به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، گلوبال ريسرچ در تحليلي به قلم "ميشل چسودوفسکي"، به تشريح دلايل حمله رژيم اسرائيل به نوار غزه پرداخته و آن را به برگزاري انتخابات اين رژيم در ماه ژانويه مرتبط دانسته است.
علاوه بر اين، نويسنده اين تحليل معتقد است؛ تل آويو با اين اقدام تلاش دارد ايران و آمريکا را نيز وارد ماجرا کند، به طوري که هرگونه تعامل احتمالي بين تهران و واشنگتن از دست برود.
در اين تحليل آمده است؛ بارها گفته شده بود که اسرائيل موافقت کرده هرگونه جنگ با ايران را به بعد از انتخابات رياست جمهوري آمريکا موکول کند. يک هفته پس از انتخابات آمريکا، اسرائيل رهبر حماس را ترور کرد و اين خود آغازگر دور فعلي جنگ بود.
احمد الجعبري، فرمانده نظامي حماس در حمله موشکي اسرائيل به شهادت رسيد. نکته تلخ اين موضوع آن است که، فقط چند ساعت قبل از حمله اسرائيل، حماس پيش نويس توافقنامه توقف دائمي جنگ را دريافت کرده بود.
هاآرتص گزارش داد؛ چند ساعت قبل از اينکه الجعبري ترور شود، او توافقنامه اي از اسرائيل براي متارکه دائمي جنگ را دريافت کرد که در آن ساز و کارهايي براي حفظ آتش بس بين اسرائيل و حماس، در صورت وقوع جنگ ميان اسرائيل و ديگر گروه هاي مستقر در نوار غزة گنجانده شده بود.
پس از ترور الجعبري، بمباران گسترده غزه تحت عنوان عمليات "ستون ابر" به وقوع پيوست. اين عمليات يک اقدام نظامي طراحي شده بود. هواپيماهاي اف 16، هلي کوپترهاي آپاچي و هواپيماهاي بدون سرنشين به غزة اعزام شدند. نيروهاي دريايي اسرائيل در امتداد نوار ساحلي غزة، مستقر شدند که اهداف غيرنظامي را با توپخانه هدف قرار داده اند.
ايهود باراک وزير دفاع اسرائيل اين سناريوي نظامي را مورد تائيد قرار داد، ولي فلسطينيان را در ارتکاب اقدامات تجاوزکارانه مقصر دانست.
درپي حملات اسرائيل، دهها راکت از سوي حماس عليه رژيم اسرائيل شليک شد. واکنش فلسطينيان براي طراحان جنگ اسرائيل کاملا آشنا و شناخته شده بود. اکنون آنها از تلفات اسرائيلي هاي غيرنظامي براي توجيه تشديد عمليات نظامي استفاده مي کنند.
آنچه که ما اکنون با آن طرف هستيم، يک عمليات به وقت طراحي شده، اقدام روشني از تحريک است، از مرگ غيرنظاميان اسرائيلي (که طراحان جنگ اسرائيلي آن را پيش بيني کرده اند) براي جذب حمايت مردم اسرائيل، استفاده مي شود.
از طرف ديگر، رسانه هاي غربي حمله اسرائيل را به عنوان بخشي از يک اقدام ضد تروريستي نشان مي دهند.
"گلن گرينواله"، مي گويد؛ سياست ترورهاي هدفمند آمريکا مشابه اسرائيل است. نه تنها اسرائيل و حماس به تبادل شليک موشک پرداختند؛ بلکه اسرائيل 30 هزار سرباز ذخيره خود را پيش از حمله زميني به نوار غزة، فراخوانده است.
اسرائيل در ماه ژانويه انتخابات خود را برگزار خواهد کرد.
بسياري از تحليلگران مي گويند؛ حمله به غزه حقه اي از سوي بنيامين نتانياهو براي پيروزي مجدد در اين انتخابات است.
"محمد برکت"، نماينده حزب دست چپي "هدش" در پارلمان اسرائيل (رهبر حزب اپوزيسيون هدش) نتانياهو را متهم کرده، دور ديگري از حلقه خونين را براي دستيابي به منافع سياسي آغاز کرده است.
"جرمي کوربين"، نماينده حزب کار نيز رژيم اسرائيل را مورد نکوهش قرار داد و گفت: يکبار ديگر اسرائيل از روي عياشي و بيفکري به مردم غزه حمله کرد و آنها را بمباران کرد و کشت.
اين اولين دولتي در جهان است که به يک جمعيت فقير و بي دفاع حمله مي کند، اين کار مشابه اجراي دوباره عمليات "زمين سوخته" است.
اين نماينده افزود: زمان انجام اين حمله جالب است و به نظر مي رسد نتانياهو در حال ايجاد بحراني است تا پيروزي مجدد خود را تضمين کند.
روزنامه آلماني اشپيگل گزارش مي دهد؛ بنيامين نتانياهو اميدوار است تجاوز به غزه در انتخابات ماه ژانويه آراء بيشتري را براي حزب او (ليکود) به ارمغان بياورد.
هاآرتص در تحليل خود، نوشت؛ وقتي توپخانه ها به غرش در مي آيند، ما فقط نتانياهو و باراک را در جلو چشمان خود مي بينيم و ديگر سياستمداران مجبورند از آنها تمجيد کنند. از ترور الجعبري فرمانده ارشد حماس، در تاريخ به عنوان يک اقدام نظامي نمايشي از سوي يک دولت در حال خروج، در آستانه انتخابات ياد خواهد شد.
در واقع، مي توان چنين نتيجه گيري کرد که حملات اخير عليه نوار غزه _که چهارشنبه با ترور الجعبري شروع شد_ بيشتر يک جنگ نمايشي براي مردم اسرائيل است تا يک نبرد قطعي.
پايگاه اطلاع رساني آنتي وار يک نظريه را مطرح مي کند؛ اين رويارويي (بين اسرائيل و حماس) فقط چند روز پس از آن رخ داد که گزارش شد باراک اوباما قصد دارد بر سر برنامه هسته اي ايران با تهران مذاکره کند. .
گزارشگران ال مانيتور گفتند؛ مقامات آمريکا به آنها گفته اند، واشنگتن سرگرم بررسي يک پيشنهاد به ايران برپايه قرارداد معاوضه سوخت مطرح شده در دوره اول رياست جمهوري اوباما هستند، بنابراين جنگ اسرائيل عليه مردم بي دفاع غزه با ديپلماسي ايران چه مي کند؟
ما از طريق گزارش هاي گسترده رسانه هاي جهان _عمدتا رسانه هاي اسرائيلي_ دانستيم که در سال 2010، وقتي اوباما خواهان توقف شهرک سازي در کرانه باختري با هدف از سر گيري مذاکرات صلح شد، بنيامين نتانياهو سعي کرد ايران را به جنگ با اسرائيل تحريک کند و نهايتا آمريکا را نيز به جنگ بکشاند.
"پل پيلار" تحليلگر سابق سيا، در امور خاورميانه قبلا معتقد بود؛ نتانياهو با استفاده از مسئله ايران، توجه جهاني را از اينکه فلسطينيان حق حاکميت ندارند، منحرف مي کند.
وي توجه جهانيان را از اشغالگري مستمر قلمرو فلسطين توسط اسرائيل منحرف مي کرد، اما اکنون وضعيت کاملا معکوس شده است. اسرائيل تنش با غزه را تشديد مي کند تا بن بست در برنامه هسته اي ايران را حفظ کند.
نظريه دوم آن است که اسرائيل سعي دارد ايران را نيز وارد جنگ بکند. با توجه به اينکه رفتار اسرائيل با فلسطينيان دليل اصلي دشمني جهان عرب با اسرائيل است، آغاز جنگ در غزه ممکن است تلاشي از سوي اسرائيل براي وارد کردن ايران به جنگ باشد.
با توجه به اينکه ايران از حماس حمايت مي کند و اسرائيل به تازگي يک فرمانده حماس را ترور کرده، بنابراين برخي ها معتقدند اسرائيل تلاش دارد آشکارا اعلان جنگ کند.