به گزارش
حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، محمد کاظم انبارلویی رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی در تحلیلی به سخنان اخیر محمد رضا عارف پاسخ داد که به شرح ذیل است:
برخي در آستانه انتخابات براي هم نوشابه باز ميكنند و در مورد آمدن يا نيامدن شرط و شروط ميگذارند، يا ميگويند اگر فلاني بيايد من نميآيم.
سياست عشوه و ناز و كرشمه براي مردم را پيش گرفتهاند بدون اينكه بدانند فضاي مطالبات مردمي چيست و شروط مردم و نظام و قانون اساسي براي حساسترين و مهمترين پست سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور يعني منصب رياست جمهوري كدام است.
انقلاب سه دهه پرفراز و نشيب را پشت سرگذاشته است، مردم در آستانه برگزاري انتخابات رياست جمهوري و انتخابات شوراها هستند.
آنها ده انتخابات رياست جمهوري را تجربه كردهاند و به پاي صندوقهاي راي آمدهاند. آنها خوب ميدانند چه ميخواهند. آنها كاركرد 6 رئيس جمهور را تجربه كردهاند، بي ترديد انتخاب آينده آنها پخته ترين انتخاب خواهد بود .
شرايط سختي كه قانون اساسي براي داوطلبان رياست جمهوري چه در اصل 115 و چه در اصل121 ياد آور شده بايد عدهاي را به اين فكر بيندازد كه با مردم و نهادهاي نظارتي شوخي نكنند.
رئيس جمهور بايد يك رجل مذهبي باشد. كسي كه چهار خط اثرمكتوب در دفاع از مذهب ندارد و كسي كه2 تا سخنراني در دفاع از دين ندارد چگونه ميتوان او را رجل مذهبي شناخت.
رئيس جمهور بايد از رجال سياسي باشد. كسي كه كارنامه سياسي مشخصي ندارد و در فراز و فرودهاي سياسي كشور يا غايب بوده يا اگر هم ظاهر بوده دست در دست سرويسهاي پنهان جنگ نرم عليه ملت جنگيده، چگونه ميتوان او را به عنوان يك رجل سياسي شناخت .
رئيس جمهور بايد مومن به مباني جمهوري اسلامي ايران ومذهب رسمي كشور باشد و بي ترديد اين ايمان را در عمل ابراز كرده باشد .
افرادي كه اصلا در رفتار اجتماعي و سياسي آنها اين ابراز وفاداري به جمهوري اسلامي و مذهب رسمي كشور ديده نميشود، چگونه ميخواهند به عنوان داوطلب براي ثبت نام راهي وزارت كشور شوند.
رئيس جمهور بايد مدير و مدبر ، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي باشد، كساني كه در جمهوري اسلامي منشاء خدماتي بودهاند اما تراز مديريت و مدبريت آنها در همان حوزه كاري زير سئوال است و از حسن سابقه برخوردار نيستند و حتي امانتداري آنها در نهادهاي نظارتي در مصرف بودجه كشور زير سئوال است و از تقواي فردي، جمعي و سياسي آنها تصوير درستي در دست نيست، چگونه مردم ميخواهند سرنوشت تصدي دومين مقام كشور پس از رهبري را به دست او بسپارند.
آقاي محمدرضا عارف در گفتگو بامهر گفته است :« اگر آقاي خاتمي تصميم به نامزدي بگيرد طبيعا بنده از نامزدي در انتخابات آينده انصراف خواهم داد.(1) وي ابتدا به ساكن يك نوشابه براي خود و يك نوشابه براي آقاي خاتمي بازكرده و وارد ضيافت انتخابات رياست جمهوري شده است.
از اين قبيل تعارفات ممكن برخي از عناصر مربوط به جريان دوم خرداد باهم ميكند. اين نوع تعارفات به معناي ناديده گرفتن حافظه تاريخي مردم در قيام تاريخي 9 دي سال 88 و پاك كردن قطعهاي از تاريخ شرارت منافقان و مخالفان نظام در رويدادهاي تلخ پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 است.
سند اين سانسور تاريخي و ناديده گرفتن حافظه تاريخي مردم و نظام ،جمله بعدي ايشان است كه ميگويد؛ « اگر قرار به توبه اصلاح طلبان از جريان فتنه براي حضور در انتخابات آينده باشد، طبيعتا اصولگرايان هم بايد براي حضور در انتخابات از جريان انحرافي اعلام برائت و توبه كنند .»(2)
اولا: مفهوم اين بيان آن است كه اصلاح طلبان و شخص آقاي عارف قبول دارند فتنهاي به پا كردهاند و نميتوانند آن را از حافظه تاريخي مردم و نظام پاك كنند . اما براي تبري از آن شرط دارند.
ثانيا: مفهوم ديگر بيان آقاي عارف، ( نه اصلاح طلبان، چون او نمايندگي از طرف آنها ندارد ) آن است كه او براي دفاع از انقلاب و نظام و قانون اساسي شرط دارد.
اكنون بيش از سه سال از فتنه اصلاح طلبان در انتخابات دهم رياست جمهوري ميگذرد در اين مدت او از آن همه شرارت و جنايت توبه نكرده است بلكه گذاشته تا انحرافي رخ دهد تا توبه از آن را منوط به آن كند .
اين دو مفهوم نشان ميدهد او شرايط مندرج در اصل 115 را ندارد، همچنين اگر رئيس جمهور بشود به راحتي سوگند رياست جمهوري را نقض ميكند، چون او پاسداري از مذهب رسمي و نظام و قانون اساسي رامنوط به شرطي كرده كه بعدها رخ داده است.
وقتي در عاشوراي سال 88 عدهاي از اشرار به اسم اصلاح طلب به خيابانها آمدند و شعائرالهي عاشورا را به تمسخر گرفته و شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه سردادند ، آقاي عارف به عنوان يك رجل سياسي و مذهبي هيچ تكليفي بر دوش خود احساس نميكرده.اين تكليف را گذاشته است براي روزي كه بعدها در دولت منتخب مردم انحرافي رخ دهد و آن را به عنوان يك شرط براي ابراز وفاداري به نظام و قانون اساسي به گرو بگيرد.
ثالثا: آقاي عارف همان طور كه مشغول پاك سازي حافظه تاريخي مردم از شرارتهاي سال 88 فتنه گران است، همزمان مشغول پاكسازي اتخاذ مواضع اصولگرايان از انحرافات پديد آمده و خروج برخي عملكردهاي دولت از مسير اصولگرايي است.
او مواضع انتقادي آيت الله مصباح يزدي و جريان نيرومندي را كه در حمايت ازاحمدي نژاد در صف اول ايستاده بودند ناديده ميگيرد. او مواضع طيفهاي مختلف اصولگرايي رادر نقد عملكردهاي انحرافي دولت نشنيده ميگيرد. او حتي نقدهاي صريح رهبري را به برخي ازانحرافات نميخواهد بشنوند و بپذيرد كه نظام و انقلاب و مردم هيچ گاه مهر تاييد بر كژ راهه و بيراهه و خطا نميزند.او چرا اين را ناديده ميگيرد؟ براي اينكه بر سكوت حمايت آميز خود بر فتنه مهر تاييد بزند و آن را توجيه كند.
آيا چنين كسي كه به راحتي دو صفحه شفاف و روشن تاريخ سياسي معاصر را تحريف و يا بهتر بگوييم انكار ميكند ميتواند مصداق يك رجل سياسي باشد .
رابعا: انصاف را بايد رعايت كرد . او يك قدم جلو آمده و قبول كرده است فتنهاي در كار بوده است . اين فتنه يك جريان عليه انقلاب بوده است و از همه مهمتر اينكه بايد از آن توبه كرد ( اما توبه او مشروط به امر موهومي است ) خوب اين يك گام به جلو براي « تقريب ملي » است.
اگر او اصرار دارد به عنوان يك رجل سياسي بعد از30 سال در سپهر سياست جمهوري اسلامي در قد و قواره داوطلبي رياست جمهوري ظاهر شود بايد پرچم « تقريب ملي » را با پذيرش توبه از جريان فتنه بر دوش گيرد. لازم نيست، او موسوي و كروبي و خاتمي را به عنوان بازي خوردهها و فريب خوردههاي فتنه سال 88 محكوم كند.
او بيايد مرد و مردانه مداخلات آمريكا ، رژيم صهيونيستي و دولت مكار انگليس را در آشوب آفرينيهاي سال 88 محكوم كند و پياده نظام اصلاحطلبان به سركردگي وزير ارشاد دولت اصلاحات در لندن، واشنگتن و پاريس براي سامان دادن جنگ نرم دشمن عليه ملت را رسوا كند.
او بيايد بگويد ما با آنها نيستيم آنها هم با ما نيستند و ما هم همپاي ملت فرياد مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل سر ميدهيم و از شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران تبري ميجوييم .
اين رويكرد آغاز اعلام برادري با نظام و مردم و سپس ادعاي ارث است. اما نه آقاي عارف و نه هيچ يك از فريب خوردگان نبرد نرم دشمن عليه ملت تاكنون حاضر نشدهاند، يك كلمه و يك قدم ازمواضع انحرافي خود عقب بنشينند و تازه به فكر اين افتادهاندكه از جريان انحرافي سر بازگيري كنند .
نحوه اين سربازگيري را آقاي صادق زيباكلام لو داده است و نيازي نيست به كم و كيف آن اشاره كنم.(3)
انتخابات آينده انتخابات مهم و سرنوشت سازي است و مردم ونظام و نهادي نظارتي نميتوانند آزموده را دوباره بيازمايند. نميشود امنيت و مصالح ملي را به خاطر يك غفلت و تسامح به حراج گذاشت .
براي مردم در انتخابات آينده كارنامه سياسي و مذهبي داوطلبين مهم است، كساني كه به اشاره دشمن ميخواهند در انتخابات نقش آفريني كنند و حتي با رفتارهاي به دور ازمصالح ملي به دشمن «گرا» بدهند از پيش احراز صلاحيت خود را قبل از نام نويسي در داوري مردم به زير سئوال بردهاند . شوراي نگهبان به احترام فهم و ادراك مردم نميتواند صلاحيت آنها را تاييدكند موضوع عضويت در جريان فتنه ، يا انحراف و يا جريان اصولگرايي و يا حتي كساني كه منفرد ميآيند فرع بر بررسيها و داوريهاست . اصل اين است كسي كه خود را نامزد رياست جمهوري ميكند واقعا واجد شرايط سنگين رياست جمهوري كه در قانون اساسي آمده است.
اين شرايط با يك « توبه » يا « تبري» محقق نميشود . مسئله دقيقتر از آن است كه برخي فكر ميكنند . شرايط احراز و احراز شرايط خيلي مهم است.
اميدواريم شوراي نگهبان در اداي تكليف الهي خود و تعهدي كه به ملت دارد دچار تسامح و تساهل نشود.
پي نوشتها:
2و1- آرمان 23/9/91 اظهارات آقاي عارف در گفتگو بامهر
3- اعتماد13/9/91 زيباكلام: ما بايد احمدي نژاد جديد را بپذيريم.
انتهاي پيام/