به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، دانیل، اس. ماریاشین در مطلبی در خبرگزاری فرانسه، به انتقاد شدید از
سفر هیات پارلمانی اتحادیه اروپا به ایران پرداخته و یادآور شده که اگر
این سفر انجام می شد، مسائل هسته ای ایران به حاشیه می رفت و برخی مسائل
حقوق بشری در کانون توجه قرار می گرفت و از سوی دیگر، با این سفر، اتحادیه
اروپا به ایران اعتبار تازه ای در سطح بین المللی می داد و در عین حال نمی
توانست فشار برایران وپرونده هسته ای و تحریم ها را تشدید کند .
در این
گزارش آمده است: وقتی هیات اروپایی با مسوولین ایرانی دیدار کنند و دست
بدهند، موجب می شود که ایران جایگاه تازه ای پیدا کند. اما باید توجه داشت
که این هیات، تنها قصد ملاقات با دو فعال حقوق بشر یعنی نسرین ستوده وجعفر
پناهی را داشته اند که حتی اگر به نتیجه می رسید، خسارت ها و هزینه های
سنگینی را به موضع اتحادیه اروپا و سیاست غرب در قبال ایران می زد.
به
گزارش خبرنگار بولتن نیوز، این گونه گزارش ها نشان می دهد که جمهوری
اسلامی نه تنها اثر تحریم ها را کاهش داده بلکه از هر فرصتی می تواند
تناقضات آشکار سیاست های غرب را جلوه گر کند و از شرایط موجود برای تحقق
آرمان ها وحفظ دستاوردهای خود استفاده کند.
در این گزارش آمده است:
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 26 سپتامبر 2012، در
شهر نیویورک، در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. شصت و هفتمین رویداد
سالانه ای که بیش از 100 تن از سران کشورها و دولت های جهان را گردهم می
آورد تا در مورد ایمنی هسته ای، درگیری های منطقه ای، بهداشت و تغذیه و
مسائل مربوط به محیط زیست با یکدیگر گفتگو کنند
ایران با نپذیرفتن
هیاتی از پارلمان اروپا که جمعی از اعضای قوۀ مقننه اتحادیه اروپا می
خواستند برای گفتگو در مورد حقوق بشر، سفری برنامه ریزی شده به تهران داشته
باشند، هدیه ای ناخواسته و دیرهنگام به جهانیان داد. زیرا این تنها ایران
بود که توانست سوتی بزرگ اتحادیه اروپا را پنهان کند.
اتحادیه
اروپا، جایزه ساخاروف برای آزادی اندیشه را اخیرا به نسرین ستوده وکیل، و
جعفر پناهی فیلم ساز اعطا کرده است. گویا گروه منتخب اتحادیه اروپا، با
جسارت تمام درخواست کرده تا با این دو تن از فعالان حقوق بشردر ایران
ملاقات کند. اما موضوع این است که این دیدار می توانست به قیمت هزینه ها و
خسارت های بسیار برای غرب و اتحادیه اروپا منجر شود.
اتحادیه اروپا و
غرب ادعا کرده اند که لغو این سفر توسط تهران، نمونۀ بارز نادیده گرفتن
حقوق بشر و نشانۀ بی توجهی رژیم ایران به بحث های جدی در مورد سابقه این
کشور در بحث حقوق بشر است.
اما توجه داشته باشید که این سفر از
ابتدا ایدۀ خوبی نبود و این گروه از نمایندگان اتحادیه اروپا، به خاطر دستور
کار محدود و همچنین برای ارائۀ فرصتی به ایرانیان برای استفاده از این سفر
و به دست آوردن مشروعیتی که به شدت مورد نیازش هستند، آشکارا مورد انتقاد
قرار گرفته است.
تهران برای پیگیری مستمر پرونده هسته ای ، روز
به روز با تحریم های سخت تری مواجه است. اما این هیات پارلمانی آنچنان برای
این دیدار آنهم صرفا به خاطر خود این دیدار مصصم بود که بعید است دیگر
تهران را بر سر برنامۀ هسته ای اش تحت فشار قرار دهد.
اما تهران نباید به مکانی برای چنین بحث و گفتگوهائی تبدیل
شود. فراخواندن ایران، باید تنها از سوی بروکسل یا ژنو انجام شود. این کار
اتحادیه اروپا نیست، اتحادیه اروپا باید به مسائل هسته ای و بزرگتر از
نسرین ستوده و جعفر پناهی بپردازد.
این هیات پارلمانی قصد داشت به
تهران سفر کند و با کشوری ملاقات کند که اتحادیه اروپا تلاش می کند آن را
منزوی کند. چنین ملاقاتی با ایران می توانست هدیۀ سهل انگاری اروپا را به
دست این کشور بدهد. یعنی در عین حال که برای عکس گرفتن با مهمانان خود ژست
می گیرند، تمرکز اصلی جهانیان را از برنامۀ هسته ای ایران منحرف کنند.
وقتی
اروپا هنوز سرگرم اجرای قوی ترین تحریم های خود علیه ایران است تا در
نهایت، اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد، چرا، یک هیات بین المللی باید
به تهران برود؟
قطعا در چنین شرایطی به جای تلاش برای تعامل بیشتر، باید
بر اعمال فشار و تحریم های بیشتر تاکید شود. بسیاری از رهبران غربی توافق
دارند که امروز، ایران بزرگترین تهدید برای ثبات جهانی است و در حال حاضر ،
با هر تیک تاک ساعت، باید حرکت هسته ای ایران کانون توجه همگان قرار گیرد.
اگر
این سفر صورت گرفته بود، برنامه های منزوی کردن ایران که ایالات متحده و
اتحادیه اروپا، مدت ها بر روی آن کارکرده بودند، نتیجۀ معکوس می داد. رفتن
به این سفر، آن هم با این شیوه، می توانست پیامی اشتباه به کشوری بدهد که
قطعا اهمیتی برای صلح و ثبات بین المللی قائل نیست.
آخرین باری که
اتحادیه اروپا یک هیات پارلمانی را به ایران اعزام کرد، در سال 2007 بود.
طی این سفر، و درنمایشی بارز از بی توجهی به نمایندگان اروپایی، چندین نفر
در ملاء عام به دار آویخته شدند.
هیچ "پلی" برای ایجاد ارتباط با این
انزجار بین المللی و برطرف کردن آن از سوی ایران ایجاد نشده است و وضعیت
ایران هیچگونه تغییری نکرده است و تهدیدهای ایران علیه اسرائیل نیز هنوز
فروکش نکرده است. مطمئنا اعضای پارلمان که برای سفر به تهران برنامه ریزی
کردند، نباید به ورطۀ چنین انحراف آشکاری سقوط کنند.
ما از همان ابتدا
که خبر این سفر اعلام شد صادقانه علیه آن سخن گفتیم، و از اعضای پارلمان
اروپا خواستیم تا این سفر را لغو کنند.
به گزارش خبرنگار
بولتن نیوز، این ادعاها در شرایطی مطرح می شود که خود اعضای پارلمان
اتحادیه اروپا و بسیاری از سیاستمداران غربی، به کار و وظیفه خود یا آگاهی
ندارند و یا قصد دارند که ژست حقوق بشری در مقابل ایران بگیرند و به همین
خاطر به جای این که موضوع حقوق بشر به مفهوم عام آن، پرونده هسته ای و
تحریم ها را مورد توجه قرار دهند از یک وکیل زن یعنی نسرین ستوده و یک فیلم
ساز یعنی جعفر پناهی نام برده اند و در حالی که وظیفه آنها این موارد نیست
از این دو نفر با هدف ژست گرفتن سیاسی نام برده اند.
تا از این طریق
هالیوود، رسانه ها و ... را به سمت خود جلب کنند.
انتقادها علیه این
سفراتحادیه اروپایی بسیار بوده است و نشان می دهد که تناقض در سیاست ها
بسیار است و اتحادیه اروپا که از تحریم های اقتصادی و بانکی و نفتی نتوانست
نتیجه ای بگیرد و سروصدا واعتراض شرکت های اروپایی وغربی را موجب شده است و
پالایشگاه های اروپا نسبت به قطع واردات نفت از ایران انتقاد دارند...
مجبور شده که برای جلب توجه افکار عمومی و تبلیغ علیه ایران، موضوع دوفعال
حقوق بشر را مطرح کند در حالی که موضوع این دونفر به هیات پارلمانی اتحادیه
اروپا هیچ ربطی نداشته و خبرگزاری فرانسه نیز به آن اعتراف و اشاره کرده
است.
به قول خود نویسنده این گزارش، این سفر دستور کار محدود
داشته است و سوال این است که آیا ملاقات تنها این دو نفر، که بعد از جریان
حوادث بعد از انتخابات سال 88 ایران، فعالیت های مختلفی در رابطه با عناصر
فعال مخالف نظام جمهوری اسلامی داشته اند، و جعفر پناهی مشغول ساختن فیلم
هایی در مورد شکنجه بوده و لوکیشن شکنجه را در منزل وی یافته اند ... می
تواند مصداق تمام مسائل حقوق بشری و مسائل مورد علاقه اتحادیه اروپا و
ایران باشد؟
آیا وقتی یک هیات سیاسی یا حقوق بشری از اتحادیه اروپا
به ایران سفر می کند تنها می خواهد از احوال این دو نفر خبر بگیرد تا به
دنبال آن به جوسازی علیه ایران بپردازد و با دادن جایزه ساخاروف علیه ایران
فضای تبلیغی سنگین در جهان ایجاد کند؟
آیا اساسا وظیفه و کارکرد
هیات های پارلمانی اتحادیه اروپا این است که یکی دو نفر را محور قرار دهند و
به مسائل دیگر نپردازند؟ اگر این گونه است و بررسی وضعیت دو نفر می تواند
تمام پرونده حقوق بشری و روابط فی مابین ایران و اتحادیه اروپا را تحت
تاثیر قرار دهد، چرا اتحادیه اروپا، در این قاره به یافتن افراد مخالف
دولت های این منطقه و مسائل حقوق بشری آنها علاقه مند نیست، چرا به چند نفر
از افراد بازداشت شده در انگلستان وفرانسه که به دنبال جنبش وال استریت و
اعتراضات سال های اخیر، زندانی، محکوم یا منزوی شده اند، نمی پردازند.
این
چگونه دیپلماسی و روابط خارجی است که یک هیات، تنها به قصد گفت وگو با دو
نفر مخالف نظام جمهوری اسلامی، می خواهند سفری به ایران داشته باشند و وقتی
نتیجه ای نمی گیرند آن را در بوغ و کرنا می کنند و به آنها جایزه می دهند
و...
جالب این است که آنها ادعا می کنند که اگر این سفر انجام می شد،
به ایران در حال انزوا، مشروعیت می دادند! در حالی که خود آنها بهتر می
دانند که تا چه حد به خاطر ندانم کاری ها و پیروی از تحریم های آمریکا،
دچار ضرر شده اند و تا چه حد موجب اعتراض شرکت ها وافراد مختلف در غرب و
اروپا شده اند