زیارت عاشورا را گرچه می گوییم بخوان، این به خاطر چیزی است که در عرف گفته می شود، و الّا زیارت بکن. زیارت عمل است نه عبارت. آن که خوانده می شود زیارت نامه است، زیارت یعنی دیدن و ملاقات.

به گزارش مجله شبانه  باشگاه خبرنگاران، وبلاگ حضرت خوبان در آخرین نوشته خود مطلبی جامع و جالب در باب زیارت عاشورا آورده است:


«اگر شده در همۀ عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان.»مصباح الهدی، صفحۀ 305، فراز 4

شرح استاد طیّب: کمی راجع به زیارت عاشورا خدمتتان صحبت می کنم. اوّلاً می دانید زیارت عاشورا از زیارت های بسیار موثّق و مورد اعتماد بزرگان اهل حدیث و اهل دعا است. بزرگان از علمای ما این زیارت را نقل کرده اند؛ شخصیّت هایی که مورد اعتنا و اعتبار دانشمندان بزرگ علوم اسلامی هستند. بنابراین آنهایی که آمده اند به دلیل پیامی که این زیارت دارد، پیام بسیار کوبنده و سازنده در سندیت این زیارت تشکیک کرده اند تشکیکشان جایی ندارد. این زیارت از طرق متعدّدی نقل شده، هم از امام باقر علیه السّلام، و هم از امام صادق علیه السّلام. بنا به آنچه که شواهد و ادلّه نشان می دهند این زیارت قطعاً جزء زیارات مأثوره و معتبری است که از ائمه علیهم السّلام وارد شده، بنابراین در اعتبارش تردید نیست، فضیلتش هم بسیار بالا است. شاید راجع به کم متن زیارتی این جور تعابیر در روایات هست.

زیارت اباعبدالله الحسین علیه السّلام با عبارت های مخلتفی هست؛ چه زیارت های مطلقه، چه زیارت های مخصوصه فراوان داریم. نمونه اش را شما می توانید در مفاتیح الجنان ملاحظه کنید. اما تعابیری که راجع به زیارت عاشورا است تعابیر بسیار عجیبی است. در روایتی که علقمه از امام باقر علیه السّلام نقل کرده بنا به آنچه که در این روایت نقل شده، حضرت فرمودند کسی که این زیارت را بخواند صد هزار هزار درجه بالا می رود. هزار هزار یعنی میلیون؛ کسی که با این زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام را زیارت کند صد میلیون کلاس و درجه را بالا می رود یا فرمودند مثل کسی است که با خود امام حسین علیه السلام شهید شده باشد. یعنی خواندن این زیارت انسان را هم رتبۀ شهدای کربلا می کند. یا فرمودند کسی که این زیارت را بخواند ثواب زیارت هر پیغمبر و رسولی به او داده می شود؛ از آدم تا خاتم صلوة الله علیهم اجمعین! یا فرمودند کسی که این زیارت را بخواند ثواب زیارت هر کسی که امام حسین را از روز شهادتش تا روز قیامت زیارت بکند به او عطا می کنند. فوق العاده است، اصلا قابل تصور نیست!

من چه در بین زیارات سائر ائمه، چه حتی راجع به زیارت های دیگری که برای امام حسین علیه السلام نقل شده با چنین تعابیر عجیبی برخورد نکرده ام! زیارت عاشورا فوق العاده است! یا در روایت دیگری که این زیارت از امام صادق علیه السلام نقل شده و صفوان نقل کرده، هست که بنا به آنچه نقل شده امام صادق علیه السلام فرمود کسی که با این زیارت امام حسین را زیارت کند اولا مطمئن باشد که زیارتش مقبول هست، چون ممکن است کسی زیارت بکند و زیارتش مورد قبول حضرت واقع نشود. اما فرمودند اولا زیارتش مقبول است، سعیش مشکور است؛ یعنی مورد تشکر امام حسین علیه السلام قرار می گیرد. خود امام حسین از او تشکر می کند که من را زیارت کردی! و خدای امام حسین از او تشکر می کند و سلامی که او می دهد از هر جای عالم امام حسین را زیارت کند با این زیارت سلامش به محضر حضرت می رسد، مطمئن باشد! و اگر حاجتی دارد حاجتش از جانب خدا برآورده می شود.

باز بنا به آن روایت فرمودند به هر مرتبه که می خواهد می رسد! خیلی عجیب است!!! شما در سیر و سلوک عرفانی می خواهید به کجا برسید؟ هر جا که می خواهید برسید با زیارت عاشورا می توانید برسید؛ به هر مرتبه که بخواهید می رسید! و خدای متعال و امام حسین او را ناامید بر نمی گردانند، کسی که با این زیارت امام حسین را زیارت کند کامیاب برمی گردد. باز از آثار این زیارت فوز به جنت و نجات از دوزخ برای کسی است که با این زیارت حضرت را زیارت کند. شفاعتش در حق هر کسی که شفاعت کند، جز در مورد دشمنان اهل بیت در مورد سایرین مورد قبول قرار می گیرد. یعنی فردای قیامت به خود این زیارت کننده اجازه می دهند جز در مورد دشمنان اهل بیت در مورد هر کسی که بخواهد شفاعت کند و شفاعت او در دستگاه خدا پذیرفته می شود.

این تعابیر فوق العاده است! فضیلت های زیارت عاشورا بسیار بالا است. دو نمونه از روایات را برایتان عرض کردم تا بدانید این زیارتِ بسیار مورد اعتبار و وثوق چه فضیلت هایی دارد. و حالا تازه اینهایی که گفتنی بوده گفته اند، آنهایی که گفتنی نبوده را آنهایی که اهل زیارت عاشورا هستند نوش جانشان، آنها فهمیده اند چه خبر است و چه چیزهایی در زیارت عاشورا غیر از اینهایی که گفته شد هست...

ان شاءالله خدا ما را اهل زیارت عاشورا قرار دهد، آن وقت می بینیم چه خبر است! لذا اگر نقل شده بنا به آنچه صاحب مفاتیح الجنان نقل کرده، آن عالم سیّد رشتی در تشرفی خدمت حضرت بقیّة الله حضرت از او سوال می کنند «چرا عاشورا نمی خوانی؟! عاشورا، عاشورا، عاشورا!» سه چیز را حضرت برای او تاکید می کنند؛ یکی نافله، یکی زیارت جامعۀ کبیره و یکی هم زیارت عاشورا. زیارت جامعۀ کبیره و زیارت عاشورا مکمل هم هستند.

اگر دقت کنید زیارت جامعۀ کبیره در مقام تولی و ولایت لااقل در زیارت ها اوج است، و زیارت عاشورا هم در مقام تبری در اوج است. شما مقامات اهل بیت را می توانید در زیارت جامعۀ کبیره بخوانید. عشق ورزی به اهل بیت را در زیارت جامعۀ کبیره می توانید ببینید و اوج لعن و نفرین و تبری جستن از دشمنان اهل بیت را در زیارت عاشورا می بینید. لذا بنا به نقل حضرت به سید رشتی فرمودند «چرا زیارت عاشورا نمی خوانی؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا!»

بنابراین زیارت عاشورا زیارت بسیار عظیم القدری است. قدر بدانیم. همین جلسه ای هم که خدا عنایت کرده و الان نزدیک به ده سال است با همدیگر داریم هم از برکات زیارت عاشورا است. در طول این ده سال خدا از رهگذر این جلسه به هر کسی هر چیزی عنایت کرد به کسی نسبت ندهد، اینها همه میوه های زیارت عاشورا است. خدا توفیق داد از اولین جلسه ای که دور هم جمع شدیم و دیگر جلسه پیوسته شد جلسه با زیارت عاشورا شروع شد و تا امروز هم به لطف خدا هیچ جلسه ای نبوده که گرد هم جمع بشویم و زیارت عاشورا حسن مطلع آن جلسه نباشد.

دیده اید که چقدر تاکید دارم عزیزان اول جلسه باشند و زیارت عاشورا را از دست ندهند! زیارت عاشورا سرچشمه است. نمی توانم بگویم چه خبر است. ان شاءالله خدای متعال به هر کداممان بچشاند و بفهمیم در زیارت عاشورا چه خبر است... ان شاءالله قدر بدانیم و بهره ببریم.

زیارت عاشورا را بارها و بارها با هم خوانده ایم و جداگانه هم خود شما بارها خوانده اید و مضامین زیارت عاشورا یادتان است. با سلامی به اباعبدالله الحسین علیه السّلام در فرازهای متعددی شروع می شود و در پایانش هم به طور دسته جمعی سلام به شهدای کربلا در کنار اباعبدالله داده می شود و بعد عظمت مصیبتی که در کربلا رخ داد مورد تاکید قرار می گیرد که این خیلی عظیم است. نه فقط برای ما بزرگ است، برای همۀ اهل اسلام، نه فقط برای همۀ اهل اسلام، برای همۀ ملائکة الله و آسمانیان این مصیبتی است که بسیار عظیم است! بعد وارد لعن می شود. نکتۀ آموزنده ای که در این زیارت وجود دارد این است؛ در چند بار لعنی که در این زیارت تکرار می شود می بینید از مسبّبین اصلی فاجعه شروع می کند تا به مباشرین می رسد.

این نکتۀ خیلی مهمی است! یعنی آنهایی که کارشان سبب شد فاجعۀ عاشورا شکل بگیرد جرمشان پر رنگ تر از جرم کسانی است که تیر به دست گرفتند و امام حسین علیه السلام و یارانش را به شهادت رساندند. در نفرین ببینید شما از کجا شروع می کنید. چند بار هم در زیارت عاشورا این اتّفاق افتاده است. این دارد به ما یاد می دهد؛ می گوید مواظب باشید آنهایی که در جرائم مسبب اصلی اند نقششان پررنگ تر از آن کسانی است که معلول اند و دست به کار شدند و عملا مباشر انجام آن جرم شدند. آنها را فراموش نکنید. بنابراین لعن از مسبّبان اصلی ؛ کودتاچیان کودتای سقیفه شروع می شود و چند بار در زیارت عاشورا تکرار می شود.

از اول که همین جاست شروع می شود تا آخر زیارت که «اللّهم خصّ انت اولّ ظالمٍ باللّعن منّی و ابدع به اوّلاً ثمّ العن الثّانی و الثّالث والرّابع اللّهم العن یزید خامساً» از اولی شروع کرد، بعد دومی، سومی، چهارمی که معاویه است، پنجمی که یزید است و همین طور می رود پایین تا می رسد به «شمراً و آل ابی سفیان و آل زیاد و آل مروان» این نکته بسیار مهم است! لذا بنا به آنچه که از امام صادق علیه السلام نقل شده، رسول الله را روز دوشنبه به شهادت رساندند. در حالی که عاشورا روز جمعه بود! روز دوشنبه روز رحلت رسول خدا و کودتای سقیفه بود، فرمودند آن روز جدّ ما اباعبدالله را به شهادت رساندند. بعد از این لعن اولیه که این سلسله لعن می شوند و در میانۀ این جریان لعن ها خود لعن کننده موضع خودش را هم دارد می گوید.

می گوید من با دوستان و همراهان و هم خط های اباعبدالله در سلم و صلح ام و با دشمنان اباعبدالله و خطّ اباعبدالله در جنگم. نه امروز؛ بلکه الی یوم القیامة. و این خوب نشان می دهد که دارد خط را می گوید، والا دشمنانی که امام حسین را به شهادت رساندند که به درک واصل شده اند. خیلی هایشان را مختار مجازات کرد و به درک واصل کرد، بقیه شان هم اگر کسی فرار کرده بود خودش مرد. پس این موضع جنگ الی یوم القیامة یعنی چه؟! این دارد با آن خط اعلام موضع می کند. می گوید من با خط امام حسین همراهم و با خط یزیدیان در جنگم. این جریان مستمری است.

بعد از این که لعن ها تمام می شود روی به دعا می آورد. اولین دعایش دعایی است که دو بار در زیارت عاشورا تکرار شده است؛ این که می خواهد در رکاب امام زمان علیه السّلام به خونخواهی اباعبدالله بپردازد... چون این خونی است که انتقامش گرفته نشده است. می خواهد توفیق این را پیدا کند که در رکاب امام زمان علیه السّلام خونخواهی کند. پرچم قیام حضرت مهدی بنا به آنچه که روایت شده شعارش «یا لثارات الحسین» است؛ ای خونخواهان اباعبدالله... در دعای ندبه می گوییم «این المنتقم بدم المقتول بکربلاء» دنبال منتقم می گردید تا در رکاب او بروید و انتقام خون امام حسین را بگیرید... بعد از این دعا دعای بعدی این است که «اللّهم اجعلنی عندک وجیهاً بالحسین علیه السّلام فی الدّنیا و الاخرة» خدایا ما را پیش خودت؛ هم در دنیا، هم در آخرت به حسین علیه السّلام آبرومندمان کن.

یعنی خدایا ما بی آبروییم، هیچ آبرو نداریم. در دنیا و آخرت پیش تو دستمان رو است. آلوده ایم، معصیت کاریم، خدایا تنها چیزی که می تواند به ما آبرو بدهد امام حسین علیه السّلام است. همین اشک هایی که در مصائب اباعبدالله از دیدگان جاری می شود این آب روی ماست. می خواهی آبرودار شوی؟ این آبی که روی گونه های ما می ریزد آب روی ماست. و الا ما غیر از اشک برای اباعبدالله پیش خدا چه داریم؟! جز گناه و معصیت و آلودگی چه داریم؟! اما اشک به اباعبدالله الحسین علیه السّلام آبرو می آورد.

بعد دوباره شروع می کند و موضع تولّی و تبرّی را می گوید. دوباره از مسبّبین شروع می کند و پایین می آید. این نکته بسیار جالب است؛ لعن و نفرین بر پایه گزاران چند بار در متن زیارت عاشورا تکرار شده است! «اسّس اساس الظّلم و الجور علیکم اهل البیت» آن پایه گذاران، آنهایی که جنایت اصلی مال آنهاست، آنهایی که بنا به یک روایت بعد از ظهور حجّت خدا، وقتی حجت خدا آنها را از قبر بیرون می کشد و زنده شان می کند و به درخت می بندد و محاکمه شان می کند، همۀ جرائم تاریخ خلقت را به پای آنها اثبات می کند! که خود این بحث ثقیلی است که بعضا به چگونگی آن اشاره کرده ایم که ریشۀ همۀ جرائم و فسادهای تاریخ آفرینش همین دو تا هستند. لذا دوباره از همین دو تا شروع می کند و اینها را نفرین می کند و بعد به دنبال اینها بقیه دشمنان را هم نفرین می کند. هم نفرین می کند، هم بعد از نفرین اعلام موضع می کند و تبری می جوید و اعلام بیزاری می کند و صف و خطش را از خط کودتاچیان سقیفه و خونخواران عاشورا جدا می کند. می گوید من هم خط آنها نیستم؛ از آنها تبرّی و بیزاری می جویم؛ از آنها بیزارم.

مصداق عملی اینها را هم پیدا کنیم. خلق و خوی آنها چه بود، روش و منش آنها چه بود و آیا این ادّعای بیزاری که می جویم را اعمال ما تصدیق می کند یا نه، ان شاءالله که بکند! بعد از تولی و تبری در این فراز دوباره به دعا منتقل می شود و اولین چیزی که می خواهد این است که «ان یجعلنی معکم فی الدّنیا و الاخرة» این معیت که خدا می داند چه حرف های عجیبی دارد، در بحث های زیارت یادم است یک بار کربلا بودیم و برای دوستان اشاره کردم و شاید ضبط شده و در مجموعۀ فایل ها باشد؛ این معیتی که می خواهیم با آنها باشیم. به هر حال دعاها از طلب معیّت و طلب ثبات قدم است. ثبات قدم؛ دمدمی مزاج نباشیم؛ امروز حسینی، فردا یزیدی نباشیم! مثل بعضی ها نماز را پشت سر امیرالمؤمنین، شام را سر سفرۀ معاویه نخوریم!

در کنار اباعبدالله ثبات قدم داشته باشیم و بعد هم طلب مقام محمود که همان مقام شفاعت است؛ یعنی می خواهم مشمول شفاعت پیامبر و اهل بیتش شوم و مجددا طلب خونخواهی در رکاب حضرت مهدی ارواحنا فداه و طلب این که اجر مصیبت این مصیبت عظمایی که هم پای آن مصیبتی در عالم وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت را می کند، طلب صلوات و مغفرت و رحمت می کند و طلب این که زندگی و مرگش زندگی و مرگ پیامبر و خاندان او باشد. خدا می داند این دعاها یعنی چه! ما چه می فهمیم چه داریم می خواهیم! چه جرأتی به ما داده اند. این جملۀ مناجات شعبانیّه میخکوب کننده است که «الهی جودک بسط املی» خدایا جود تو جرات این آرزوهای بلند را به من داده؛ من کجا و این آرزوها کجا؟ من و معیّت با پیامبر و اهل بیت؟! من و این که حیاتم حیات آنها، مماتم ممات آنها باشد؟! فقط خودشان جرات داده اند این عبارت ها را بگوییم، والا «ما لتّراب و ربّ الارباب»! خاک را چه به عالم پاک!

به هر حال بعد از این سلسله دعاها دوباره برمی گردد سراغ لعن. باز از سررشته شروع می کند؛ دو رشته لعن در زیارت عاشورا هست که لعن اول از «اللهم العن اباسفیان و معاویة و یزید ابن معاویة» از اباسفیان شروع کردیم؛ چهره ای که جریان بنی امیه را مدیریت کرد؛ در به قدرت رسیدن عثمان او خط و ربط داد، معاویه هم که اصلا زادۀ پلید خود ابوسفیان بود و همان خط مشی ابوسفیانی را دنبال کرد و بعد از او هم یزید که جنایت عظیم کربلا را مرتکب شد. به هر حال از بالا شروع کرد؛ اول اباسفیان، بعد معاویه، بعد یزید ابن معاویه. در فراز دوم لعن هم آنهایی را لعن می کنیم که عملاً دست به کار جنایت شدند؛ از آل زیاد و آل مروان.

از مسبّب شروع کردیم و به مباشر رسیدیم. و بعد سلام می دهیم. یعنی یک لعن داریم که باز در آن لعن که صد بار گفته می شود هم از «اللهم العن اول ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له علی ذلک» شروع می کنیم. اولین کسی که این ظلم و جنایت را مرتکب شد یا به معنی اولین گروه است که همان گروه کودتاچیان سقیفه اند و بعد گروه های دیگری که از آنها پیروی کردند. یا اگر اول ظالم را شخص بگیریم، بعد می گوییم «اللهم العن» کسانی که امام حسین علیه السّلام را تنها گیر آوردند و آن گونه ظالمانه حضرت را به شهادت رساندند.

بعد سلام به اباعبدالله و اصحاب حضرت است.

خوب نیست به لفظ در بیاید؛ ان شاءالله ببینید در هر کدام از این کلمات و لعن ها چه صحنه هایی را نشان می دهند. خیلی هایتان ان شاءالله موفقید و دیده اید و می بینید هر بار که زیارت عاشورا را می خوانید تمام این صحنه ها می آید و تکرار می شود، خدا می داند که با آدم چه می کند. به هر حال بعد از این صد لعن و صد سلام دوباره لعن و نفرین است؛ «اللهم خصّ انت اول ظالم باللعن منی» و بعد این سلسله لعن می شود و بعد هم سجدۀ شکر و دعا است.

اولا با این همه مصیبت عظیم این زائر دارد می گوید خدایا همان طور که مولای من وقتی از مرکب بر زمین افتاد و پیشانی بر خاک نهاد بنا به آنچه که نقل شده «الهی رضا بقضائک صبرا علی بلائک لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین» به درگاه تو ابراز رضایت کرد و پیش تو ناشکری و گله نکرد که خدایا این چه وضعی بود برای من پیش آوردی و سجدۀ شکر به جا آورد، خدایا من هم به اقتدای مولایم تو را سپاس می گذارم؛ برای تو حمد و سپاس به جا می آورم. ولو این که این رزیه و مصیبت برای من خیلی عظیم است، نه این که مصیبت برایم کوچک است، اما هر چه این مصیبت بزرگ است، به مقدرات تو راضیم. و بعد هم دعا می کند و از خدای متعال ثبات قدم و شفاعت را می خواهد. یکی می خواهد وقتی که جان می دهد و چشم باطنش باز شد، چشمش بیفتد به سیمای اباعبدالله الحسین «اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود» این یوم الورود می تواند همان لحظۀ جان دادن باشد؛ آن هم یوم الورود است. حال لحظۀ ورود به صحرای قیامت هم باشد آن هم قشنگ است، ولی در هر دو شفاعت را می خواهد. شفع یعنی جفت. خدایا می شود...؟

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدین امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم

زیارت عاشورا بیانیۀ تبرّی است و تبرّی لازمۀ تولّی است. تولّی بدون تبرّی مورد پذیرش نیست؛ چنین تولّی ای در واقع اصلا تولّی نیست. ولایت بدون برائت ولایت نیست. روایتش را نقل کرده ام و در کتاب ره توشه دیدار هم آورده ام. کسی به امام صادق علیه السّلام عرض کرد کسی است که خیلی به شما عشق می ورزد، اما در تبرّی جستن نسبت به دشمنان شما قدری سست است. حضرت قریب به این مضمون فرمودند آن ولایتی که نسبت به ما ابراز می کند مفت نمی ارزد. زیارت عاشورا آثار عجیبی در سیر باطنی دارد. در سیر و سلوک باطنی و نیل به مقامات معنوی گردنه های عظیم و هولناکی هست که با زیارت عاشورا طی می شود.

این جمله از مصباح الهدی در مورد زیارت عاشورا بود که «اگر شده در همۀ عمر لااقل یک بار زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان و از آن محروم نمان.» چون ما معمولا لعن و سلام را در زیارت یک بار می گوییم، بعضی ها در پایانش می گویند خدایا نود و نه بار دیگر هم علاوه بر این یک بار. بعضی ها هم در پایانش می گویند خدایا صد بار اینی که گفتیم «مئة مرّة»، بعضی ها می گویند «تسع و تسعین مرّة» ولی این که آدم بنشیند دل بدهد و صد بار این لعن را تکرار کند خوب است. لعن ریشه های طینت سجینی را از وجود انسان می کند. در بحث طینت گفتیم که طینت اهل بیت علیینی است، آن خبیث ها طینتشان سجینی است.

بعد مزج طینت ها اتّفاق افتاد؛ مؤمنین اصل طینتشان علّیینی است، یک مقدار هم از طینت سجّینی؛ طینت عمر و ابوبکر مخلوطشان است. اگر خلق بدی دارد، اگر معصیتی می کند، اگر رفتارهای نامربوطی از او سر می زند، این به خاطر همان طینت سجّینی است. طینت آنهاست که با این طینت مخلوط شده است. برای تزکیه شدن از این طینت باید اینها را کند و از وجود خود بیرون ریخت. آن بخش از طینت سجّینی که وارد وجود تو شده را بکن و بیرون بریز؛ این کار با لعن انجام شدنی است. لعن این کار را می کند، هیچ چیز دیگری نمی تواند این کار را بکند.

آن آشغال هایی که قاطی طینت علیینی شده را نابود می کند و جدا می کند و بیرون می ریزد. «لیمیز الله الخبیث من الطیّب» (سورۀ انفال، آیۀ 37) خدا این خبیث را از طیّب جدا می کند، چون اصل طینت مومن طینت طیّب است، طینت خبیث آمده قاطی اش شده، حالا این طینت خبیث را از طینت طیب و پاک بیرون می کشد. لذا بنشینیم و صد بار لعن را تکرار کنیم. ختم هایی برای زیارت عاشورا نقل کرده اند که آثار عجیبی دارد. کسی چهل روز مداومت کند و زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بگوید ببیند در ظاهر و باطن او چه اتفاقاتی می افتد و چه گره هایی باز می شود.

چه درهایی در ظاهر و باطن زندگی او به روی او گشوده می شود. بنابراین این که می گوییم مئة مرّة کار آن صد بار را نمی کند. اصلش این است که بنشینیم و صد بار بگوییم «اللهم العن اول ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد» جانت بسوزد و از ته دل این را بگویی. یعنی ببینی آن صحنه را که این خبیث ها چه کردند... بعد از ته دلت لعن کنی، فقط لفظ بر زبان جاری نشود. آن وقت ببین آشغال ها را چگونه از وجودت بیرون می ریزد. سلامش را هم صد بار بدهیم. در فرهنگ ما سلام واژۀ لحظۀ ملاقات است. یعنی در صد مرتبه از مراتب هستی با امام حسین داری ملاقات می کنی «السّلام علیک یا اباعبدالله»

آن وقت صد بار امام حسین به تو می گوید «علیک السّلام»...

صد بار امام حسین به کسی جواب سلام بدهد چه می شود؟ خدا می داند...! پس یک بار هم در همۀ عمرت شده زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوان. گرچه اگر کسی یک بار این را بچشد دیگر محال است زورش به خودش برسد که ترک کند. این شیرینی های دنیوی و چیزهای لذّت بخش دنیوی را افراد یک بار که می روند استفاده می کنند بعد دیگر نمی توانند رهایش کنند و معتاد می شوند؛ حاضرند جانشان را بدهند ولی دست از آن نکشند. این شیرینی فوق بهشتی است، شیرینی عالم قرب است. لذا اگر کسی آن را بچشد دیگر دلش نمی آید ترکش کند. لذا این یک باری که گفت یعنی یک بارش را شما بکن، بقیه اش دیگر خودش خواهد آمد.

زیارت عاشورا را گرچه می گوییم بخوان، این به خاطر چیزی است که در عرف گفته می شود، و الّا زیارت بکن. زیارت عمل است نه عبارت. آن که خوانده می شود زیارت نامه است، زیارت یعنی دیدن و ملاقات. آن وقت می شود کسی امام حسین را زیارت کند، بعد رویش را برگرداند از حضرت؟! دیگر دلش می آید؟! امام حسین را ببیند، بعد رها کند؟! از لشکر عمرسعد خیلی ها جدا شدند و به لشکر امام حسین پیوستند، اما آیا شنیده اید تا حالا یک نفر از لشکر امام حسین رفته باشد به لشکر عمرسعد ملحق شده باشد؟! مگر می شود کسی امام حسین را زیارت کند و دلش بیاید از حضرت روی برگرداند؟! حتّی از امام حسین رو برگرداند و به بهشت نگاه کند؟!

یا اباعبدالله...

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت، که سر ز خاک برآرم

به گفت و گوی تو خیزم، به جست و جوی تو باشم

به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم

نظر به سوی تو دارم، غلام روی تو باشم

به خوابگاه عدم گر هزار سال بِخُسبم

ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم

جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم)

امام حسین من تو را دیدم برگردم به حورالعین نگاه کنم؟!

نه دنیا گذاشته ای برایمان، نه آخرت....

جهت دریافت شرح گفتاری این فراز لطفاً (اینجا) کلیک نمایید.

کامل ترین و جامع ترین نحوۀ خواندن زیارت عاشورا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
سید مهدی جعفری
۲۰:۰۳ ۲۴ دی ۱۴۰۰
سلام علیکم بزرگوار احسنت بر شما
Iran (Islamic Republic of)
Abbas.t74
۰۶:۳۷ ۱۲ تير ۱۳۹۷
سلام و خداقوت
خیییییییییلی عالی بود
اصلا دیدم ب زیارت عاشورا عوض شد
الان میفهمم زیارت با معرفت ینی چی!!!!
ایشالا ک هممون مورد شفاعت ارباب بشیم.
(اسم خطیب رو گشتم ولی پیدا نکردم، اگ بنویسید خوبه.)
بازم ممنون
آخرین اخبار