به گزارش مجله
شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ شعر شاعر در جدیدترین نوشته خود آورده است:
از اعتبار حرمت گفتارهایشان
مغرب شکست بیعت بسیارهایشان
یک پیره زن فقط به سفیرت پناه داد
ماندم چه شد تعارف و اصرارهایشان؟
کوفه مرا ز روی تو شرمنده کرده است
سر می زنم ز غصه به دیوارهایشان
جای طناب، بر دهنم مشت می زدند
اینجا همه عوض شده رفتارهایشان
محصول باغ ها همه خرج سپاه شد
از خار و سنگ پر شده انبارهایشان
خرما فروش یک شبه خنجر فروش شد
تغییر کرده کاسبی وکارهایشان
سکه شده فروختن چکمه هایشان
رونق گرفته دکه ی نجارهایشان
بر روی میخ جسم مرا پشت و رو زدند
لعنت به رسم کوفه و هنجارهایشان
اینجا سر برادر تو شرط بسته اند
غوغا شده میان کماندارهایشان
اینجا برای غارت خلخال و روسری
خرجین خریده اند خریدارهایشان
جواد پرچمی