مفهوم دولت رفاه از کی و چگونه وارد ادبیات سیاسی کشور شد ؟

 

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک ، دولت رفاه یکی از پدیده های سیاسی توده گرای قرن بیستم است. دولت رفاه به دست سیاستمدارانی پایه ریزی شد که مظهر قدرت توده ها بودند و از ترس نیروی اجتماعی توده مردم به خود مردم پناه بردند.بر پایه ی این گزارش ، البته مسلم است که دولت رفاه به تاسی از الگوی حکومت سوسیالیستی پدید آمد و هدفش بازداشتن توده ها از توسل به انقلاب سوسیالیستی بود. اگرچه توده ها دخالت مستقیمی در پدید آوردن دولت رفاه نداشتند، اما به صورتی نامستقیم صحنه گردان اصلی در پیدایش ، نضج و حتی افول دولت رفاه بودند.
دولت رفاه دلالت دارد بر وجود سیاست های سنجیده و هوشمندانه ای در زمینه تامین حداقل استاندارد زندگی مردم برای همه و ارتقای برابری در فرصتهای زندگی و تمرکز تمام نهادهای رسمی بر تامین خدمات همگانی. در ادبیات مدافع دولت رفاه بر 2 اصل اساسی تاکید شده است: اول ، تامین خدمات رفاهی برای تضمین بقا در شرایط اقتصاد آزاد (سرمایه داری مدرن) و دوم وجود دولت دموکراتیک. این دو اصل را می توان جزو اصول دولت رفاه تلقی کرد. به این اعتبار، دولت رفاه تحت هر شرایطی و به صرف تامین پاره ای خدمات رفاهی ازسوی نهادهای دولتی شکل نمی گیرد، بلکه شکل گیری آن مستلزم وجود ساختارهای اقتصادی و سیاسی معینی است که اساسا فقط در شرایط کشورهای صنعتی دارای نظام اقتصاد آزاد به وجود می آیند و از همین روست که آلفرد زیمن ترکیب دولت رفاه را برای توصیف دولتهای دموکراتیک در مقابل دولتهای دیکتاتور و فاشیست به کار می برد.
این گزارش حاکی از آن است که دولت رفاه ، نتیجه به عهده گرفتن مسوولیت آشکار بهزیستی و رفاه تمام مردم از سوی یک دولت قانونی و رسمی است و در معنای خاص دلالت بر وضعیت ویژه ای دارد که در آن دولتهای طرفدار اقتصاد آزاد تامین پایه ای ترین خدمات اجتماعی و ارائه سطوح معینی از خدمات رفاهی به توده های نیازمند را به منظور ایجاد تعادل و توازن اجتماعی و سیاسی به عهده می گیرند.
است./س

برچسب ها: دولت ، رفاه ، سیاسی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.