه اسرائيل در سرزمينهاي اشغالي تبديل شده و ايالات متحده را شريك جنايتهاي اسرائيل عليه فلسطينيها نموده است. اين وضعيت، تلاشهاي ايالات متحده براي ترويج و ارتقاي دموكراسي در خارج از مرزهايش را تضعيف كرده است و فشارش به ساير كشورها براي احترام به حقوق بشر را رياكارانه و متظاهرانه ساخته است. تلاشهاي ايالات متحده براي محدود ساختن اشاعه تسليحات هستهاي به دليل تمایل به پذيرش زرادخانه هستهاي اسرائيل را نيز به همان اندازه رياكارانه و مزدورانه ساخته است که اين امر ايران و ساير كشورها را براي به دست آوردن قابليتهاي مشابه، تشويق ميكند.
انتهاي پيام/