بازخوانی تاریخی حماسه کربلا/1

جبرئیل هم ولادت حسین(ع) را تبریک گفت

چون دو سال از ولادت حسين(ع) گذشت، پيامبر(ص) به سفري که برايش پيش آمده بود رفت، در يک جايي بين راه ايستاد و فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون» و گريست. وقتي علت گريه را از آن حضرت پرسيدند، فرمود: «اين جبرئيل است که مرا از سرزميني در کنار شط فرات خبر مي‌دهد، به آنجا «کربلا» گفته مي‌شود، که در آن سرزمين، فرزندم حسين پسر فاطمه کشته مي‌شود».

به گزارش خبرنگار ویژه‌نامه محرم باشگاه خبرنگاران، گزيده‌اي از کتاب لهوف که به بازخواني تاريخي حماسه کربلا مي‌پردازد را در زير مي‌خوانيد:

ولادت امام حسين (ع)

ولادت امام حسين (ع) در شب پنجم ماه شعبان سال چهارم هجرت به وقوع پيوست. و گفته شده که ولادت آن حضرت روز سوم شعبان بوده است.
و به قول ديگر: در روزهاي آخر ماه ربيع الاول سال سوم هجرت متولد شد. و غير از اين‌ها نيز گفته‌اند.
در نسخه دیگر کتاب لهوف این روایت آمده است: «وقتی حسین (ع) متولد شد، جبرئیل همراه هزار فرشته ولادتش را به پیامبر (ص) تبریک گفتند. فاطمه (س) او را خدمت پیامبر (ص) آورد، حضرت با دیدن نوزاد خوشحال شد و نام او را حسین (ع) گذاشت».

خواب ام الفضل
«ام الفضل» همسر عباس بن عبدالمطلب گويد: قبل از ولادت حسين (ع) در خواب ديدم که گويي پاره‌اي از گوشت بدن رسول خدا (ص) جدا شد و در دامن من گذاشته شد. پس تعبير اين خواب را از رسول خدا (ص) تقاضا کردم. حضرت فرمود: «اگر خوابت راست باشد، خواب خوبي ديده‌اي، بزودي از فاطمه (س) پسري متولد مي‌شود که من آن را براي شير دادن به دامن تو مي‌گذارم».
ام الفضل گويد: همان طور که فرموده بود، اتفاق افتاد.
روزي خدمت پيامبر (ص) شرفياب شده و حسين (ع) را در آغوش آن حضرت گذاشتم و بلند شدم تا آب بياورم وقتي بازگشتم ديدم که پيامبر (ص) مي‌گريد!
عرض کردم: اي رسول خدا! براي چه گريه مي‌کنيد؟! فرمود: «جبرئيل نزد من آمد و خبر داد که امت من اين فرزندم را خواهند کشت، خداوند شفاعت مرا در روز قيامت نصيب آن‌ها نفرمايد».

بعد از يک سال!
راويان حديث گفته‌اند: وقتي که يک سال کامل از ولادت امام حسين (ع) سپري شد، دوازده فرشته بر پيامبر (ص) نازل شدند: يکي از ايشان به صورت شير، دومي به صورت پلنگ، سومي به صورت اژدها، چهارمي به صورت آدميزاد و هشت فرشته ديگر به صورت‌هاي گوناگون بودند که جملگي با چهره‌هاي سرخ و گلگون و چشمان گريان و بال‌هاي گسترده، عرض کردند: اي محمد (ص)! بزودي براي فرزندت حسين پسر فاطمه، همان پيش آيد که براي هابيل از ناحيه قابيل پيش آمد، و بزودي مانند اجر «هابيل» به او داده خواهد شد و بر قاتلش مانند گناه «قابيل» بار خواهد گرديد.
و در آسمان‌ها فرشته‌اي باقي نماند جز اين که بر پيامبر نازل شد و همگي سلام داده و در مصيبت حسين (ع) به او تسليت گفتند ‌و او را به ثوابي که خدا به وي عطا مي‌کند خبر داده و تربت او را به حضرتش عرضه کردند. پيامبر اکرم (ص) فرمود: خدايا! خوار کننده حسين را خوار کن و قاتل او را بکش و او را به مطلوب خودشان مرسان».

بعد از دوسال!
راوي گويد: چون دو سال از ولادت حسين (ع) گذشت، پيامبر (ص) به سفري که برايش پيش آمده بود رفت، در يک جايي بين راه ايستاد و فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون» و گريست.
وقتي علت گريه را از آن حضرت پرسيدند، فرمود: «اين جبرئيل است که مرا از سرزميني در کنار شط فرات خبر مي‌دهد، به آنجا «کربلا» گفته مي‌شود، که در آن سرزمين، فرزندم حسين پسر فاطمه کشته مي‌شود».
کسي پرسيد:‌ اي رسول خدا (ص)! چه کسي او را به شهادت مي‌رساند؟
فرمود: «مردي به نام يزيد؛ و گويي به قتلگاه و مرقدش مي‌نگرم».
بعد پيامبر (ص) با حالتي غمناک از سفر برگشت، بالاي منبر رفت و در حالي که حسن و حسين در مقابل حضرت بودند، خطبه خواند و وعظ و اندرز نمود.
وقتي سخنراني تمام شد، دست راست خود را به روي سر حسن و دست چپ را بر سر حسين گذاشت، سپس سر به سوي آسمان بلند کرد و فرمود: «خدايا! همانا محمد، بنده و فرستاده تو است، و اين دو پسر، پاکترين فرد خاندان من و برگزيده فرزندان و خانواده من هستند، و بعد از خود ايشان را در ميان امتم به جانشيني مي‌گمارم. همانا جبرئيل به من خبر داد که اين پسرم (يعني حسين (ع)) کشته و خوار خواهد شد! پرودگارا! جانبازي او را مبارک فرما، و وي را از سروران شهيدان قرار بده. خداوندا! بر قاتل و خوار کننده‌اش برکت عطا مفرما».
صداي گريه مردم در مسجد بلند شد و ناله و فرياد سر دادند.
پيامبر (ص) فرمود:‌ آيا بر حسين گريه مي‌کنيد و او را ياري نمي‌کنيد؟
سپس با رنگي افروخته و چهره‌اي گلگون برگشت، خطبه کوتاه ديگري خواند، و در حالي که از ديدگانش به شدت اشک مي‌ريخت، فرمود: اي مردم! من در ميان شما دو چيز وزين و گران‌بها مي‌گذارم، کتاب خدا و  عترتم. يعني خاندان و نسل من، و آنان که با آب و گل من آميخته شده و ميوه دل من هستند. اين دو از هم جدا نمي‌شوند تا بر من در کنار حوض کوثر درآيند. بدانيد و آگاه باشيد که من از شما چيزي نمي‌خواهم به جز آنچه را پروردگارم به من دستور داده تا از شما بخواهم، و آن دوستي نزديکان من است. مراقب باشيد و بترسيد از اين که فرداي قيامت مرا در کنار حوض ببينيد و خاندان مرا دشمني داشته يا ستم کرده و يا ايشان را کشته باشيد.
بدانيد که روز قيامت سه پرچم نزد من خواهد آمد:
نخست، پرچم سياهي که فرشتگان از آن به بيم و فزع درآيند و برابر من بايستند. پس از ايشان بپرسم: شما که هستيد؟ گويا نام مرا فراموش نموده،‌ گويند: ما موحداني از نژاد عرب هستيم. من به آن‌ها گويم: من احمد، پيامبر عرب و عجم هستم.
آنگاه گويند: ما از امت توييم.
به آن‌ها گويم: بعد از من درباره اهل بيت و خاندانم و کتاب پروردگارم چه کرديد؟
گويند: کتاب خدا را ضايع گذاشتيم و به آن عمل نکرديم، و اما راجع به عترت، حريص بوديم که آن‌ها را هلاک ساخته و از روي زمين برداريم!
پس چون اين گفته‌ها را بشنوم، از آن‌ها روي گردانم و آن‌ها به حالت تشنگي و چهره‌هاي سياه از آنجا خارج شوند.
پس از آن پرچم ديگري بر من وارد شود که از پرچم نخستين سياه‌تر است. به آن‌ها گويم: شما درباره گوهر گران‌بهاي کتاب خدا و عترت من،‌ بعد از من چه کرديد؟
گويند: با ثقل اکبر مخالفت کرديم و ثقل اصغر را خوار کرده و پاره پاره نموديم.
پس به آن‌ها گويم: از من دور شويد! آنان نيز با تشنگي و صورت‌هاي سياه از آنجا بگذرند.
بعد از آن پرچمي نزد من آورده شود که روي مردم آن از نورانيت مي‌درخشد. به آن‌ها گويم شما کيستيد؟
گويند: ما اهل کلمه توحيد و تقوا از امت محمد (ص) هستيم، و ما بقيه اهل حقيم که کتاب خدا را برداشتيم و آن را پذيرفتيم، حلال آن را حلال و حرام آن را حرام شمرديم، و ذريه و نسل پيغمبر ما محمد (ص) را دوست داشتيم و آن‌ها را با هر آنچه خود را ياري مي‌کرديم، ياري نموديم، و با دشمنان ايشان کارزار کرديم.
سپس من به آن‌ها گويم: شما را مژده باد که من پيامبرتان محمد (ص) هستم، و به يقين مي‌دانم که شما در دين چنان بوديد که گوييد. لذا ايشان را از حوض خود سيراب کنم، و آن‌ها شاداب با شادماني از آنجا گذشته، داخل بهشت جاودان شوند و براي هميشه در آن بمانند».
راوي گويد: مردم همچنان ذکر و ياد شهادت حسين (ع) را به زبان‌ها داشتند و به آن حضرت به ديده عظمت و احترام مي‌نگريستند و مقدمش را گرامي مي‌داشتند.

برگرفته از کتاب لهوف نوشته سید ابن طاووس
مترجم: علیرضا رجالی تهرانی

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار