برادر متهم نيز که بنا به گفته شاهدان هنگام وقوع جنايت چاقو در دست داشت نيز در دفاع از خود گفت: من چاقو نداشتم کاپشن روي دستم بود شايد ديگران فکر کرده اند چاقو است.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:

جوان ۲۲ ساله اي که کينه يکي از آشنايانش را به دل گرفته بود با ترفند سرقت خودرو او را از کلات به مشهد کشاند و با واردآوردن حدود ۸ ضربه چاقو بر بدن او در انتهاي خيابان امام رضا در منطقه همت آباد مشهد به قتل رساند.

در پي وقوع اين جنايت، تحقيقات ماموران کلانتري خلق آباد آغاز شد و با دستورات قاضي ويژه قتل عمد، تلاش براي دستگيري ۲ متهم فراري اين پرونده جنايي درحالي ادامه يافت که ماموران چند ساعت بعد از جنايت ۳تن از عوامل شرکت کننده در نزاع را دستگير کردند. ۲متهم اين پرونده نيز يک ماه بعد خود را تسليم قانون کردند که يکي از آنان به ارتکاب جنايت اعتراف کرد.

متهم این پرونده جنايي صبح روز گذشته در بازسازي صحنه قتل ضمن اعتراف صريح به ارتکاب جنايت گفت: همه ضربات چاقو را به تنهايي زدم و ماجراي سرقت پرايد نيز حقيقت داشت. به گزارش خراسان متهم به قتل پس از سخنان قاضي ويژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه مبني بر اين که مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند لب به اعتراف گشود و گفت: به خاطر شماره تلفن و پيامک هاي مشکوکي که روي گوشي تلفن همراه يکي از نزديکانم ديده بودم و مي دانستم اين شماره ها مربوط به مالک پرايد است از او کينه در دل داشتم تا اين که خودروي او را در شهرستان کلات و براي شرکت در عروسي امانت گرفتم و به مشهد آمدم.

در اين هنگام قاضي شاکر از متهم پرسيد چگونه با نقشه سرقت دروغين خودروي پرايد، مالک خودرو را به مشهد کشاندي؟ گفت: ماجراي سرقت خودرو واقعيت داشت آن روز من با پليس ۱۱۰ هم تماس گرفتم که خانمي پاسخ تلفن را داد و من سرقت خودرو را به آن ها اطلاع دادم بار اول ماموران نيامدند اما بار دوم که تماس گرفتم آمدند و سرقت خودرو را صورت جلسه کردند.

متهم اصلي اين پرونده جنايي سپس ادامه داد: بعد از اين ماجرا من به مالک پرايد زنگ زدم که سند و مدارک خودرو را براي اعلام سرقت به مشهد بياورد.

حتي آن روز با يکي از بستگانم به چند اوراق فروشي سر زديم تا شايد سرنخي از خودروي مسروقه پيدا کنيم. وقتي مالک خودرو با من تماس گرفت و گفت در مشهد است به او گفتم من به منزل پسر عمه ام رفته ام و با او در اين محل (همت آباد) قرار گذاشتم تا مدارک را به من بدهد قبل از اين که آن ها سرقرار برسند من به همراه برادرم و يکي از بستگانم پياده تا اين جا (محل جنايت) آمديم، درحالي که موتورسيکلتم را مقابل منزل پارک کرده بودم.

وي افزود: وقتي او (مالک پرايد) و ۲تن ديگر از دوستانش با موتورسيکلت نزديک ما رسيدند حرف هايي که از ديگران شنيده بودم و خاطرات پيامک ها برايم زنده شد ناگهان کاردي را که از قبل همراه داشتم بيرون کشيدم و ضربات متعددي بر بدنش زدم البته من ۲ قبضه کارد داشتم آن لحظه اعصابم به هم ريخته بود. وي در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد با انگيزه قتل کارد همراهت داشتي؟ گفت: نه! کارد هميشه همراهم بود چون من دشمن زياد دارم! همه ضربات را خودم زدم و برادرم نقشي در جنايت نداشت.



برادر متهم نيز که بنا به گفته شاهدان هنگام وقوع جنايت چاقو در دست داشت نيز در دفاع از خود گفت: من چاقو نداشتم کاپشن روي دستم بود شايد ديگران فکر کرده اند چاقو است.

اما ديگر متهمان وجود چاقو در دست برادر متهم اصلي را تاييد کردند. يکي از متهمان گفت: مالک پرايد سرنشين موتورسيکلت من بود وقتي به محل رسيديم مشغول احوال پرسي بوديم که ناگهان ديدم او (متهم) مالک خودرو را روي زمين انداخته است و ضربات چاقو را بر بدنش فرود مي آورد.

 فرياد زدم او را کشتي؟ وقتي خواستيم جلويش را بگيريم برادر متهم چاقويي را بالا برد و گفت: شما دخالت نکنيد موضوع ناموسي است بعد از آن من با موتورسيکلت به ابتداي خيابان رفتم و به صاحب يک تعويض روغني گفتم يک نفر را کشتند با اورژانس تماس بگيريد وقتي دوباره براي راهنمايي ماموران اورژانس به محل بازگشتم ديدم ماموران اورژانس او را معاينه مي کنند.

متهم ديگر اين پرونده نيز گفت: برادر متهم، ما را با چاقو تهديد مي کرد اما من خودم را به مالک پرايد رساندم و روي گردنش را که خون از آن فواره مي زد با دستمال فشار مي دادم ولي از لاي انگشتانم خون بيرون مي زد تا اين که ماموران اورژانس رسيدند.

در پي اعترافات صريح متهم، قاضي اسماعيل شاکر دستور پايان بازسازي صحنه قتل را صادر کرد و بدين ترتيب متهمان براي سير مراحل قانوني روانه زندان شدند.

کارآگاه يزدي (افسر پرونده) نيز در آغاز بازسازي صحنه جنايت گزارش کوتاهي از چگونگي وقوع قتل را بيان کرد و گفت: در تاريخ 91.6.26 وقوع قتل به پليس اعلام شد که با دستورات ويژه مقام قضايي تحقيقات براي دستگيري متهمان آغاز شد و پس از گذشت حدود يک ماه از اين ماجرا در حالي که مخفيگاه ۲ برادر (متهمان اصلي) شناسايي شده بود آنان خود را به ماموران کلانتري خواجه ربيع معرفي کردند.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار