به گزارش گروه
وبگردي باشگاه خبرنگاران، حضرت آیة الله احمد جنّتی در سوم اسفند 1305 هجری شمسی در روستای لادان از بلوک ماربین، واقع در سه کیلومتری غرب شهرستان اصفهان، چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم ملا هاشم از روحانیون وارسته و بزرگی بود که از شنبه تا چهارشنبه در شهر اصفهان حضور داشت و به تدریس علوم حوزوی میپرداخت. آیة الله جنّتی بخشی از دروس مقدمات را نزد پدرش و بخشی را نزد مرحوم سید ابوالقاسم هرندی خواند.
او بخشی از معانی و بیان را نزد مرحوم سید محمد باقر ابطحی و بخشی دیگر را نزد حاج شیخ احمد فیاض فرا گرفت و معالم را نزد مرحوم حاج شیخ علی مشکاتی آموخت.
در قم شرح لمعه را نزد مرحوم شهید صدوقی آموخت و برای آموختن بخشی از رسائل و قوانین به نزد مرحوم آیة الله بهاءالدینی رفت. بخشی از کتاب مکاسب را نزد مرحوم حاج سید محمد باقر طباطبایی بروجردی فرا گرفت. و برای آموختن کفایه به نزد مرحوم حاج شیخ عبدالجواد اصفهانی و مرحوم مجاهدی رفت.
بخشی از مکاسب را نیز نزد مرحوم حاج آقا روح الله کمالوند آموخت. با تکمیل دوره سطح به درس خارج بزرگانی چون آیة الله العظمی بروجردی(ره)، آیة الله العظمی گلپایگانی، آیت الله العظمی حجّت کوه کمرهای(ره) و آیة الله العظمی امام خمینی(ره) رفت و سالها در درس فقه و اصول ایشان به طور جدی شرکت کرد. او در طی این سالها در بعضی از درسهای اخلاق نیز شرکت مینمود،تا علاوه بر آموختن علم، عمل به آنها را نیز فراگیرد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی و تحصیل فقه و اصول مانع فعالیتهای سیاسی آیة الله جنتی نگردید. فعالیتهای سیاسی در پرونده زندگانی او گاه بیشتر و بهتر میدرخشد. آیة الله احمد جنتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در سخنرانیها، اجتماعات عمومی و جلسات خصوصی همواره به افشای ماهیت پلید حکومت پهلوی و ضرورت براندازی این حکومت وابسته میپرداخت. او که خود سالها شاگرد مرجع عالی قدر شیعه، امام خمینی(ره) بود، همواره دیگران را به پیروی از راه امام(ره) دعوت میکرد. از سوی دیگر در درون حوزه، ضمن ملاقات با علما و مراجع، آنها را از آخرین اخبار حرکت انقلابی امام و مردم با خبر میساخت.
از مسؤولیتهای مهم آیة الله جنتی امام جمعه موقت تهران و عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی، از نخستین روزهای تشکیل این نهاد مقدس است. شورای نگهبان از نهادهای مهم انقلاب به شمار میآید که با وجود آن، میتوان گفت توطئههایی چون داستان مشروطه تکرار نخواهد شد و همواره، مصوّبات مجلس، از صافی فقه اسلام و قانون اساسی خواهد گذشت. این نهاد همواره مورد هجمة دشمنان انقلاب قرار گرفته است.
در ادامه گفتگوی آدینه تهران با این فقیه وارسته از نظرتان میگذرد:
سوال: دوازده آذر سال روز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. این قانون یکی از موفق ترین تجربه های تلفیق حقوق اساسی جدید با قوانین فقه شیعی در قالب یک حکومت اسلامی بود. پس از تشکیل حکومت مشروطه و ایجاد مجلس قانونگذاری، از لحاظ نظری قوانین و فقه، دو نظام جداگانه شد. در واقع تلاش مجدانه ای برای قانون سازی از فقه و نظام حقوقی اسلام صورت نگرفت. ابتکار فرماندهی به حقوق رسید و بازرسی و نظارت به شرع واگذار شد. منتها این مرزبندی در عمل ثابت نماند. نظارت فقیهان بر قانونگذاری دیری نپایید و هیچگاه به طور کامل استقرار نیافت. انقلاب 1357 و در پی آن قانون اساسی جمهوری اسلامی به طور رسمی فقه اسلامی را به صحنه زندگی آورد و سایر نهادهای حقوقی را در خدمت این هدف گرفت. حضرت عالی به عنوان یک فقیه برجسته راز این موفقیت را در چه می دانید و اساسا جمهوری اسلامی بر اساس چه مکانیسمی توانست این ترکیب را به شکل یک ترکیب اتحادی در آورد و نه انضمامی؟
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین والصّلاه والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداه المعصومین المکرّمین سیّما بقیّه الله فی الأرضین.
من هم به شما خوش آمد عرض می کنم و خرسندم از اینکه ستاد نماز جمعه هفته نامه آدینه تهران را منتشر می کند. این هفته نامه نشریه خوبی است و امیدوارم که کیفیت آن روز به روز بیشتر شود و مطالب مفیدی به خوانندگان عرضه کند.
قانون نویسی بر مبنای فقه اسلامی یکی از آرزوهای دیرینه ی همه علما و فقهای اسلامی بوده است. از زمان پیامبر عظیم الشان اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) و حضرت امیر المومنین(علیه السلام) و ائمه اطهار(علیهم السلام) همه هدف این بود که حکم و قانون بر مبنای اسلام عزیز هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ شکل صورتبندی شود. اما این ایده به دلیل حاکمیت افراد و جریانات ناصالح در طول تاریخ پس از اسلام چه در زمان بنی امیه و چه در دوره بنی عباس و چه حکومت هایی که بعدها در ایران تشکیل شد، عملی نشد و حکومت های جور حاضر نبودند حاکمیت قوانین اسلامی را بپذیرند. بسیاری از علمای اسلامی هم که مایل به این موضوع بودند قدرتی نداشتند و قدرت در دست دیگران بود.
این در حالی است که سیاست و کشورداری یکی از اصول مسلم فقه اسلامی است. امام خمینی(رحمه الله علیه) بر اساس یک منطق مستدل برگرفته از اصول و مبانی اسلامی پس از سالها تحقیق و مطالعه در قرآن و سیره اهل بیت(علیهم السلام) و فقه اسلامی تواستند طرح مترقی و بی بدیلی را برای قانونی کردن فقه اسلامی از نظر ضوابط کشورداری متناسب با زمان و مکان طراحی و اجرا کنند.
امام خمینی(رحمه الله علیه) به واسطه روشن بینی، آزاد اندیشی و عدم تحجر فکری که داشتند دریافتند که اسلام دین زندگی است و در همه شئون حیات انسانی اعم از فردی و اجتماعی از پیش از تولد انسان، زمانی که یک ازدواج منجر به تولد یک فرزند می شود تا تمام دوران حیات یک فرد در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... تا مرگ انسان برنامه و حکم دارد و اجرای این احکام لازمه تکامل انسان است. این احکام فقط برای رساله نیست و برای همیشه تاریخ تا قیامت تازگی دارد. بر این مبنا سیاست نیز از دیانت جدا نیست.
دین و سیاست دو روی یک سکه هستند. قبلا در حکومت های جور و طاغوت می گفتند دین از سیاست جداست تا دست علما و مومنین را از اداره اجتماعی کوتاه کنند. عده ای هم باورشان شده بود؛ اگر عالمی می خواست وارد سیاست بشود او را متهم به سیاسی بودن می کردند که مثلا مرحوم آیت الله کاشانی یک فرد سیاسی است، مرحوم آیت الله مدرس آخوند سیاسی است و ... . امام خمینی(رحمه الله علیه) این طلسم را شکست و ثابت کرد که دیانت از سیاست جدا نیست و سیاست عین دیانت است. ایشان این مهم را ترویج کردند که اسلام یعنی حاکمیت الله و این حاکمیت تنها به وسیله پیامبران الهی و اوصیای آنها و بعد هم در زمان غیبت توسط جانشینان و نواب عام ائمه اطهار(علیهم السلام) در جامعه جاری و ساری می شود.
سوال: البته در دوره مشروطیت نیز تلاشهایی توسط علما برای قانون نویسی اسلامی صورت گرفت. مثل نظارت جمعی از فقهای طراز اول بر مصوبات مجلس شورای ملی که در متمم قانون اساسی مشروطه مطرح شد. اما در نهایت خروجی مشروطه به قانونی شدن فقه اسلامی نینجامید و در برخی مقاطع حتی قوانینی در تعارض با شرع مقدس به تصویب می رسید. به نظر حضرت عالی علت این ناکامی و راز موفقیت امام خمینی(رحمه الله علیه) چه بود؟
جواب: همانطور که اشاره کردید در قانون اساسی مشروطه بحث نظارت علمای طراز اول را مطرح کردند چرا که اگر حکومت سلطنتی هم باشد باید مجری قوانین اسلام باشد. لذا بنا بر این شد که 5 نفر از علمای طراز اول در مجلس حضور داشته باشند و بر مصوبات نظارت کنند. این طرح اگر به درستی عمل می شد تا حدودی از مشکلات مشروطیت می کاست و اجازه نمی داد که مشروطه به دیکتاتوری یک قزاق قلدر منجر شود. اما واقعیت این بود که قدرت در دست این 5 نفر نبود و این علما به مرور منزوی شدند و خود به خود این طرح نسخ شد. مهمترین علت ناکامی مشروطه در حاشیه بودن علما و روحانیت بود در حالی که امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی روحانیت را از حاشیه به متن آورد.
این ایده مترقی و مخالف با تحجر فکری جوان ها و طلاب آزاده را به خود جلب کرد و مردم نیز بر اساس فطرت خداجو و حقیقت طلب خود به امام اقبال نشان دادند و ایشان را به عنوان یک فقیه آزاد اندیش، عالم، متقی، شجاع و نائب بر حق حضرت حجت بن الحسن العسگری( عج الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان امام و رهبر خود پذیرفتند.
سوال: حضرت عالی آیا این احساس خطر را می کنید که همان اسیبی که مشروطه دچار آن شد متوجه انقلاب اسلامی نیز بشود. یعنی جریاناتی بخواهند روحانیت را از متن به حاشیه ببرند؟
جواب: این خواسته دشمنان ماست اما من گمان نمی کنم تجربه شکست مشروطه مجددا تکرار شود. مردم ما یک ارتباط قلبی با مفهوم ولایت فقیه پیدا کرده اند و از آن دست بر نمی دارند. همانطور که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب فرمودند ان شاء الله این انقلاب به قیام حضرت حجت(عج) منتهی خواهد شد. البته ممکن است یک جاسوس عالم نما و روحانی نمایی به حوزه نفوذ کند و درس بخواند و حتی رساله بنویسد اما مردم ما هوشیار تر از آنند که در مقابل توطئه های دشمن زانو بزنند.
سوال: کشور در آستانه یک انتخابات مهم و حیاتی قرار دارد. امروز بسیاری از گروه ها و جریانات سیاسی در حال یک کاسه کردن مواضع و طی کردن فرایندهای زیردستی گزینش نامزدهای نهایی برای دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شورا ها هستند. شما چه توصیه ای به گروه ها و جریانات سیاسی دارید؟
توصیه من همان توصیه حضرت امام خمینی( رحمه الله علیه) و مقام معظم رهبری است. ما نیاید فرا موش کنیم که مسلمانیم. اگر هر رنگ سیاسی داشته باشیم، اگر هر پایگاه اجتماعی داشته باشیم، اگر در هر جمعیت و تشکیلات سیاسی حضور داشته باشیم، چه انتخاب کننده باشیم و چه انتخاب شونده باشیم همه مسلمانیم.لذا اسلام باید بر همه فعالیت های سیاسی و انتخاباتی ما حاکم باشد.
در اصل 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است:
رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد
ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
کسی که می خواهد انتخاب شود باید واجد کلیه این شرایط باشد. این شرایط شرایط سنگینی است. مردمی هم که می خواهند رای بدهند مسلمانند و این شرایط را قبول دارند. لذا هم انتخاب کننده و هم انتخاب شونده باید ضوابط اسلامی را رعایت کنند. ایا اسلام اجازه می دهد که برخی در رقابت ها انتخاباتی فحاشی کنند، تهمت بزنند، آبروی اشخاص را ببرند، افراد دیگر را تخریب کنند و ... . اسلام اجازه نمی دهد حتی به یک فرد معمولی تهمت زده شود حال چگونه برخی به خود اجازه می دهند به فردی که در جایگاه ریاست جمهوری است تهمت بزنند.
سفارش من این است که جریانات سیاسی و رجالی که نامزد انتخابات می شوند همه این جهات را رعایت کنند. مردم نیز اگر ببینند فرد مبادی آداب و فرهنگ اسلامی است به او رای خواهند داد. اگر مردم ببینند فردی ضعف نفس دارد و به دنبال تخریب دیگران است به او رای نمی دهند. مردم فردی را می خواهند که مومن به خدا باشد، مردمی کسی را می خواهند انتخاب کنند که مجری احکام اسلامی باشد.رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم سوگند می خورد:
من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیت هائی که برعهده گرفته ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور, ترویج دین و اخلاق , پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هر گونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم .در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم .
توصیه دیگر بنده این است که نامزدها و جریانات سیاسی از ریخت و پاش و اسراف به شدت پرهیز کنند. در شرایط کنونی که کشور در معرض تحریم های بین المللی است همه باید به حداقل ها اکتفا کنند. اگر نامزدی بخواهد پول های بی حساب و کتاب خرج بکند، رای بخرد، تبلیغات بیش از حد لازم بکند و ... راه درستی را برای حضور در انتخابات و کسب محبوبیت در پیش نگرفته است. لذا جریانات سیاسی حتما از اسراف و تبذیر پرهیز کنند.
سفارش دیگر رعایت قانون است. جریانات و نامزدها در آشکار و پنها رعایت قانون را بکنند. از بیت المال به هیچ وجه برای تبلیغات انتخاباتی استفاده نکنند. استفاده از آب، برق، تلفن و ... بیت المال برای انتخابات خلاف شرع و قانون است. حتی افراد از وقت اداری برای استفاده انتخاباتی باید پرهیز کنند چرا که برای این وقت از دولت حقوق می گیرند که هیچ ربط به انتخابات ندارد.
سوال: آیا برای فتنه گرانی که در سال 1388 رای مردم را برنتابیدند و قواعد یک بازی دموکراتیک را به هم زدند امکان حقوقی به منظور حضور مجدد در انتخابات آینده وجود دارد؟
جواب: خیر! امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در صحنه انتخابات وجود ندارد و آنها حتی نباید توهم این حضور مجدد را داشته باشند. فتنه گران بزرگترین خیانت را به نظام اسلامی و مردم انجام دادند و لطمه سنگینی به کشور زدند. اینها نشان دادند نه به قانون اساسی، نه به فقه اسلامی و نه اخلاق اسلامی اعتقاد و التزامی ندارند. امروز ارتباط فتنه گران با خارج و دشمنان انقلاب کاملا محرز شده است و این مسئله در پرونده های این افراد که در دادگاه ها تشکیل شده و در اعترافات آنها کاملا روشن است.
ایا این افراد حائز شرایط سنگین اصل 115 هستند که مجددا بخواهند در عرصه انتخابات حاضر شوند. اینها به نظام و مردم خیانت کردند و دشمنان انقلاب را شاد کردند. مساجد و پایگاه های بسیج را آتش زدند، ب دستگا عزاداری اباعبدالله(علیه السلام) در عاشورا جسارت کردند به ساحت مقدس امام خمینی(ره) اهانت کردند و... مطمئنا امکان حضور مجدد اینها در صحنه انتخابات وجود ندارد. مردم این افراد را به عنوان مجرم می شناسند و هیچ وقت حاضر نمی شوند حضور دوباره آنها را بپذیرند.
سوال: آیا کسانی که حاضر نشدند از فتنه برائت بجویند و عملکرد فتنه گران را تایید کردند امکان حضور در انتخابات دارند؟
جواب: خیر! آنها هم امکان حضور در صحنه انتخابات را نخواهند داشت.
چرا که من رضی بفعل قوم فهو منهم
ما قاتلین امام حسین(علیه السلام) را در زیارت عاشورا لعن می کنیم به کسانی هم که به این جنایت در عاشورا رضایت دادند لعن می فرستیم.
سوال:مدتی است حضور شما برای ایراد خطبه های نماز جمعه تهران به دلیل کسالت جسمی کمتر شده است. این موضوع برای بسیاری از نمازگزاران و مومنین نگرانی هایی را به وجود آورده است. لطفا در این خصوص و همچنین وضعیت جسمانی خود توضیحاتی را مطرح بفرمایید
.
جواب:من از نظر جسمی غیر از مسئله سن بیماری و ناراحتی خاصی ندارم. فقط مسئله کهولت سن و عوارض ناشی از آن است. بحمدالله و با لطف خدا به لحاظ جسمی در سلامت هستم. منتهی کم تر شدن حضور در نماز جمعه جهات دیگری علاوه بر مسئله جسمانی داشت. من فکر می کنم کسانی که در سنین بالا قرار می گیرند باید کمی مشاغل خود را کم کنند و به فکر افزایش علم و عمل خودشان باشند، گذشته ها را جبران کنند. چرا که اگر در این ایام نتوانند کاری بکنند دیگر فرصتی ایجاد نخواهد شد. امروز بحمدالله افراد جوان و تازه نفسی هستند که هم بروز هستند و هم بیشتر مطالعه دارند و بهتر می توانند خطبه بخوانند. لذا تصور کردم که باید این کار مقدس را به جوان ترها سپرد.
سوال: ما مطلعیم که شما بر خلاف چهره ای که برخی رسانه ها سعی دارند از حضرت عالی بسازند فوق العاده چهره ای رئوف، با لطافت های روحی خاص و فقیهی وارسته هستید. اما شاید کمتر کسی در نظام جمهوری اسلامی تا این اندازه مثل حضرت عالی مورد بغض دشمنان انقلاب باشد و علیه ایشان در رسانه ها فضا سازی کنند. این موضوع را برای خود توفیق می دانید و یا نا کامی؟
جواب: این موضوع قطعا برای من یک توفیق است. جمله ای حضرت امام فرمودند که اگر آمریکا از ما خوشحال بود در خودمان شک کنیم. اگر او با ما دشمنی کرد حقانیت خودمان را باور کنیم. به نظر من اگر کسانی که تخریب می کنند حزب اللهی باشند نماز شب خوان باشند آدم باید در خودش شک کند. اما اگر افراد بی موالات تخریب می کنند این اتفاقا مایه خوشحالی است. انسان از مذمت افراد صالح باید برای خود نگران شود.