ظاهر محروق، نويسنده و تحليل گر مسائل جهان اسلام و عرب طي مقاله اي با اشاره به اين جنگ هايي آمريکا و دوستانش عليه سرزمين هاي اسلامي به راه مي اندازد هرگز اتفاقي و تصادفي نبوده است، تشريح دلايل ترس و نفرت آنها از اسلام پرداخته است.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پرس تي وي، اين تحليل گر عرب در مقاله اي تحت عنوان چرا امريکا و متحدانش از اسلام ترس و نفرت دارند عنوان مي کند به دليل آن که اسلام راستين با سلطه غربي ها بر سرزمين هاي اسلامي مخالف است و تحت هيچ شرايطي حاضر به تسليم در برابر غرب نيست، آمريکا و متحدانش با به راه انداختن جنگ در سرزمين هاي اسلامي به بهانه هاي مختلف از جمله مبارزه با تروريسم در اصل با اسلام سرجنگ دارند.
محروق مقاله خود را با اين سوال شروع مي کند که آيا غرب از اسلام مي ترسد؟ و آيا غرب عليه دين بيش از يک ميليارد نفر جنگ جهاني به راه انداخته است؟‌پاسخ روشن است، بله جنگ سيستماتيکي(نظام مندي) عليه اسلام وهر چيزي که اسلام نماينده آن است به راه افتاده است.
در تمام جبهه ها توطئه هايي عليه اسلام وجود دارد: نظامي، سياسي، اقتصادي و به کارگيري پروپاگانداي رسانه جمعي براي خراب کردن چهره اسلام.
بيشتر تلاش هاي نظامي آمريکا ومتحدانش اتفاقا عليه مسلمانان بوده است. تصادفا يا با مطالعه قبلي، حقيقت ساده اين است که به لحاظ آماري غيرممکن است که وارد جنگ هايي شد که همگي عليه سرزمين هاي اسلامي است و بعد آن را کاملا تصادفي يا به دليل دنبال کردن تروريست ها دانست.
حمام خون عراق حاصل جنگ ميان ايالات متحده و مردمي است که از قضا مسلمان هستند، جنگ غرب- اسرائيل عليه لبنان و ناتو عليه مسلمانان در افغانستان نيز همينطور است.
در صحنه سياسي هم با تمام قوا در برابر مسلمانان مقاوت صورت مي گيرد و هر جايي که آنها در کسب جايگاه سياسي به موفقيت دست پيدا مي کنند بايکوت شده و به حاشيه رانده مي شوند وقتي دوستداران شريعت اسلامي در الجزاير قدرت را در دست گرفتند با مقاومت غرب مواجه شدند. سرنوشت مشابهي براي حماس در فلسطين رخ داد و اخوان المسلمين در مصر نيز تحت پيگرد هستند.
بنابراين چرا غرب تا اين حد ضد اسلام است؟ جواب اين سوال در ماهيت اين ايدئولوژي نهفته است اين روحانيون نيستند که ناسازگارند، بلکه اين خود ايدئولوژي است و به همين دليل است که غرب در تلاش است تا پايان با اسلام بجنگد اسلام سلطه جهان غرب و غارتگران متصل به قدرت را نمي پذيرد.
اگر اسلام به عنوان يک ايدئولوژي کاملا پذيرفته شود چهره جهان به شدت تغيير مي کند و چيدمان جديد براي ارزش ها و منافع غربي مهلک خواهد بود.
اسلام قطعا مي گويد، هيچ رهبر و حاکم ستمگري اجازه ندارد در ثروتمندترين سرزمين ها، به نام خليج فارس، حکومت کند.
وقتي خليج فارس با تمام وجود قوانين اسلام را بپذيرد، قطعا بقيه نقاط نيز از آن پيروي مي کنند و اين به آن معني است که تغيير چهره واقعي آغاز شده است به همين دليل است که غرب با تمام ابزار و امکانات در برابر کشوري مانند ايران مقاومت مي کند زيرا هرگونه موفقيت يک کشور مسلمانان برتري بدي را به وجود مي آورد و با پذيرش کامل قراردادهاي سنگين تسليحاتي مانند اليمامه و ديگر خريدهاي چند ميليارد دلاري تسليحات توسط کشورهاي مسلمان ثروتمند که هرگز در جنگ استفاده نمي شود، وجود نخواهد داشت کشورهاي اسلامي سلاح هاي مورد نياز خود را در داخل توليد خواهند کرد، همانطور که برخي کشورهاي مسلمان ثابت کرده اند که مي شود، و در واقع از اين تسليحات براي حفاظت از مسلمانان استفاده خواهد شد اسلام اقتصاد را از سياست يا سبک زندگي را از اخلاق جدا نمي کند، آنها همگي يک هستند وقتي قوانين اسلامي حاکم شود، جهان خارج با سران دست نشانده يک کشور مسلمان خاص طرف نيست بلکه با کل جمعيت مسلمان طرف است.
به همين دليل است که (غرب مي گويد) با روحانيون هرجا که باشند بايد جنگيد و هر کجا که امکان داشت آنها را حذف کرد. آنها دشمن هستند، زيرا آنها نماينده دکتريني (نظريه اي) هستند که رهنمودهاي جدي، شامل رد اقتدار و سلطه غير مسلمانان (درصورت پذيرش واقعي اسلام) ديگر بيشتر محصولات و کالاهاي غربي توسط جهان اسلام خريداري نمي شد، مهمترين آنها، تسليحاتي هستند که به صورت روزمره به مسلماناني که با مسلمانان ديگر مي جنگند فروخته مي شود.
اين بدان خاطر است که اسلام راستين يک مسلمان را از شمشير کشيدن به روي مسلمان ديگر منع مي کند به مسلمانان دستور داده شده قبل از آن که به فکر سود رساني به خارجيان باشند، به يکديگر سود برسانند.
همانطور که اسرائيل از غرب، بخصوص آمريکا، استفاده مي کند تا اهداف خود را محقق کند، يهوديان نيز از آمريکا استفاده مي کنند تا همچنان پويان بمانند. اگر مسلمانان با هم متحمد شوند ديگر اسرائيل به عنوان يک تهديد وجود نخواهد داشت و ديگر به سلاح هايي که براي محافظت از خود در برابر اسرائيل خريداري شده نيازي نخواهد بود.
با عدم تمايل آمريکا براي حمايت از اسرائيل، اسرائيل از نقشه جهان محو خواهدشد و به همين جهت، يهوديان همه نوع تاکتيک را به کار مي گيرند تا اسلام به آن حد که تهديدي براي آمريکا و اروپا باشد، نرسد.
وقتي اسلام به جايگاه تاريخي خود بازگردد، غرب هرگز نخواهد خواست و نخواهد توانست براي محافظت از اسرائيل دست به ريسک بزند اين حقيقتي مشخص است که آمريکا و اروپا بخاطر دوست داشتن يهوديان کنار اسرائيل نيستند، بلکه آنها از اسرائيل به عنوان ابزاري استفاده مي کنند تا اعراب را در حالت آماده باش نگه دارند و به فروش تسليحات خود ادامه دهند.
اما وقتي اعراب، اسلام گرايي را جايگزين عربگرايي بکنند و آمريکا و متحدانش به احتمال فراوان اسرائيل را رها خواهند کرد.
در حقيقت يهوديان منفورترين انسان ها در اروپا و آمريکا هستند و مهمترين شاهد اين ادعا آن است که يهوديان از اروپا به فلسطين کوچانده شدند.
برخلاف آنچه که در رسانه ها و حلقه هاي سياسي گفته مي شود روحانيون افرادي غير اصولي هستند و به همين دليل هدف قرار مي گيرند، حقيقت اين است که پايبندي آنها به اصول اسلام باعث مي شود قدرت هاي غربي و افراد دست نشانده آنها مانند حسني مبارک، عبدالله پادشاه اردن و ديگر حاکمان منطقه خليج فارس از آنها بترسند، اما چرا؟
وقتي اسلام حاکم شود، نظام حکومتي دموکراسي محض خواهد بود که بدان وسيله فقط براساس ارزشها و امتيازات رهبران تعيين مي شوند ديگر حاکميت موروثي وجود نخواهد داشت.
سران و رهبران کشورهاي اسلامي طبق امتيازات و ارزش هاي آنها که مرتبط با ارزشهاي اسلامي است انتخاب مي شوند با اين حقيقت تمام سران فعلي جهان اسلام و عرب حذف خواهند شد.
اسلام قوانين جديدي را در عرصه اقتصاد بين المللي ايجاد مي کند که به اين وسيله مسلمانان برادران مسلمان خود را در تجارت بين المللي در اولويت قرار مي دهند.
ازنظر نظامي، اسلام دستور مي دهد مسلمانان با هم متحد شوند و ارتش قدرتمندي را به وجود آورند که در دل کساني که به فکر مداخله در امور کشورهاي مسلمان يا اشغال آنها است، رعب و وحشت بيندازد اسلام رهنمودهايي دارد که بايد به آن توسل و تمسک جست، يکي از اين رهنودها تسليم سلطه غيرمسلمانان نشدن است.
با توجه به اين که مسلمانان در همه جاي جهان هستند، اسلام، اسلام واقعي، سربازان خود را در تمام نقاط جهان و در همه جبهه ها از جبهه معنوي گرفته تا فيزيکي، مستقر کرده است براي مسلمانان واقعي مسائل جغرافيايي اهميتي ندارد.
نهايتا اين که، اسلام تهديدي براي ارزش ها و سبک زندگي غربي است و بنابراين نه تنها تهديدي براي سلطه فيزيکي غرب است، بلکه تهديدي براي سلطه ايدوئولوژيک آن نيز محسوب مي شود براي نمونه، جنگي که غرب براي منع پوشش برقع (روبند) به راه انداخته نمونه اي از اين دست است اسلام براي کسب محبوبيت برسر ارزشهاي خود سازش نمي کند و بنابراين تهديد بزرگي براي سبک زندگي غير اخلاقي غرب (مانند ازدواج همجنس بازان) است.
آمريکا و متحدانش با وجود آن که بر جهان حاکم هستند، از سوي اسلام خواهاني که جهان را متحول کرده اند، ضربات سنگيني خورده اند.
مقاومت حزب الله در برابر اسرائيل و مقاومت در برابر تفنگداران آمريکايي در عراق، چشم اندازي را پيش روي اسرائيل گذاشت و اين رژيم را وادار کرد که مايل به سازش شود.
وقتي سيدحسن نصرالله گفت جنگ حزب الله با اسرائيل جنگي براي کل ملت اسلامي بود، او قطعا درست مي گفت اگر اسرائيل موفق به شکست حزب الله مي شد، قدم بعدي را برمي داشت سوريه زير آتش گلوله هاي اسرائيل قرار مي گرفت اما آن طور که سرنوشت تعيين کرده، حزب الله پيروز شد و اکنون اسرائيل به دنبال صلح با سوريه است اسرائيل بدون مشورت با پدرخوانده هاي خود در اروپا و آمريکا اين گام را برنداشته، و اگر پدرخوانده ها به لزوم صلح با سوريه برسند ما مي توانيم اين طور نتيجه بگيريم که اسلام خواهان موفق شده اند به اهداف خود برسند.
برچسب ها: اسلام ، ترس ، غرب ، تنفر ، دلایل
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار