به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، زین العابدین آذر ارجمند در جدیدترین نوشته از وبلاگ
شین مثل شعور آورده است:
خورشید جلوه کرد سرِ نیزه
ناگاه داغ شد خبرِ نیزه
آغوش باز کرد گلویی سرخ
بر بوسههای گرم سرِ نیزه
کم مانده بود در زیر این بارس
یکباره بشکند کمرِ نیزه !
در چشمهای آبی سر حتّی
انگار مانده بود اثرِ نیزه
حسی غریب از خشمی خونین
افتاده بود در گذرِ نیزه
یک سر در آن میانه همه دیدند
کرده است خویش را سپرِ نیزه !
قبل از غروب سوخته بود انگار
از سوز شرم بیشترِ نیزه