این تربت را هم به تو بدهم در نزد تو باشد که جبرئیل برایم آورده است در شیشه اى بگذار، زمانى که خون شد آن وقت حسین من کشته مى شود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ قطره ای از دریا در جدیدترین نوشته خود آورده است:

خبر حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله از شهادت امام حسین علیه السلام

حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله در منزل ام سلمه بود، فرمود: نگذار کسى داخل شود، حسین علیه السلام آمد زمانى که طفل بود ام سلمه نتوانست جلو او را بگیرد، حسین علیه السلام بر جدش وارد شد دید حسین علیه السلام بر بالاى سینه پیامر صلى الله علیه و آله قرار گرفته است و حضرت رسول گریه مى کند ام سلمه سبب گریه حضرت را پرسید؟حضرت فرمود: اى ام سلمه ، جبرئیل به من خبر داد که حسین تو کشته مى شود، (1)

این تربت را هم به تو بدهم در نزد تو باشد که جبرئیل برایم آورده است در شیشه اى بگذار، زمانى که خون شد آن وقت حسین من کشته مى شود. (2)

لعن رسول خدا صلى الله علیه و آله بر یزید پلید

دو سال از ولادت امام حسین علیه السلام گذشت پیغمبر به سفرى رفت و در رهگذرى ایستاد و فرمود: انا الله و انا الیه راجعون (سوره بقره ، آیه 152 )و اشک از دیدگان حضرت سرازیر شد، از علت این حال سوال شد، فرمود:

اینک جبرئیل است ، مرا خبر مى دهد از زمینى که در کنار شط فرات واقع شده و کربلایش گویند که فرزند من حسین ، پسر فاطمه علیها السلام در آن سرزمین کشته مى شود عرض شد: یا رسول الله که او را مى کشد؟ فرمود: مردى به نام یزد، خدایش لعنت کند و گویى جایى را که حسین علیه السلام در آن جان مى دهد و محلى که در آن دفن مى شود مى بینم .

سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله با حالتى اندوهناک از این سفر بازگشت و بر منبر شد و مردم را پند داد و حسن و حسین نیز در مقابل آن حضرت بودند.

چون از خواندن خطبه فارغ شد دست راستش بر سر حسن علیه السلام نهاد و دست چپ بر سر حسین علیه السلام و سر به سوى آسمان برداشت و عرض کرد:

پروردگارا! همانا محمد پیغمبر تو و بنده تو است و این دو پاک ترین فرد خاندان من و برگزیده فرزندان من و خانواده من هستند که پس از خود این دو را در میان امتم به جاى مى گذارم جبرئیل مرا خبر داد که این پسرم کشته و خوار خواهد شد بار الها، این جانبازى را بر او مبارک فرما و او را از سروران شهیدان قرار بده بار الها بر کشنده اش و آن که او را خوار مى کند بر کت عطا نکن مردمى که در مسجد بودند یکباره ناله از دل برکشیدند وهاى هاى گریستند رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: آیا بر حسینم گریه مى کنید و او را یارى نمى کنید ؟

سپس آن حضرت با رنگى افروخته و چهره اى سرخ بازگشت (3) و خطبه کوتاه دیگرى خواند و اشک از هر دو دیده آن حضرت به شدت فرو ریخت ، سپس فرمود: اى مردم ، همانا که دو یادگار نفیس در میان شما به جاى گذاشتم و آن دو کتاب خداست و عترت من ، یعنى خاندان من ، آنان که با آب و گل من آمیخته شده و میوه دل من و جگر گوشه من اند و این دوازدهم هرگز جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند هان که من در انتظار ملاقات با آنان هستم و من درباره این دو هیچ از شما نمى خواهم به جز آنچه پرودرگار من به فرمان داده است پروردگار من به من امر فرموده : من دوستى خویشان و نزدیکان خود را از شما خواستار شوم ، مراقب باشید فرداى قیامت که در کنار حوض مرا ملاقات مى کنید مبادا خاندان مرا دشمن داشته و به آنان ستم روا داشته باشید.

هان که روز قیامت سه پرچم نزد من خواهد آمد، پرچم اولى پرچمى است سیاه و تاریک که فرشتگان از آن به وحشت خواهند بود و در نزد من مى ایستند، پس مى گویم : شماها کیانند ؟نام مرا از یاد ببرند، و گویند: ما خدا پرستان از عرب هستیم من به آنان گویم : نام من احمد و پبغمبر عرب و عجم هستم ، آن گاه گویند: یا احمد، ما از امت تو هستیم به آنان گویم : پس از من با عترت من و کتاب پروردگار من چگونه رفتار کردید ؟گویند: اما کتاب را که ضایعش نمودیم ، و اما عترت کوشیدیم که همگى شان را از صفحه زمین براندازیم ، آن هنگام من روى آن از آن بگردانم تشنه و دل سوخته و با روى سیاه از نزد من باز مى گردند.

سپس پرچم دیگرى سیاه تر از اولى بر من وارد شود به آنان که زیر پرچمند گویم :

پس از من با دو یادگار گرانبهاى من بزرگ و کوچک یعنى کتاب پروردگارم و عترتم چگونه بودید ؟

گویند: اما یادگار بزرگ را مخالف کردیم ، و اما یادگار کوچک را خوار نمودیم و تا آن جا که توانستم پاره پاره کردیم .

گویم : از من دور شوید پس تشنه و جگر سوخته و با روى سیاه از من دو شوند.

سپس پرچم دیگرى نزد من مى آید که نور صورت افراد زیر پرچم مى درخشد، به آنان گویم شما کیانند ؟

گویند: ما مردم یکتاپرست و پرهیزکار و از امت محمد صلى الله علیه و آله هستیم و ماییم باقیمانده اهل حق که کتاب حق را برداشتیم ، حلالش را حلال و حرامش را حرام دانستیم و دوستدار خاندان پیغمبر خویش محمد صلى الله علیه و آله بودیم ، از همه امکاناتى که در مورد یارى خویشتن داشتیم براى یارى آنان نیز استفاده نمودیم و در رکاب آنان با دشمنانشان جنگیدیم پس من به آنان گویم :

مژده باد شما را که من پیغمبر شمایم و راستى که شما در دنیا این چنین بودید که ستودید، سپس آنان را از حوض خود سیراب کنم و سیراب و خندان از نزد من بروند و سپس داخل بهشت شوند و براى همیشه در آن جاوید بمانند. (4)

شیخ سلیمان بخلى حنفى در ینابیع الموده (باب 60 ) نقل مى کند که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: به درستى که این پسر من حسین علیه السلام کشته مى شود در زمین کربلا، پس هر کس از شما آن روز حاضر باشد،یارى کند امام حسین علیه السلام را.آنگاه نوشته است ، انس بن حارث به سوى کربلا رفت و به فرمان پیغمبر صلى الله علیه و آله عمل کرد و کشته شد با اباعبدالله الحسن علیه السلام . (5)

رسول خدا صلى الله علیه و آله حسین علیه السلام را در دامن خود نشانده بود، که جبرئیل آمد و گفت : این پسر تو است ؟ حضرت فرمود: آرى جبرئیل گفت : امت پس از تو او را خواهند کشت ؟

آن حضرت گریان شد، جبرئیل گفت : اگر بخواهى ، زمینى که در آن کشته مى شود به تو نشان بدهم فرمود: آرى .

آن گاه جبرئیل مشتى از خاک سرزمین کربلا به آن حضرت نشان داد. (6)

خبر شهادت امام حسین علیه السلام از زبان جبرئیل

در کافى از حضرت ابى عبدالله علیه السلام روایت کرده اند که جبرئیل امین بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خداوند سلام مى رساند و تو را بشارت مى دهد به این که فاطمه علیهاالسلام پسرى بیاورد و امت تو از روى جهل و نادانى او را خواهند کشت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: از من به خداوند عالم سلام باد،به مولودى که امتم را او را شهید خواهند کرد نیازى ندارم .

جبرئیل علیه السلام به آسمان بازگشت و دیگر باره نزول فرمود و گفت : خداوندت سلام مى رساند که پاداش این ستمى که بر مولود تو مى رسد، وصایت و ولایت و امامت را در ذریه پاک او و اولادش خواهم گذاشت رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: به آن چیزى که پروردگار جهان خواسته است خشنودم .

پس نزد حضرت فاطمه علیها السلام رفته مژده آنچه از جانب خداوند شنیده بود باز گفت : حضرت زهراعلیها السلام عرض کرد: به چنین فردى که باید شهید شود نیازى ندارم . حضرت بار دیگر بیان فرمود که جبرئیل نازل شده و مى گوید که امامت و ولایت و صاحب در اولاد حسین علیه السلام است پس حضرت زهراعلیها السلام رضاى خویش را به پدر اظهار نمود. (7)

×××××

پاورقی:1-    مقتل خوارزمى ، چاپ نجف ، ص 163، ینابیع الموده ، چاپ مصر، ص 319، اعیان الشیعه ، ج 4، ص 137، احقاق الحق ، این حدیث را به 190 طریق از کتب اهل سنت نقل کرده است .

2- احقاق الحق ،ج 11 ،ص 360 .

3- ترجمه لهوف ، زنجانى ، ص 18.

4- ترجمه لهوف ، زنجان ، ص 21.

5- شبهاى پیشاور، ص 535.

6- راه و روش ما، ص 123، مجمع الزوائد، ج 9، ص 188، الصواعق ، ص 115، خصائص ، ج 2، ص 125، کنز العمال ، ج 6، ص 223، جوهرة الکلام ، ص 1117.

7- کافى ، ج 1، ص 464، خصائص الحسینه ، ص 208. - چهره درخشان حسین بن على علیه السلام : على ربانى خلخالى
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.