به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، چند روز پيش زني جوان با حضور در شعبه 13 بازپرسي دادسراي ناحيه 2 تهران، عليه مرد همسايهاش به اتهام سوءقصد شكايت كرد.
شاكي به بازپرس پرونده گفت: چندي پيش در گفتوگو با ساكنان مجتمع محل زندگيمان در شمال غرب تهران متوجه شدم يكي از همسايهها در زمينه سرمايهگذاري در بورس همراه يكي از دوستانش فعاليت ميكند و علاوه بر آن چند باري هم همسايهها پول خود را براي سرمايهگذاري در اختيار وي قرار داده و سود خوبي نصيبشان شده است.
شاكي اضافه كرد: چندي پيش پس از چند مرتبه ملاقات و گفتوگو با مرد همسايه، تصميم به سرمايهگذاري در بورس گرفتم. بنابراين بيآن كه موضوع را به شوهرم اطلاع دهم، 65 ميليون تومان پول را تحويل مرد همسايه دادم و قرار شد هر ماه مبلغي را به عنوان سود به من پرداخت كند.
وي يادآور شد: او دو ماه به من سود پرداخت كرد و من اعتمادم به وي بيشتر شد؛ اما مدتي بعد از طريق يكي از آشنايان متوجه شدم، مرد همسايهمان ورشكسته شده و افراد متعددي از وي پول طلب دارند لذا تصميم گرفتم پولم را از او پس بگيرم.
تهديد به مرگ از سوي مرد بدهكارشاكي گفت: در تماس تلفني و چند مرتبه ملاقات حضوري با مرد همسايه پولم را طلب كردم كه وي ضمن خودداري از پس دادن آن، مرا تهديد به مرگ كرد.
شاكي با اشاره به سوءقصد از سوي مرد همسايه گفت: پس از تماسهاي دوباره با مرد همسايه، او به من قول داد، پولم را پس دهد. روز حادثه در بانك بودم كه با تلفن همراهم تماس گرفت و خواست براي تحويل گرفتن 65 ميليون تومان پولي كه به او داده بودم، به مجتمع بازگردم.
سوءقصد به جان زن همسايهوي اضافه كرد: در بازگشت به خانه، مرد همسايه ادعا كرد پول را در خودرويش جاگذاشته است. بنابراين از من خواست به پاركينگ بروم تا در آنجا پول را تحويلم دهد. در اين محل او به من حملهور شد و مرا به درون انباري انداخت. وحشت كرده و با داد و فرياد خواستم رهايم كند.
شاكي يادآور شد: مرد همسايه پس از آن كه كتكم زد، مرا در انباري حبس كرد. دقايقي بعد در آنجا را باز كرد، همين كه خواستم فرار كنم، از كيسهاي كه در دست داشت، چكشي را بيرون آورد و محكم به سرم زد كه زخمي شدم و در كف انباري افتادم و چند روز بعد در بيمارستان به هوش آمدم.
وي اضافه كرد: وقتي به هوش آمدم متوجه شدم مرد همسايه پس از حمله به من، مرا در انباري زنداني كرده و ميگريزد تا اين كه شوهرم هنگام بازگشت به خانه وقتي براي آوردن وسيلهاي از انباري ميآيد، متوجه من شده و با انتقال به بيمارستان باعث نجاتم ميشود. چند هفتهاي در بيمارستان بستري بودم.
در پي اين شكايت، پرونده در اختيار كارآگاهان اداره 16 پليس آگاهي تهران قرار گرفت و جستجو براي دستگيري متهم فراري آغاز شد. ماموران انتظامي با هماهنگي قضايي عازم خانه متهم شدند و در تحقيق از خانوادهاش متوجه شدند وي به طرز مرموزي ناپديد شده و از او بياطلاع هستند.
بنا بر اين گزارش، جستجوي گسترده پليس براي دستگيري اين متهم فراري آغاز شده است.