به گزارش
خبرنگار ورزشي باشگاه خبرنگاران؛
دنياي عجيب فوتبال پر است از مسائلي که شايد در دنياي عادي و زندگي فردي
هرکس هم پيش بيايد؛ چرا که اساسا فوتبال جزئي از زندگي هر فرد فوتبالي است.
مسئله شانس در فوتبال به عقيده بسياري از مهره هاي فعال در فوتبال
يکي از مهمترين اتفاقات ورزشي عمر فوتبالي آنها است، مسئله اي که مي تواند
يک مهره ناشناس را به ستاره تبديل کند يا يک ستاره را از روزهاي اوج خود،
دور کند.
به همان اندازه که خوش شانسي کمتر ديده مي شود، بدشانسي ها در دنياي فوتبال تا هميشه به يادگار مي ماند.
داستان، ماجراي آن هايي است که نه به خاطر کم کاري هاي خودشان، بلکه به علت دست سرنوشت از روزهاي اوج خود فاصله گرفته اند.
ستاره
هاي بدشانس البته گاهي آنهايي هستند که با يک اشتباه به سمت دره سقوط رفته
اند، اشتباهاتي مثل معاشرت هاي اشتباه، اعتياد و ... البته در سهم عمده
بدشانسان، اتفاقات طبيعي و رويدادهاي معمول مثل تصادف و حوادث ديگر باعث
افول شده است.
شايد يکي از مشهورترين ستاره هايي که بتوان وي را
بدشانس ناميد، جواد منافي باشد. بازيکني که از بهترين مدافعان چپ فوتبال
کشور بود که به علت تصادف از دنياي ستارگي خود دور و دورتر شد تا نماد يک
بدشانسي بزرگ در فوتبال باشد.
اميرحسين اصلانيان و محمد دستجردي نيز با تصادف از دنياي فوتبال دور شدند.
به
هرحال، اين وقايع تلخ از نظير تصادف و بي احتياطي در اين گونه موارد باعث
مي شود تا مهره فوتبالي چنان فاصله اي از اوج خود بگيرد که بازگشت به آن يا
محال باشد يا بسيار دشوار!
يکي از مشهورترين بدشانس هاي فوتبال،
کساني هستند که با مصدوميت و به ويژه پارگي رباط صليبي از طلايي ترين
روزهاي اوج خود فاصله مي گيرند و دور مي شوند و بعد از پايان دوران مصدوميت
نيز اغلب با روزهاي قبل خود فاصله زيادي دارند. فاصله اي که ممکن است تا
پايان دوره مصدوميت نيز بهبود نيابند.
نمونه بارز چنين بدشانس هايي
محسن خليلي است که در روزهاي اوج بازي خود، در تيم پرسپوليس مصدوم شد و پس
از پايان دوره مصدوميت خود، هيچ وقت به روزهاي قبل خود نرسيد.
محرم نويدکيا در سپاهان نيز از جمله مصدوماني است که موقعيت هاي زيادي را به خاطر همين مصدوميت از دست داد.
شايد
از جمله مصدوم ترين بازيکنان فوتبال که در مصدوميت رکورددار نيز مي باشد،
بتوان از مجتبي جباري نام برد. جباري در بيشتر اوقات فصل، مصدوم است و همين
قضيه او را از درخشش بيشتر خود دور مي کند و شايد پس از بازگشت هرباره اش
از مصدوميت، ديگر مثل سابق عمل نکند.
محمود کريمي در سپاهان نيز به علت
مصدوميت از ناحيه چشم از روزهاي اوج و فوتبالي خود کاملا دور شد تا بار
ديگر اين غول بدشانسي را در ميان مهره هاي فوتبالي به ياد ما بياورد.
سبو شهبازيان نيز به علت مصدوميت ديگر نتوانست روزهاي اوج خود را تکرار کند.
يکي از بدشانس هاي مشهور دنياي فوتبال نيز حميد مطهري بود که به علت مصدوميت کنار رفت.
به
هرحال مصدوميت علاوه بر اينکه از لحاظ بدني بازيکن را از شرايط ايده آل و
مطلوب دور مي کند، از نظر روحي_ رواني نيز تاثير بدي بر وي مي گذارد.
در
دنياي حرفه اي فوتبال، تيم ها اغلب به پيشينه اخير بازيکن مي نگرند. به
اينکه در ماه هاي گذشته يک بازيکن چه عملکردي داشته و يا در چه تيم هايي
حضور داشته است.
طبيعي است که آنها که با معضل مصدوميت مواجه
هستند، از لحاظ آمادگي بدني در شرايطي نامطلوب قرار دارند و طبيعي است که
تيم هاي نتيجه گرا نيز به دنبال چنين مهره هايي نباشند.
همين
مسئله و به خصوص دوري از دنياي مستطيل سبز براي آنها که عاشقانه فوتبال را
مي پرستند، مسئله اي است که مي تواند بيش از مشکل بدني و فيزيکي مصدوميت يک
مهره فوتبالي را از پاي دربياورد.
اين باتلاق مصدوميت نه تنها در ايران، بلکه در سراسر جهان شمار زيادي از مهره ها را درون خود فرو برده است.
از ديگر مواردي که مي تواند به بدشانسي تعبير شود، حواشي به وجود آمده براي يک مهره فوتبال است که اغلب توسط خود بازيکن خلق مي شود.
نمونه
بارز چنين افرادي در دنياي فوتبال داخلي کشور، عليرضا نيکبخت واحدي است،
بازيکني که به علت وجود حواشي مختلف از روزهاي اوج خود فاصله گرفت تا آنجا
که حتي ديگر در دنياي ليگ برتر فوتبال جايي نداشت.
نمونه چنين
بازيکناني کم نيستند و در فوتبال سراسر جهان بسياري از ستاره هاي فوتبال به
علت همين حواشي که اغلب ناشي از دستمزدهاي بالاي آنها است، از دنياي حرفه
اي و برتر فوتبال فاصله مي گيرند./مح