به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ
پرسمان مهدویت در آخرین مطلب خود اینگونه آورد:
واقعه عاشورا یك امر عادى نیست كه به سادگى از كنار آن رد شویم، بلكه واقعهاى بسیار عظیم است كه به دین نبوی(ص) حیاتی دوباره داد. بنابراین از حادثه عظیم عاشورا مى توان درسها و پیامهای بسیار بزرگ و زندگى ساز كه حیات معنوى انسان را تضمین مى كند، گرفت. دقت و ژرف نگرى در این حادثه عظیم به ویژه توجه در سخنان حضرت سیدالشهدا(ع) و موضعگیریهاى قاطع آن بزرگمرد، نكاتى آموزنده به همراه دارد كه در حد وسع و توان به موارد ذیل میتوان اشاره كرد:
1- احیاى سنت نبوى یكی از انحرافات بسیار بزرگ در حكومت امویان، زنده كردن آداب و رسوم و سنت هاى غلط جاهلى و از بین بردن سنت والاى نبوى بوده است. امام حسین(ع) با مشاهده این وضعیت نابهنجار قیام كرد تا سنت پیامبر(ص) را احیا نماید، چرا كه حضرت در فرمایش گهربارشان به این مهم اشاره نموده و مى فرمایند: "انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما ....: (1) من به عنوان فساد و عیاشی و طغیان و ستم خروج نكردم، بلكه خروج كردم تا در امت جدم اصلاح كنم و طبق سنت جدم رسول خدا(ص) و پدرم على بن ابیطالب(ع) سیر و حركت كنم.
2- احیاى امر به معروف یكی از مواردى كه در بیانات شیواى امام حسین(ع) در بیان فلسفه قیام عاشورا به چشم میخورد و مبناى حركت عظیم كربلایى خویش ابراز مى فرماید، امر به معروف و نهی از منكر است. در حقیقت فلسفه نهضت والاى خویش را احیای این دو فریضه فراموش شده بیان نموده و مى فرماید: "ارید ان امر بالمعروف و انهى عن المنكر"(2) قیام من براى این است كه مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر نمایم. همچنین در جاى دیگر مى فرمایند: "اللهم این احب المعروف و انكر المنكر"(3)
3- جدا شدن مسلمانان و مسلماننمایان تا زمانى كه صحنه هاى امتحان و آزمایش پیش نیامده، دینداران واقعى و غیرواقعى و مدعیان ایمان از هم شناخته نمیشوند. درواقع كربلا محكى بود براى شناسایى و سنجش میزان ایمان و درستى ادعاى مسلمانان در پایبندى به دین و مكتب خویش. تا چنین تفكیك و مرزبندى در بین مسلمین صورت نگیرد، جامعه اسلامى هویت، قدرت و جایگاه خویش را بازنمى یابند. چنانكه امام حسین(ع) نیز مى فرمایند: "الناس عبید الدنیا ... فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون"یعنی مردم فرزند دنیا هستند. وقتى آزمایش به میان آید، دینداران كم مى شوند.
4- عزت حضرت سیدالشهدا(ع) از خاندانى است كه اسوه عزت و آزادگى هستند. بنابراین وقتى آن حضرت بر سر دو راهى زندگى ذلت بار یا مرگ شرافتمندانه، قرار گرفت هرگز زیر بار ذلت نرفت و از مرگ سرخ همراه با حفظ عزت استقبال نمود و در آغوش كشید. چنانكه از سخنان دلنشین حضرت در این زمینه است كه فرمود: ابن زیاد، مرا میان شمشیرهاى آخته و ذلت مخیر ساخته است. ولى هیهات كه ذلت و ننگ را بپذیرم: "هیهات منا الذله" (4)
5- مبارزه با طاغوت از اهداف عمده نهضت عاشورا، مبارزه با طاغوت بود. طاغوت آن زمان هم حكومت ظالمانه و جائرانه یزید بن معاویه بود. بنابراین امام حسین(ع) با تمسك به فرمایش جد بزرگوارشان حضرت رسول اكرم(ص) كه فرمودند: هر كس حكومت ستم پیشه اى را دید كه حرام هاى الهى را حلال و حلال هاى الهى را حرام مى شمارد، به ظلم و ستم رفتار می كند، اگر علیه او اعتراض نكند و قیام ننماید، بر خداست كه او را به جایگاه و كیفرش برساند.(5)
6- احیای مكتب شهادت چیزی كه دین را پابرجا نگه مى دارد و مایه بقا و شكوه و اقتدار دین است، جهاد در راه خدا و فرهنگ شهادت طلبى است. براین اساس امام حسین(ع) جهت تبیین این كه دین فقط نماز، روزه و حج نیست، دست به آن قیام زد تا مكتب شهادت و فداكارى در راه دین خدا را زنده نگهدارد و روحیه جاه طلبی، رفاه طلبی، سازش و تعلقات دنیوی را از بین ببرد. امام حسین(ع) در خطبه اى در طول راه با جمله "فانى لا ارى الموت الا سعاده..."(6) در عمل اقدام به شهادت طلبى در راه دین نمود.
7- عدم ترس از محاصره نظامى و اقتصادى یكی از پیامهاى مهم عاشورایى استقامت بر سر عقیده و ایمان است حتى محاصره اقتصادى و نظامی، همانطوریكه امام حسین(ع) را از همه جهت محاصره كردند، آب را هم به او بستند، مانع ملحق شدن دیگران به او شدند، ولى امام و یارانش دست از هدف خود برنداشتند و هرگز خود را نباختند. براین اساس امت مسلمان در چنین موقعیت هایى یعنی محاصره نظامى اقتدا به سرور و سالار شهیدان آقا امام حسین(ع) میكنند و در موارد حصر اقتصادى اقتدا به مولاى متقیان امیرالمؤمنین علی(ع) مى كنند، چنانكه حضرت در این رابطه مى فرمایند: اگر همه پشت در پشت به جنگ من آیند، من كسى نیستم كه پشت به جبهه كرده، فرار كنم."لو تظاهرت العرب على قتالى لما ولیتهم الادبار"(7)
8- برنامه ریزى امام حسین(ع) براى همه مراحل نهضت و قیام خویش، برنامه داشت؛ چه در مقدمات نهضت مانند امتناع از بیعت كردن و بیرون رفتن از مدینه و اقامت چند ماهه در مكه، و چه در ذیالمقدمه، از قبیل نوشتن نامه به شخصیتهاى كوفه و بصره و دعوت از دیگران به نهضت و سخنرانیهای در مكه و منا و طول راه و حتى خود كربلا. همه اینها در راستای هدفى بود كه امام حسین(ع) دنبال آن بود. هیچ صحنه اى از قیام عاشورا بدون تدبیر و درایت و برنامه ریزى پیش نیامد. حتى در صبح عاشورا هم آن گروه اندك از یاران را سازماندهى كرد و مسؤولیت افراد و فرماندهان را معین ساخت. (8)
9- عمل به تكلیف یكی از چیزهایى كه توجه به آن خیلى مهم است و لازم است در موقعیت مختلف به آن پرداخته شود تا جایگاه اصلى خود را در جامعه اسلامى پیدا كند و به عنوان یك فرهنگ درآید، عمل به تكلیف و انجام وظیفه است، چه به پیروزى منجر شود یا به شكست ظاهری. در هر صورت پیروزى همان عمل به تكلیف است، مهم نیست نتیجه چه بوده باشد. حضرت امام حسین(ع) نیز نسبت به سفر كربلا فرمود: "ارجوا ان یكون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا"(9) از خداى متعال مى خواهیم چیزى را كه براى ما اراده مى كند خیر بوده و مورد رضایت او باشد، چه به صورت كشته شدن یا پیروزی، به یقین این خیر است و این است همان فرهنگ عمل به تكلیف كه در هر جامعه دینى جایگاه خود را پیدا كند ارزشها از بین نخواهد رفت.
10- حمایت از ولایت و رهبرى یكی از موارد بسیار مهمى كه در موقعیتها، منزلگاهها و صحنه های حساس عاشورایى جلوه گر بود، حمایت از رهبرى است. هرچند كه امام حسین(ع) بیعت خود را از یاران خویش برداشت، ولی آنان دست از رهبر نكشیدند و ولى امر زمان خود را تنها نگذاشتند. ولایتمداری كسانى كه در حمایت از حضرت در صحنه هاى عاشورایی سخن گفته اند كاملا گویاى این مدعاست. افرادى چون حبیب بن مظاهر، زهیر بن قین و دیگران شاهد بر این مدعاست. چنانكه حضرت ابوالفضل العباس سوگند یاد مى كند كه اگر چه دست راستم را قطع كنید، ولى دست از حمایت از دین و امامم برنمی دارم. " انى احامى ابدا عن دینى و عن امام صادق الیقین"(10) مسلم بن عوسجه نیز پس از مجروح شدن و در آخرین لحظات وصیتى كه به حبیب بن مظاهر داشت این بود كه دست از امام برندارد و در راه او جان فدا كند: "اوصیك بهذا ان تموت دونه"(11)
11- دنیا لغزشگاه خطرناك چه بسا تعلقات دنیوی، دنیاطلبى و مالدوستى سرمنشأ و مایه همه فتنه ها و لغزشهاست. بسیارى از انسانها كه به انحراف و لغزش كشانده شده اند یا به وظیفه خود عمل نكرده اند در واقع دنیا بوده كه آنان را به سوى خود كشانده است و به لغزش و خطا وادار نموده است. این دنیاطلبى بود كه افرادى چون ابن زیاد و عمرسعد را به جنگ با امام حسین(ع) واداشت. ضربه خوردگان سیاسى زمان حضرت علی(ع)، نیرو به سوى كوفه گسیل داشتند، دلباختگان جاه و مقام و حكومت ری و شیفتگان جوایز امیر كوفه، دست خود به خون حسین بن علی(ع) آغشتند، حتى آنان كه اسب بر بدن امام تاختند، پیش ابن زیاد رفتند و به خاطر این جنایت، درخواست جایزه كردند. یاران امام حسین(ع) چون دلباخته دنیا نبودند به راحتى حاضر شدند در راه دین فدا شوند. در این راستا حضرت سیدالشهدا(ع) نیز مردم را فرزندان دنیا خواند و اینكه دین تنها بر زبان آنان جاری است و هنگام خطر، در پى دنیاى خود مى روند: "الناس عبیدالدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم"(12) و همچنین در خطبه اى دیگر در صبح عاشورا خطاب به دشمن فرمود كه دنیا فریبتان ندهد: "فلاتغرنكم هذه الدنیا، فانها تقطع رجاء من ركن الیها"(13) این دنیا فریبتان ندهد، چرا كه هركس به آن تكیه كند مأیوس می شود و امیدش قطع مى گردد.
12- توبه همیشه میسر است چنانكه در قرآن وعده داده شده است و در متون روایى نیز روایات متعددى وارد شده است، راه توبه و بازگشت، همیشه باز است. در حادثه عظیم عاشورا، كسى چون حر بن یزید ریاحى كه عامل به محاصره افتادن امام حسین(ع) و اهل بیتش شد، با وجود اینكه فرمانده لشكر هزار نفرى كوفه بود، صبح عاشورا از مسیر باطل به مسیر حق بازگشت و به امام حسین(ع) پیوست و با توبه و جهاد در ركاب امام(ع)، به یكى از شهداى كربلا تبدیل شد. این جریان خود شاهد عینى بر امیدوار شدن انسانها در همه حالات و شرایط جهت بازگشت به حقیقت است.
13- حمایت از حقوق مردم یكی از مواردى كه كاملا در سیره معصومین(ع) مشهود است و اهمیت ویژه اى به آن مى دهند، رعایت حقوق مردم است. هرچند كه صحنه كربلا صحنه جنگ و نبرد بود، ولى در همانجا هم مراعات حقوق مالی مردم از سوى امام حسین(ع) انجام میشد. آن حضرت زمین كربلا را از مالكین آن منطقه خریدارى و وقف كرد، منطقه ای به وسعت چهار میل در چهار میل. (14) و همچنین در روایات آمده است كه حضرت در روز عاشورا فرمود كه اعلام كنند هركس بدهكار و مدیون دیگران است با من نباشد."ناد ان لایقاتلن معى رجل علیه دین"(15)
14- راضى بودن به رضاى الهى راضی بودن به رضاى الهى یكى از كمالات عارفان است. اینكه انسان از خدا راضى باشد، تسلیم رضایت حضرت احدیت بوده باشد. یكى از ویژگیهاى بارز اهلبیت معصومین(ع) دارا بودن به صفت رضایت است و به این مهم اهمیت فوق العاده ای قائلند، چنانچه امام حسین(ع) در آخرین لحظات حیات خویش كه بر زمین افتاده بود، با خدا چنین مناجات مى كرد: "صبرا على قضائك یا رب، لا اله سواك"(16) و به یقین كسب رضایت اهلبیت(ع) رضایت خداوند متعال را نیز در پی خواهد داشت، همانطورى كه امام حسین(ع) در خطبه مى فرمایند: "رضى الله رضانا اهل البیت"(17)
پی نوشت ها:
1) - حیاه الامام الحسین بن علی(ع)، ج2، ص264.
2)- همان، ج2، ص264.
3) - بحار الانوار، ج43، ص328.
4) - لهوف، ص57.
5) - موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص360.
6) - بحارالانوار، ج44، ص387.
7) - نهج البلاغه.
8) - ره توشه راهیان نور، جواد محدثی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ا376، ص76.
9) - اعیان الشیعه، ج1، ص597.
10) - مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص337.
11) - مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص297.
12) - موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص373.
13) - مقتل الحسین، مقرم، ص278.
14) - مجمع البحرین، واژه حرم.
15) - موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص417.
16) - مقتل الحسین(ع)، مقرم، ص357.
17) - اعیان الشیعه، ج1، ص593.