به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ
علوم حدیث در جدیدترین نوشته خود آورده است:
عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ (الكافی، ج6، ص 434، ح24)
علی بن یقطین از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:
كسى كه به سخن گوینده اى گوش فرا دارد، [با این عمل، گویی] وى را بندگى كرده است، پس اگر گوینده از جانب خدا سخن گوید، شنونده خدا را بندگى كرده، و اگر از جانب شیطان سخن گوید، شنونده شیطان را بندگى نموده است
این حدیث زیبا، بیانگر تاثیر شدید و عمیق کلام و سخن، در روح و روان آدمی است. روح مانند بدن، به غذا نیاز دارد. همانطور که بدن بعد از چند ساعت احساس تشنگی و گرسنگی می کند و به آب و غذا نیاز دارد، روح و روان آدمی هم _نه هر چند ساعت یک بار، که آن به آن_ نیازمند غذای روحانی و معنوی است، و اگر نتواند از جای درست و مسیر سالم، غذایش را تهیه کند، به وقت شدت نیاز، به هر رطب و یابسی چنگ می زند تا عطش روحی اش را التیامی موقت بخشد!
اگر برای روح و جانمان، غذای سالمی تهیه نکنیم و از جام طهور حکمت و عبرت و اندرز و تفریحات حلال و سالم سیرابش نسازیم، یقین بدانیم نفس سرکش، این جام خالی را با شرابی آلوده به غفلت و گناه، پر خواهد کود و به خورد جان تشنه داده و مسمومش خواهد نمود! جان مسموم هم، نه درست می بیند، و نه درست می شنود، و نه درست در می یابد! و وای به حال چنین جان مسمومی! وای!
...لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها... أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف/179)
دلهایى دارند كه با آن (اندیشه نمى كنند، و) نمى فهمند و چشمانى كه با آن نمى بینند و گوش هایى كه با آن نمى شنوند... اینان همان غافلانند
************
امروزه رسانه های تصویری در حکم غذاهای آماده و راحت الحلقومی هستند که با زرق و برق چشم نوازشان، در کیف و کشوی هر جوان و نوجوانی به وفور یافت می شوند؛ آن هم نه فقط در قالب یک یا دو سی دی ساده و قدیمی! در قلب حافظه هایی چند ده گیگا بایتی که حاوی صدها فیلم و سریال و موسیقی و داستان و ... است؛ آن هم با تنوعی باورنکردنی و بی منتها!
حالا این جوان و نوجوان بیچاره را دریابید که از سر شب تا صبح علی الطلوع، آن هم بی وقفه، سیزن های هیجان انگیز و نفس گیر سریال های صد قسمتی را تا جایی که توان دارد، نگاه می کند! و فقط پدیده ای به نام «خواب» می تواند ترمز این هیجان بی اختیار را بکشد و به صورت جبری و غیر اختیاری، او را چند ساعتی خاموش نماید!
گمان می کنید بعد از مشاهده یک سریال صد قسمتی، با آن همه فراز و نشیب های طولانی داستان پردازی _که گاه، برای خط به خط دیالوگ هایش، برنامه ریزی های طولانی و دقیقی، حساب شده_ بر سر روح و روان این بیننده جوان و نوجوانی _که دوران خامی رشد روحی و شخصیتی را می گذراند_ چه می آید؟!
مطابق روایتی که نقل نمودم، اگر آن فیلم و سریال، سخنی آسمانی داشته باشد _که البته چنین سریال هایی اگر نگوییم به ندرت، اما به تعداد بسیار کمی ساخته می شوند_ ، جان پاک و صاف این جوان و نوجوان از مائده ای آسمانی سیراب می شود، و اگر پیامی شیطانی داشته باشد، آن روح صاف و پاک را غبارآلود می کند و در برهوت غفلت و بی خبری سرگردان می نماید!
...كَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطینُ فِی الْأَرْضِ حَیْران... (انعام/71)
...همانند كسى كه بر اثر وسوسه هاى شیطان، در روى زمین راه را گم كرده، و سرگردان مانده است...