به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک برای خیلیها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلیهای دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچهها و شکست کل جامعه میشود). یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج میکنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.
بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکستخورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبهرو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.
در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره میکنیم. البته اگر فکر کردید که نشانهای را جا انداختهایم، حتماً در قسمت نظرات ما را از آن مطلع کنید.
۱. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.
خیلیوقتها بیشتر زمان صرف آمادهسازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی میشود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهیهای همسر آیندهتان بدانید، درمورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.
۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.
اعتماد یکی از ضروریتری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضیها فکر میکنند که نمیتوان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر میکنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کردهاید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند.
۳. نمیتوانید تصور کنید پدر/مادر فرزند او باشید.
وقتی با کسی وارد رابطه میشوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، درواقع با فرزندش هم وارد رابطه شدهاید. خیلیها را میبینیم که میگویند، «خودش را خیلی دوست دارم اما بچهاش را نه». متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچهها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.
۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشتهاید.
درمورد این مورد آمار حرفهای بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سالهایی که زوجها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان میدهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودهاند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.
۵. درمورد مسائل حیاتیتان توافق نکردهاید.
اگر بدون اینکه درمورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیمگیری کنید سر سفره عقد رفتهاید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزشهای شما، تیپ شخصیتیتان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصتهایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.
۶. آماده مصالحه نیستید.
هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمانها و شرایط سخت، آدمها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش میدهند: یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
۷. تحت فشار هستید.
آیا به این دلیل میخواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری درمورد اساس و بنیاد رابطهتان داشته باشید.
۸. زبان عشقتان یکی نیست.
ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرفمقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرفمقابلتان درک میکند ابراز نکرده یا عشق طرفمقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.
۹. جذابیت جنسی برای هم ندارید.
خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطهتان خیلی زود برهم خواهد خورد.
۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنید.
آسیبشناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که درمورد ازدواج میشود، موردنظر قرار نمیگیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیبشناسی منفی رنج میبرند. این یعنی خیلیها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیتهای غیراجتماعی، اجتماعپریش و روانپریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیشنیاز داشتن یک رابطه سالم است.
۱۱. بیش از حد توانتان انرژی میگذارید.
وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علتهای طلاق است. باید از خودتان بپرسید، «من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟» اگر قرار است از دوستانتان یا خانوادهتان به خاطر طرفمقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرفمقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.
۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.
اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس میکنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج میکنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید/س