به گزارش گروه
ويژهنامه محرم باشگاه خبرنگاران، باز هم بوي محرم و طراوت عطر سيب شهادت كاروانيان كربلا را در شعر ديگري استشمام ميكنيم، همراه ما باشيد.
بوي ياسمن
از چه بگويم؟! از بدن هايي که ميدانيد؟
از اسب ها و تاختن هايي که ميدانيد؟
از سروهاي بر زمين افتاده بي جان؟
يا حمله ي هيزم شکن هايي که ميدانيد؟
اينجا کبوترها اسير چنگ شاهينند
هر گوشه با پرپر زدن هايي که ميدانيد
هر لحظه روشن ميشود چشم و دل يعقوب
با تکه تکه پيرهنهايي که ميدانيد
هفتاد کوچه آن طرف تر ميرود فردا
بوي بهار ياسمينهايي که ميدانيد
فردا به جاي سر، جوانه ميزند خورشيد
از آسمان سرخ تنهايي که ميدانيد
بر باد خواهد رفت خواب کاهها يک روز
با کوه صبر شير زنهايي که ميدانيد
هر بار با پيراهني نو ميکند جلوه
کهنه نخواهد شد سخنيهايي که ميدانيد
شاعر: حسنا محمد زاده(كاشان)
انتهاي پيام/پ3