به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ راديو زمانه به نقل از يكي از عناصر ضدانقلاب كه وي را معرفي نكرده و داراي سابقه فعاليت 15 ساله و زنداني خوانده مي نويسد: انتخاب اسم مستعار بعضا بعد امنيتي ندارد. برخي از نوشته هايي كه با اسم مستعار مي نويسيم داراي منع امنيتي نيست اما جامعه سياسي قدرت هضم و پذيرش آنها را ندارد. اين يك واقعيت است. تو نمي تواني دوست خودت را، هم خط خودت را از نظر فكري يا سياسي نقد كني، چرا كه دير يا زود دوستي به پايان رسيده و يك دشمن به دشمنان شما اضافه مي شود. وقتي پاي نقد دوستان در ميان است يا مسائلي كه بعد سياسي و فكري خود را از دست داده و تبديل به يك موضوع احساسي شده اند چاره اي نيست جز استفاده از اسم مستعار.
ارگان اپوزيسيون مقيم هلند مي افزايد: محسن... مي گويد من در طول اين 15 سال، بيش از 10 اسم مستعار داشته ام. خلاف اخلاقيات من و البته مغاير با رعايت مسائل امنيتي است وگرنه نشاني هاي الكترونيكي كه اين سال هاي نزديكتر براي اين اسم ها ساخته ام را باز مي كردم و به شما نشان مي دادم «رياكاري» چقدر در بين فعالان سياسي گسترده شده است.
وي مي افزايد: با اطمينان مي گويم كه مسئله فقط امنيت اپوزيسيون نيست، يك مثال ساده مي زنم. چرا افرادي كه در خارج از كشور زندگي مي كنند از اسم مستعار استفاده مي كنند؟ شايد عده اي بگويند به دليل ترس از اذيت و آزار خانواده آنها كه در ايران باقي مانده اند. اما بعضي از افرادي كه اتفاقا بيش از ديگران عادت به استفاده از اسم مستعار دارند، حتي باغبان هايشان را هم از ايران برده اند. بعضي ديگر قبل از سال 57 از ايران رفته اند. پس موضوع اين افراد امنيت نيست.
در اين سال ها نكته اي كه متوجه شده ام اين است كه فعالان سياسي هرچه مسن تر مي شوند نسبت به گذشته خود احساس عدم امنيت بيشتري مي كنند. عده اي از اين كه در رژيم ديكتاتوري گذشته داراي منصب بودند خجالت زده هستند. عده اي به اين خاطر كه در زندان و بازجويي بريده اند از كار خود خجالت مي كشند. بعضي عقايد سياسي خود را تغيير داده اند و نمي خواهند اين تغيير بر سر آنان كوبيده شود. عده اي نمي خواهند مخالف نظر يك جمع بزرگ باشند، به طور مثال در جريان انتخابات افراد زيادي در ظاهر طرفدار موسوي بودند اما با اسم مستعار او را نقد مي كردند يا مي كوبيدند.
محسن[...] ادامه مي دهد: «صدايي از درون كشور شنيده نمي شود و اگر هم به گوش مي رسد با واسطه رسانه هايي است كه كنترل بر آنها در خارج ايران رقم مي خورد. فعالان سياسي با مردم بي ارتباط شده اند. وقتي ارتباط يك فعال سياسي با مردم جامعه قطع مي شود، هويت خود را از دست مي دهد، يا در يك كانون قدرت ديگر ذوب شده و مردم ستيز مي شود و يا اسم مستعاري مي سازد و در فضاي محدود كوچكي كه با آن اسم مستعار كار مي كند دچار دگرديسي مي شود. فرد در اين حالت، چون تبعات قانوني، ديگر چندان او را تهديد نمي كند در كلام تند مي شود، اما در عمل محافظه كار مي شود. درباره فعالان سياسي مي بينيد كه به پشت كيبوردها و مانيتورها مي خزند و در آنجا مثل يك سنگر احساس امنيت مي كنند. چون دنياي كوچك مجازي تفاوت اساسي با دنياي واقعي دارد به اين توهم دچار مي شوند كه مردم آنها را نمي فهمند يا از آن بدتر مردم اصولا هيچ چيز را نمي فهمند.
وي همچنين گفته است: «اسم مستعار امكان سوءاستفاده سياسي را افزايش مي دهد!»
به گزارش راديو زمانه «او چند مورد مشخص را سراغ دارد و نام مي برد كه افرادي در خارج ايران از اسم مستعار استفاده كرده و خودشان را افرادي در داخل ايران معرفي كرده اند. اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه معمولا اخبار و گزارش هاي جعلي نيز با نام هاي مستعار منتشر مي شوند.» محسن همچنين مي گويد: «اسم هاي واقعي در خارج ايران به صورت جبري در محدوده تنگ و بسته يك دوگانگي جعلي (غرب/جمهوري اسلامي) اسير مي شوند. هر عملي را كه از سوي كشورهاي غربي صورت بگيرد بايد بپذيرند و از ترس محكوم شدن به حمايت از جمهوري اسلامي حاضر به نقد اين تصميمات نيستند. اسامي مستعار هم چون برش هويت هاي واقعي را ندارند، كاري براي شكستن اين دوگانگي جعلي نمي توانند انجام دهند.»
به گزارش راديو زمانه، حرف هاي محسن غيرقابل چشم پوشي و تكان دهنده است؛ او مي گويد «ما حتي ديگر جرات نداريم به اسم واقعي خودمان زندگي كنيم يا خودمان باشيم.»
منبع: کيهان