به گزارش
گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه ایران هسته ای؛ اینکه ایران سلاح نمی سازد و نخواهد ساخت اکنون دیگر یک ادعا نیست بلکه پیام روشنی است که از دل رفتار تکنیکال ایران در بخش فنی بیرون می آید.
مهدی محمدی، برهان- گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی به خوبی این مسئله راآشکار می کند هوشمندی فنی فوق العاده ای در راهبرد هسته ای ایران وجود دارد.
این راهبرد فنی که در واقع نشان دهنده مهارت فوق العاده ایران در برقراری ارتیاط میان بخش فنی و بخش سیاسی است، شرایطی را ایجاد می کند که ایران بتواند از ظرفیت های بخش فنی خود حداکثر استفاده را در محیط های دیپلماتیک و امنیتی ببرد.
مهم ترین پیام گزارش نوامبر را می توان به طور خلاصه «کاهش انباشت مواد غنی شده و افزایش ظرفیت غنی سازی» نامید. این پیام از اجزاء زیر تشکیل شده است:
1- آژانس در گزارش اوت 2012 خود گزارش داده بود که ایران بیش از 50 درصد ذخیره اورانیوم 20 درصد خود را برای تولید میله های سوخت راکتور تهران به مرکز تحقیقات هسته ای اصفهان منتقل کرده است. در گزارش اخیر آژانس هم این موضوع عینا تکرار شده است. در تابستان گذشته، وقتی آژانس برای اولین بار این اقدام فنی ایران را گزارش کرد، منابع غربی در تحلیل آن دچار سردرگمی حیرت آوری شدند. این اقدام فنی ایران به هیچ وجه به تحلیل های این منابع –بویژه صهیونیست ها- که تا پیش از آن دائما می گفتند ایران درصدد انباشت مواد 20 درصد تا حد به دست آوردن ظرفیت ساخت یک سلاح هسته ای است تطبیق نداشت. مطابق تحلیل اسراییلی ها ایران باید بی وقفه و با حداکثر سرعت به غنی سازی 20 درصد ادامه می داد تا بتواند هر چه سریع تر چیزی حدود 150 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد تولید کند. اما اقدام تقریبا ناگهانی ایران در ارسال بیش از نصف ذخیره اورانیوم 20 درصد خود به تاسیسات تولید سوخت واقع در مرکز تحقیقات هسته ای اصفهان این تحلیل ها را به هم ریخت. ایران با این اقدام نشان داد هدفی که از روز اول برای برنامه غنی سازی خود اعلام کرده یک هدف کاملا صادقانه و عملیاتی است و توهماتی که صهیونیست ها درباره این موضوع داشته اند و سعی کرده اند آن را به دیگران هم القا کنند، صرفا جوسازی های بیهوده بوده است. این مسئله برای صهیونیست ها چنان آزاردهنده و غیر منتظره یود که ایهود باراک وزیر دفاع این رژیم مجور شد به صراحت اعتراف کند که ایران بر خلاف پیش بینی اسراییل «روند ساخت سلاح هسته ای» را به شدت کند کرده است»!
2- مولفه دوم این راهبرد مربوط به تعداد سانتریفویژ ها در نطنز و فردو و همچنین توان غنی سازی این ماشین هاست. گزارش نوامبر 2012 نشان می دهد ایران تعداد ماشین های سانترفیوژ خود را هم در نطنز و هم در فردو افزایش دادده است. مطابق این گزارش ایران ظرفیت فردو را کامل کرده واکنون حدود 3000 ماشین در آنجا دارد. از این تعداد چیزی حدود 700 ماشین در حال غنی سازی 20 درصد هستند. تعداد ماشین ها در نطنز هم به حدود 11 هزار عدد افزایش یافته است. به لحاظ فنی 3 مسئله مهم دراینجا وجود دارد.
نخست- ایران با افزایش تعداد ماشین ها ظرفیت بالقوه غنی سازی خود را –خصوصا در فردو- به طور جدی افزایش داده است. اگرچه این ظرفیت بالفعل نیست ولی کاملا عملیاتی است و ایران می تواند در زمان کوتاهی یک جهش در حجم غنی سازی خود ایجاد کند.
دوم- ایران راندمان کاری و توان ماشین های خود را هم بهبود داده است. به این ترتیب اولا توان تفکیک ماشین ها (کیفیت غنی سازی) افزایش چشمگیری یافته به گونه ای که تازه ترین تحلیل موسسه علوم و امنیت بین المللی نشان می دهد شاخص SWU ماشین های ایران در بهترین وضعیت قرار دارد. ثانیا حجم دورریز فرآیند غنی سازی ایران به طور جدی کاهش پیدا کرده است و این نشان می دهد رشد مهارت ایران در فناوری غنی سازی یک رشد مستمر است.
سوم- ایران با افزایش جدی تعداد ماشین های خود در نطنز و فردو، در واقع در حال انتقال این پیام فنی است که هیچ مشکلی در فرآیند قطعه سازی و مونتاژ ندارد و بر خلاف پیش بینی های منابع غربی در این زمینه وابستگی خود به واردات را تقریبا صفر کرده است.
کنار هم گذاشتن این دو مولفه، پیام فنی را که در ابتدای این نوشته از آن سخن گفتیم، روشن می کند.
ایران از یک سو در حال کاهش یا حداقل می توان گفت ثابت نگهداشن حجم ذخیره اورانیوم 20 درصدی انباشت شده خود است و از سوی دیگر ظرفیت و زیر ساخت لازم برای انجام عملیات غنی سازی در سطح وسیع و انباشت فوری مواد غنی شده در زمانی کوتاه را برای خود ایجاد کرده است.
پیام راهبردی این نوع رفتار فنی این است که ایران هیچ پروژه ای برای ساخت سلاح ندارد چرا که در این صورت نباید ظرفیت فنی خود را در مسیری که آشکارا به معنای دور شدن از وضعیت آستانه ای است سوق می داد. اینکه ایران سلاح نمی سازد و نخواهد ساخت اکنون دیگر یک ادعا نیست بلکه پیام روشنی است که از دل رفتار تکنیکال ایران در بخش فنی بیرون می آید. اما در عین حال ایران می خواهد نشان بدهد که در مقابل هرگونه سناریوی پیش بینی نشده به هیچ وجه دست بسته نیست و گزینه های فنی متعددی را برای مقابله با وضعیت های فرضی در آینده برای خود ایجاد کرده است.
علاوه براین، این رویکرد فنی ایران یکی از مهم ترین پروژه های اطلاعاتی غرب یعنی تخمین سرعت برنامه هسته ای ایران را مختل می کند. غرب برای تدوین یک سیاست دارای جدول زمانی درباره برنامه هسته ای ایران نیازمند آن است که یک درک روشن از سرعت برنامه فنی ایران بویژه برنامه غنی سازی داشته باشد. تا به حال غربی ها، سرعت برنامه ایران را از طریق نسبت گیری میان ظرفیت فنی موجود و ظرفیت فنی فعال محاسبه می کردند ولی از حالا به بعد ناچار خواهند بود به دلیل افزایش فوق العاده ظرفیت غنی سازی ایران ایران، یک عدم قطعیت بزرگ را در همه محاسبات خود وارد کند.