دنیزلی اولین گام رویانیان بود و پرسپولیس می رفت که به روزهای اوجش برگردد و نشان دهد آقا مصطفی تواناییش را دارد که کشتی سرخ را از طوفان نتایج بد نجات بخشد اما این شوک خیلی جواب نداد و بالاخره پرسپولیس فصل را با مقام دوازدهمی به پایان رساند و مدیر عامل قول داد تا پرسپولیس رويائي رادر فصل بعدراهي مسابقات کند، تا اینجای کار گذشته ای بود که شاید اکثر هواداران سرخ قصه آن را می دانند.
رویانیان در بخش مدیریتی عملکرد قدرتمندی داشت و با جذب بازیکنانی که شاید آرزوی هواداران پرسپولیس بود یک شروع خوب را رقم زد تا جایی که اظهار رضایت اهالی فوتبال را به همراه داشت و دوست و دشمن رویانیان را بابت عملکردش تحسین کردند و گفتند: رویانیان واقعا یک مدیر نمونه است و در بحث مدیریتی حتی اگر فوتبال بلد نيست حداقل مدیریت در تیمی بزرگ مثل پرسپولیس را می داند، اینجا بود که قصه آغاز شد. دنیزلی به دلیل مشکلات شخصی قید حضور در پرسپولیس را زد و پس از مدتها وقفه و جائی که همه تیم ها در حال آماده سازی بودند پرسپولیس در به در به دنبال سرمربی بود ، البته از نوع خارجی اش، رویانیان شفاف اعلام کرد هر که را شما می خواهید می آورم خارجی باشد یا ایرانی چون برای من رضایت هواداران و کمیته فنی مهم است.
اول باید کمی در مورد کمیته فنی صحبت کنیم رویانیان که
خود را فوتبالی نمی دانست از نفراتی در کمیته فنی استفاده کرد تا شاید سدی
باشد برابر هجوم هایی که تحت عنوان مدیر غیر فوتبالی به وی اطلاق می شد.
علی پروین، ابراهیم آشتیانی، افشین پیروانی، حمید استیلی، وطنخواه ،درخشان ، که این یکی در نیمه راه سرمربی داماش گیلان شد و البته گهگاهی هم مخالفت خود را با شرایط موجود اعلام کرد چرا که به اعتقاد ما حمید درخشان نیم نگاهی به پرسپولیس داشت همانطور که دایی،استیلی و خیلی های دیگر در مخیله شان سرمربیگری پرسپولیس دور می زد و اما وقتی کمیته فنی به اجماع رسید که سرمربی تیم پرسپولیس می بایستی خارجی باشد آنگاه مدیر عامل دست به کار شد و ژوزه مانوئل، برونومتسو، گابریل کالدرون، گزینه هایی بودند که مد نظر سرخ ها باب مذاکره با آن ها باز شد آن قدر کش و قوس در انتخاب سرمربی پرسپولیس به وجود آمد که رویانیان مرد خستگی ناپذیر پرسپولیس هم خسته شد و در آستانه استعفا قرار گرفت تا البته دلیل اصلی این استعفا یعنی علی پروین خودش جلوی استعفا را گرفت.
قضیه از این قرار بود که رویانیان می خواست به طور موقت پروین را سرمربی پرسپولیس کند که با واکنش هواداران مواجه شد و شاید به دلیل احترامی که برای پروین قائل بود مجبور شد خودش استعفا بدهد و پروین هم پیش دستی کرد و گفت نمی خواهم سرمربی باشم و خودم با گزینه های خارجی موافقت می کنم اصلا گزینه خارجی بهترین راه ممکن است و سعی دارم آقا مانوئل را با تخفیف برای پرسپولیس بیاورم.
خلاصه سلطان دست به کار شد و روز 14 تیر ماه بود که مانوئل 66 ساله پرتغالی پرسپولیسی شد، مانوئل طبق اظهارات ، شواهد و قرائن توسط پروین و رویانیان مهر تایید گرفت و سرمربی پرسپولیس شد.
مانوئل ژوزه پرتغالی سیزدهمین سرمربی خارجی پرسپولیس در طول تاریخ تاسیس این باشگاه که پس از آلن راجرز، ایوان کونوف، ولادسیلاو بگوویچ،استانکو پابلوکویچ، ایوان مت کوویچ، زلاتکو کرانچار، یورگن گد، راینر سوبل ، آری هان، مصطفی دنیزلی، ونلووینگادا در جایگاه سیزدهم قرار گرفت.
مانوئل ژوزه 66 ساله ساعت 30/2 دقیقه بامداد از طریق فرودگاه امام خمینی (ره) وارد ایران شد استقبال بی نظیراز لیدرها عکاسان خبرنگاران باعث شد پیرمرد پرتغالی و دستیارانش ذوق زده شوند و البته همیشه این استقبال هایی که بر حسب میهمان نوازی ایرانی ها انجام می گیرد نتیجه مثبت نمی دهد چرا که مانوئل را تا جایی پیش برد که مربیان ایرانی از بالا نگاه کرد و فوتبال ما را بزرگ ندید و البته خیلی زود پی برد مانوئل 66 ساله اگر 20 سال دیگر هم تجربه داشته باشد و کارنامه رو کند در فوتبال ما غرق می شود و ذره ای بیش نیست.
نتایج بد مانوئل با این ستاره ها نشان داد مرد پرتغالی هنوز فوتبال ما را نشناخته و شاید به دلیل کهولت سن اشتیاقی هم برای شناختن ندارد و پول عامل اصلی حضور وی در پرسپولیس بوده است.
رویانیان غیرفوتبالی اما مدیری لایق بود این را ما نمی گوییم عملکردش در طول مدت حضور در پرسپولیس بیانگر این موضوع است اما نکته این جاست آقایان کمیته فنی چگونه تصمیم گرفتند مانوئل ژوزه را به پرسپولیس بیاورندآنها که فوتبالي بودند.
به چند نکته از مصاحبه های روزهای قبل اشاره می کنیم : پروین سلطان سرخ که قولش قول است و حرفش حرف! گفت:مانوئل را با تخفیف به پرسپولیس آوردیم من خودم مانوئل را آوردم و به سردار گفتم نگران نباشد.
پروین:
مانوئل قول قهرمانی داده است و آقا ژوزه
حتما می تواند این کار را بکند کمیته فنی توانایی و کارنامه مانوئل را
سنجیده است و مانوئل را گزینه ای مناسب می داند.
پروین پس از چند باخت پرسپولیس که البته برای مردی که
با تب خال های معروفش روی صندلی های آزادی شاهد شکست پرسپولیس مقابل فجر
سپاسی بود و واکنش های پس از شکست باعث شد حتی 5 دقیقه هم تحمل نکند و با
صدای بلند در مقابل همه خبرگزاری ها بگوید : من 62 سال سن دارم و هزار بار
گفتم مربی خارجی به درد پرسپولیس نمی خورد.
شاید جمله من 62 سال دارم در قبال 66 سالی که مانوئل دارد زهری بود بر مخالفت هوادارانی که در سرمربی گری او اعتراض کردند و البته عجیب و شگفت که پروین عامل آمدن مانوئل ژوزه با کمک مدير غیر فوتبالی بود و کم کم داشتیم چندین شاخ ناقابل در می آوردیم و مثل گوزن های سیبری یخ می زدیم وقتی شنیدیم پروین و بقیه اعضا کمیته فنی اینقدر راحت رنگ عوض کردند و رویانیان که در فوتبال یک مدیر نمونه بوده است را این چنین سپر بالای ناکامی های پرسپولیس کردند دست آخر هم مصاحبه روزهای گذشته پروین در مورد مربی خارجی با یکی از خبرگزاری ها نشان داد گونه های آفتاب پرست در فوتبال ما بسیار است که با طلوع آفتاب طلایی می شوند و با غروب تیره و باز هم خود را در معرض دید قرار می دهند و به سرعت بارانی و برفی می شوند و دست آخر هم می گویند مربی داخلی بهتر است!!!
این جاست که این جمله مصداق می یابد ، آن ها جوشیدن هیچ دیگی را نمی خواهند.
این در مورد تفکر پروینیسم فوتبال است در مورد پروین نیست، مگر می شود اراده و عقیده افراد با این سرعت رنگ عوض کند اگر پروین ساده لوحانه جملاتی را می گوید اما هستند آقایانی در قامت و ردای همین پیشکسوتان که با هر گل خورده پرسپولیس کیف می کنند و منتظرند تا نوبت به آن ها برسد.
این پروین های مدرن زرنگ تر از سلطان سرخ هستند و با تفکر پروینی در کمین نشسته اند که شاید دور روزگار به کام آنها بچرخد و برای حصول این مقصود دست به دعا می شوند که شاید از دوازدهم هم پایینتر برود.
پروین و امثال پروین اسطوره های سرخپوشانند اما مالک نیستند تا زمانی که آن ها خودشان را مالک و پرسپولیس را مملوک خود می دانند مانوئل که هیچ مورینیو هم بیاید در فوتبال ما آب از آب تکان نمی خورد.
مربیان شکست خورده با تفکرات سوخته هنوز مترصد حضورند تا شاید به نوایی برسند و پرسپولیس را بی نواتر از گذشته کنند.
شايدمانوئل پولش را بگيرد و برود،اما تیغ هر کس بیشتر می برید و چرب تر بود بر مسند مربیگری پرسپولیس بنشيند و آرا کمیته فني را بگيرد که در حال حاضر يحيي با کمک پروين روي صندلي نشسته است اما از حق نگذريم يحيي سر مربيگري يک تيم آسيائي و بين المللي را رها کرد تا در خدمت پرسپوليس باشد ،اما خدا آن روز را نیاورد که با هم نسازند و در یک کاسه آش نخورند آن وقت همین آقایان تایید کنند کمیته فنی با یک شکست دمار از روزگارشان در می آورند و آنها را به باد فنا می دهند.
خدا پدر استیلی را بیامرزد که گفت به سرمربیگری فکر نمی
کنم و به همان سفر میلان و پیشکسوتان و کارهای اداری بیشتر علاقه مند شد و
گر نه پرسپولیس به جای هجده میلیون و اندی ثانیه در جا به چند میلیون
ثانیه ناقابل دیگر دچار می شد.
ای کاش پروین تابوی اقتدارش را نمی شکست، یک روز در آزادی در مقابل همین فجرسپاسی باخت و با صدای رسا گفت: خداحافظ فوتبال، خداحافظ استادیوم آزادی اما باز برگشت وخیلی های دیگر هم همین طور بودند پروین را مثال زدیم چون مثال زدنی است!
امیدوارم پروین های مدرن دست از سر فوتبال بردارند. این رنگ عوض کردن ها را کنار بگذارند و پرسپولیس را به حال خودش رها کنند رویانیان کم کاری نکرد اما چشمانش به دیدن آفتاب پرست ها عادت نکند که بد اعتیادی است و مدیر يتش را به فنا می دهد.
'گزارش از اکبر باقري