به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران کرمانشاه
یادش بخیر! مادربزرگ پیری داشتم که هرگاه برای دیدنش می رفتم از من گله مند بود که چرا اینقدر دیر به دیر حال مرا می پرسی؟ چرا کم به دیدنم می آیی؟ چرا سراغم را نمی گیری؟ و بعد از تمام دردهایی که داشت شکایت می کرد...
از اینکه چقدر زانوهایش درد می کند، چقدر راه رفتن برایش سخت شده است، اینکه دستانش توان کارکردن ندارد و... اما هنوز ساعتی از حضور من در کنارش نمی گذشت که تمام دردهایش را فراموش می کرد و در حالی که دستانش در میان دستانم بود از خاطرات خوب و سختی های دوران جوانی و میانسالی اش می گفت. گاهی حس می کردم با حرف?زدن، دردهایش را فراموش می کند؛ دردهایی که با گفتن اش تنهایی اش را به ما یادآور می شد. آن زمان نمی دانستم شکایت هایی که سالمندان از دردهای جسمانی دارند بیشتر به دلیل احساس تنهایی است یعنی هرچه بیشتر تنها باشند، دردهایشان هم بیشتر عود می کند، اما حالا دکتر پروین ناظمی، روان شناس و مشاور خانواده و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی آن را به من یادآور شد؛ هرچند که مادربزرگم دیگر در کنارم نیست.
صحبت کردن درباره درد آن را کاهش می دهد؟
درد یک تجربه شخصی است و فقط فردی که درد دارد به کم و زیاد بودن آن واقف است. گاهی وقتی ما از دردهایمان صحبت می کنیم به دلیل اثرگذاری روانی روی اطرافیانمان آن را شدت می دهیم و اگر درد زیادی هم نداشته باشیم، می گوییم دردمان زیاد است. گاهی هم اثرگذاری روانی برایمان مهم نیست و می گوییم: «درد دارم ولی با آن مدارا می کنم.»
خیلی از شکایت هایی که سالمندان از دردهای جسمانی دارند، به دلیل احساس تنهایی شان است و وقتی بیشتر تنها هستند دردهایشان هم بیشتر عود می کند. زیرا همان طور که می دانید جسم و روان ارتباط مستقیمی با هم دارند یعنی هم بیماری های جسمانی روی روان انسان اثر می گذارند و هم مشکل ها و مسایل روانی می توانند روی جسم تاثیرگذار باشند. توصیه می کنم اگر دیدید سالمندان خانواده مشکل جسمانی جدی ندارند اما از دردی شکایت می کنند بیشتر به آنها توجه کنید و وقت بیشتری را با آنها بگذرانید.
ولی نمی توان از کنار دردهای جسمانی سالمندان به راحتی گذشت و فقط آنها را از جنبه روانی قضیه دید.
درست است. دردهای جسمانی سالمندان باید جدی گرفته شود. به خصوص اگر قبلا دردی را نداشته اند و حالا یکدفعه ایجاد شده یا شدت بیشتری پیدا کرده است. در این صورت حتما باید او را نزد پزشک ببرید تا تحت آزمایش و درمان های لازم قرار بگیرد اما اگر دیدید با معاینه ها و آزمایش های مختلف دلیلی برای درد وجود ندارد، در آن صورت به مسایل روانی فکر کنید. هرچند در دردهای عضوی و با علت مشخص هم حمایت روانی از سالمند مهم است. باید بدانید حمایت عاطفی از سالمند و روابط اجتماعی او با دیگران تاثیر زیادی بر سلامت و روان او و کنترل دردهایش دارد زیرا همان طور که گفتم سلامت روان بر سلامت جسم اثرگذار است.
تا چه اندازه می توان سالمندان را از نظر عاطفی و روانی حمایت کرد تا استقلالشان خدشه دار نشود؟
واقعیت این است که میزان حمایت روانی از سالمندان به سن، شرایط و روحیه آنها بستگی دارد. نمی توان یک مرتبه پشت سالمندان را خالی کرد به صرف اینکه می خواهیم استقلالشان حفظ شود. اگر سالمندی را که در حال حاضر از حمایت روانی فرزندانش برخوردار است، از آن لذت می برد و برایش خوشایند است به یکباره تنها بگذارید قطعا صدمه خواهد خورد. باید با توجه به شناختی که از سالمندان مان داریم همه این حمایت ها را تشخیص بدهیم و بدانیم چطور با احساس ها، نیازها و عواطف آنها برخورد کنیم. هرگز نمی توان گفت پدر و مادر پیر من سال ها با هم زندگی کرده اند و با سختی ها جنگیده اند پس حالا هم می توانند مشکل هایشان را حل کنند. با افزایش سن افراد به تدریج کارایی های خود را از دست می دهند و نمی توان آنها را تنها گذاشت. ضمن اینکه نمی توانیم آنها را به خودمان هم وابسته کنیم زیرا ممکن است گاهی نتوانیم به آنها رسیدگی کنیم بنابراین استقلال سالمندان باید حفظ شود. ضمن اینکه بهتر است سالمندان روابط اجتماعی دیگری به جز ارتباط با فرزندان?شان داشته باشند. یعنی حمایت عاطفی تنها نباید از سوی فرزندان باشد. سالمندان باید روابط اجتماعی لذت بخشی با دوستان، آشنایان، همسن وسالان و... داشته باشند تا بتوانند به خود متکی شده و احساس کفایت کنند.
ولی خیلی از سالمندان علاقه ای به بیرون رفتن و برقراری ارتباط های اجتماعی ندارند و دوست دارند دایم در خانه باشند.
نه، این درست نیست. شاید ما شرایط مطلوب آنها را نمی دانیم و نمی توانیم این شرایط را برایشان ایجاد کنیم. ممکن است ما آنها را از اقوام نزدیکی که خودمان دوست نداریم با آنها رابطه برقرار کنیم، دور کرده باشیم در حالی که آنها دوست دارند با همین اقوام رفت وآمد داشته باشند. متاسفانه بسیاری از ما محیط و شرایطی را که خود می پسندیم بر سالمندان مان تحمیل می کنیم بدون آنکه نظر آنها را پرسیده باشیم.
روابط اجتماعی با کسانی که سالمند، آنها را برای رفت وآمد انتخاب کرده یکی از نکته های بسیار مهم در این سنین است که به آنها نشاط و روحیه می دهد. اجازه بدهید سالمندان این روابط اجتماعی را برقرار کنند و از هم صحبتی با دوستانشان یا کسانی که آنها را دوست دارند بهره ببرند. در این صورت دردهایی که به دلیل تنهایی از آنها شکایت دارند هم کمتر خواهد شد. یک فرد سالمند به راحتی می تواند از افسردگی ، انزوا، گوشه نشینی و دردهای روانی دور باشد به شرط آنکه هم خود و هم اطرافیانش تغییرات دوره سالمندی را بشناسند و بپذیرند.
در حالی که بسیاری از ما وقتی به سینما، پارک یا گشت وگذار و خرید می رویم از همراه بردن سالمندان خودداری می کنیم زیرا معتقدیم آنها پیر شده اند، آهسته راه می روند، حوصله ندارند و... همه اینها فرد سالمند را افسرده و ناراحت می کند و این مساله باعث ایجاد دردهای روانی در او می شود. اگر سالمندی شنوایی یا بینایی خوبی ندارد تحت نظر پزشک برایش عینک یا سمعک تهیه کنید. اگر برای بیرون رفتن پا درد دارد برایش واکر یا ویلچر تهیه کنید. توانمندی هایش را بالا ببرید و به او احساس لذت بدهید تا امید به زندگی را در او تقویت کنید. اگر فرزندان توجه کافی به پدر و مادر سالمندشان داشته باشند، آنها را مورد محبت و نوازش خود قرار بدهند، کنارشان بنشینند، با آنها صحبت کنند و دستانشان را در دست بگیرند، یعنی آنها را مورد حمایت قرار داده اند. در این صورت سالمندان هم کمتر از دردهایی که جنبه روانی دارد شکایت خواهند کرد دقیقا مانند کودکی که وقتی موردتوجه قرار نمی گیرد جیغ می زند و گریه می کند. پس به سالمندان احترام بگذارید و آنها را از زندگی تان حذف نکنید./س