به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،نمیدانم چه سالی بود؛ باید اواخر دهه شصت یا اوایل دهه هفتاد بوده باشد که فیلم سینمایی «کرامر علیه کرامر» را از تلویزیون دیدم و عاشق خواندن داستان آن شدم. جلوی دانشگاه گشتم و گشتم تا بالاخره در کتابفروشی یک انتشاراتی صاحب نام آن را پیدا کردم و با اشتیاق شروع کردم به خواندن آن. اما یک صفحه، دو صفحه، ... احتمال دادم خستهام و زمان مناسبی را برای کتاب خواندن انتخاب نکردهام اما روزها و شبهای بعد هم نتوانستم حتی با زور، چهار پنج صفحه از این کتاب را بخوانم و این در حالی بود که موضوع آن بسیار مورد علاقهام بود و تنها چیزی که مرا از خواندن آن منزجر میکرد، ترجمه بسیار بد و مزخرفی بود که از آن شده بود و تعجب از آن انتشاراتی صاحب نام که چگونه راضی شده بود آن اثر مهم را به دست چنین مترجم ناتوانی بسپارد و اعتبار خودش را مخدوش کند.
دیروز - پریروز بود که برای وقتی که در مترو میگذرانم کتاب «فونتامارا» را انتخاب کردم از نویسنده بزرگ ایتالیایی: اینیاتسیو سیلونه. این کتاب را هم همان روزها و ایام، یعنی ایامی که سریال تلویزیونی آن از پخش میشد و اتفاقاً خیلی هم مسئله ساز شده بود خریدم و از آنجا که درست همزمان با سریال آن را خواندم از مطالعهاش ناراضی نبودم. اما الان که بازخوانی آن را شروع کردهام، از ترجمه اسفبار و استخدام دم دستی واژههایی که مترجم به کار گرفته است حرص و جوش زیادی میخورم. دلم میخواست ناشر این ترجمه را به من میداد تا با ویرایشی کامل، زبان سلیس و ادبیات مناسبی برای آن انتخاب و حتی با فارسی امروزیتری آن را بازنویسی میکردم. البته مترجم این اثر، شاعر نام آشنایی است و تعجب من هم از همین است که کسی که با زبان و ادبیات شاعرانه مأنوس است چگونه چنین ترجمه سطح پایینی ارائه کرده است؟ البته این ترجمه به افتضاحی ترجمه «کرامر علیه کرامر» نیست و داستان را به خواننده میرساند! اما از ناشر و مترجم آن انتظار خیلی خیلی بیشتری میرفت.