به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ دیدار رئیسجمهور با نخبگان علمی و اساتید دانشگاه، همایش تجلیل از کارآفرینان نمونه استان خراسان رضوی، دیدار معلمان نمونه سراسر کشور با رئیس مجلس، همایش تجلیل از صادر کنندگان نمونه استان مرکزی، همایش تجلیل از هشتاد قاضی و کارمند نمونه دستگاه قضا و...؛ اینها نمونهای از برنامههایی است که هر هفته در سرتاسر کشورمان برگزار میشود و مقامات دستگاههای سهگانه اجرایی، قانونگذاری و قضائیه در سطوح گوناگون از بالاترین آن تا مسئولان استانی در آنها شرکت میکنند.
صد البته که برگزاری همایشهای تجلیل از برترینها، نمونهها، نوآورها و افراد شاخص و نمونه هر دسته و گروهی، موجب بالا رفتن روحیه رقابت در میان این گروهها میشود و خود عامل انگیزشی در این میدان است؛ اما برگزاری فراوان این دست برنامهها در کنار بیاعتمادی به شیوه داوری در برخی موارد در شناخت «ترینها»ی هر حوزه، باعث شده تا بسیاری ـ و نه همه ـ از این دست مراسم جنبه سوری داشته باشد.
چه ایرادی دارد، یک بار هم که شده از برهان خلف برای حل مسائلی بهره گیریم که دستکم در دو سال اخیر، وعده حل آن، بخشی از سخنان نوروزی رئیسجمهور را تشکیل داد؛ وعده ایجاد دو و نیم میلیون فرصت شغلی.
شاید بد نباشد برای آغاز کار، به سراغ واحدهایی برویم که میتوانستند در این زمینه کارکرد چشمگیری داشته باشند، ولی مرور زمان نشان داد که چندان هم موفق نبوده و شایسته دریافت تمشک طلایی باشند!
* مثلا بپرسیم چه شد که برخی واحدهای تولیدی تعطیل شدهاند؟
* چرا در شرایطی که همایش تجلیل از واحدهای نمونه تولیدی با حضور وزیر و وکیل داریم، نباید یک بار هم که شده همایش واحدهای تولیدی ورشکسته در آستانه تعطیلی و... را برگزار کنیم و علت شکست آنها را بشنویم؟
* چرا یک بار از روش مهندسی معکوس برای حل مسائل کمک نگیریم تا بدانیم آنهایی که کارآفرینی کرده و شکست خوردهاند، چه مشکلاتی داشتهاند؟ مگر نه اینکه ارزیابی علل این شکستها میتواند راهگشا باشد؟
شاید شوخی به نظر برسد، ولی چرا نباید یک بار همایشی با حضور گسترده بیکاران برگزار کنیم و پای درد و دلشان بنشینیم؟ شاید بد نباشد، یک بار دلیل پیدا نکردن شغل مناسب و مورد علاقه را از زبان خود آنان بشنویم؛ شاید راهگشا باشد؟