اشتباه 84 با «دولت وحدت ملی» جبران می‌شود! ، ايران در سياست خارجي اوباما حرف اول را مي زند، روايت موتلفه از فهم دولت از قانون، خاتمی اول جواب فتنه را بدهد،

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اخبار ویژه روزنامه های امروز شنبه را در اینجا می توانید بخوانید:

روزنامه کیهان:

ايران در سياست خارجي اوباما حرف اول را مي زند

تحليلگران رسانه هاي گوناگون در جهان درباره وجود معضلات سخت و بعضاً غيرقابل حل پيش روي اوباما اتفاق نظر دارند. اوباما در انتخاباتي كه حدود نيمي از آمريكايي ها آن را تحريم كرده بودند، بر ميت رامني پيروز شد.

روزنامه فرانسوي فيگارو در گزارش خود در اين زمينه نوشته: واقعيت ها مرد تغيير را تغيير داد. اوباما كيست؟ رئيس جمهوري كه نتوانسته طي چهار سال اقتصاد را از بحران در آورد و پاسخ سياسي خوبي به رقبايش كه در جبهه «رامني» قرار دارند بدهد؟ يا شخصي كه ربطي به موضع گيري هاي محكمش ندارد و ناچار شده در رو در رويي با مشكلات واقعي، رؤياهاي تغييراتش را تغيير دهد؟ اوباما در درون بركه پر از سوسمار در واشنگتن افتاده او با وجود همه شعارها به زودي 30 هزار سرباز به افغانستان فرستاد.

بي بي سي انگليس نيز در تحليلي به قلم جرمي بوئن خاطرنشان كرد: اوباما در اولين انتخاب گفته بود مهم ترين هدف او در خاورميانه دنبال كردن صلح ميان اسرائيل و فلسطين است. پس از 4 سال آمريكا همچنان به امنيت اسرائيل پايبند است اما اكنون از صلح خبري نيست و فلسطينيان نسبت به 4 سال گذشته اميد كمتري دارند. آمريكا مي خواهد كه در جريان تحولات خاورميانه تأثيرگذار باشد اما مردم منطقه نشان داده اند كه مي خواهند خود آنها، و نه دولتهاي خارجي و متحدان داخلي كاخ نشين آنها،سرنوشتشان را كنترل كنند.

 آقاي اوباما متوجه محدوديت هاي آمريكا هست و شايد ترجيح مي داد كه كلاً از خاورميانه بگذرد. او سال گذشته گفت اولويت جديد سياست خارجي آمريكا، آسيا و منطقه اقيانوس كبير خواهد بود. اما مشكل اين است كه خاورميانه آن قدر مهم است كه نمي توان از كنار آن گذشت. سوريه مي تواند اسرائيل را ناامن كند و ايران اهميت بسيار بيشتري دارد.

بي بي سي مي افزايد: علي رغم قدرت نظامي گسترده آمريكا،نفوذ سياسي آن كشور در خاورميانه در حال افول است. متحدان حرف شنو، قابل اعتماد و مستبد آمريكا در منطقه ساقط شده اند. نسل جديدي كه آمريكا را به عنوان رقيب مي بيند و نه دوست، در حال جايگزيني آنهاست.

وبسايت فارسي بي بي سي نيز در تحليلي خاطرنشان كرده است: هر چه پيروزي اوباما دشوار بود، چالش هاي پيش روي وي دشوارتر است. او با كسري بودجه بي سابقه مواجه است و جنگ در عراق و افغانستان هم به طرف بن بست رفت. روابط با جهان اسلام كماكان دچار چالش و تنش است. در قاهره پرچم آمريكا به آتش كشيده شد و در ليبي خون سفير اين كشور جاري شد. منازعه اسرائيل و فلسطين به قوت خود باقي است؛ و پرونده هسته اي ايران نيز به يك گره كور تبديل شده است و در حال تبديل به يك چالش جدي و دشوار است.

خبرگزاري رويتر ديگر رسانه انگليسي است كه به چالش هاي پيش روي باراك اوباما پرداخته است. «اوباما با دشواري هايي چون ايران، سوريه و احتمالاً چين مواجه است. اين پرسش همچنان باقي است كه آيا ديپلماسي فعلي در مورد ايران كارساز است. تحليلگران سياست خارجي آمريكا مي گويند اگر سير تحولات اجازه دهد اوباما در آسيا ضمن تلاش براي حفظ محوريت، به دنبال تغيير جهت سياسي خواهد بود تا از قدرت هاي نوظهوري چون هند و چين استفاده كند و به تدريج از خاورميانه خارج شود. هر چند، در اين ميان براي سياست خارجي آمريكا، ايران و سوريه حرف اول را خواهند زد.»

رويتر مي نويسد: انتظار مي رود مذاكرات هسته اي ميان ايران و قدرت هاي جهاني در اسرع وقت (احتمالاً در همين ماه) از سر گرفته شود. البته مشخص نيست اين مذاكرات بتواند به گونه اي باشد كه ايران را به پذيرش درخواست هاي غرب درباره برنامه هسته اي اش متقاعد كند.

در مورد سوريه، «جيمز دابينز»، مدير مركز بين المللي دفاعي و امنيتي «رند» بر اين باور است كه شايد سير رويدادها به گونه اي باشد كه اوباما را مجبور كند، با فرستادن سلاح در اين كشور مداخله كند؛ اما در مورد ايران، حمله آمريكا به اين كشور محتمل نيست.
رويتر ادامه مي دهد: تحليلگران بر اين باورند كه مهمترين چالش براي اوباما اين خواهد بود كه وقتي ايالات متحده عميقاً دچار بدهي است،ديگر قدرت ها در حال اوج گيري هستند و آمريكا با تهديدات فرامرزي از قبيل تروريسم و حملات سايبري روبرو است. محيط بين المللي را در راستاي منافع ايالات متحده شكل دهد.

مارتين اينديك معاون مطالعات سياست خارجي در مؤسسه بروكينز مي گويد: «ديدگاه من نسبت به اوباما اين است كه وي در اصل مي خواهد از خاورميانه فاصله گرفته و بر آسيا تمركز كند، بعيد است اوباما تلاش جديدي در راستاي صلح اسرائيل و فلسطين انجام دهد، براي تغيير دادن نتيجه درگيري ها در سوريه كوشش كند و يا به طور جدي باموضوع دولت هاي اسلامگرا در مصر و تونس درگير شود».

در همين حال خبرگزاري فرانسه پيش بيني كرد آمريكا فشار خود بر ايران را در چهارچوب مذاكرات هسته اي افزايش دهد اما به همين خاطر مذاكرات را معيوب توصيف كرد. فرانس پرس مي نويسد: «تحليل گران مي گويند انتظار مي رود دور تازه اي از گفت وگوها ميان ايران و شش قدرت بزرگ جهان تا پايان سال جاري ميلادي (كمتر از دو ماه ديگر) يا اوايل سال آينده ميلادي انجام شود. اما مارك فيتز پاتريك كارشناس مسائل هسته اي مؤسسه بين المللي مطالعات راهبردي در لندن مي گويد پرسش آن است كه موضوع و محتواي اين مذاكرات چه خواهد بود؟ به نظر نمي رسد كه ايران از مواضع خود عقب نشيني كند، مگر آنكه از شدت تحريم ها قدري كاسته شود.»

اين خبرگزاري اضافه كرد: با توجه به قدرتي كه كنگره براي كاهش يا حذف تحريم عليه ايران دارد، به نظر نمي رسد تغيير يا تحولي در اين خصوص به اين زودي اتفاق بيافتد، چون اوباما براي كاهش شدت تحريم ها قدرت محدودي دارد. برخي تحليلگران معتقدند در هر صورت، چرخه معيوب در مذاكرات وجود خواهد داشت.

در همين حال بنابرگزارش آسوشيتدپرس، اعضاي كنگره درصدد تشديد تحريم ها عليه ايران هستند تا بدون دادن امتياز ايران را وادار به از سرگيري مذاكرات هسته اي كنند.
 
مي خواستيم با نردبان شكسته از ديوار نظام بالا برويم!

يك پايگاه اينترنتي وابسته به ضد انقلاب تقصير شكست فتنه سبز را به گردن موسوي و كروبي و اصلاح طلبان انداخت و اپوزيسيون را در اين زمينه تبرئه كرد.

«خودنويس» با بيان اينكه چشم اسفنديار جنبش سبز را يافته، مي نويسد: پس از 22بهمن 88، جنبش در خيابان كاملا فروكش كرد.

اين به معني عقب نشيني و نااميدي از سران جنبش بود. موسوي و كروبي كه پيش از انتخابات سال 88 به هيچ روي پيشينه اي در پدافند از حقوق شهروندي و انتقاد جدي از حكومت نداشتند و به همين دليل نيز از غربال شوراي نگهبان گذر كرده بودند، با اعلام نتايج انتخابات، ناگهان بر روي موج سوار شدند و رهبران جنبش سبز نام گرفتند. بخشي از مردم اين دو را با ترديد و بي اطميناني مي نگريستند و برخي از آنها به علت كم اطلاعي و اينكه سالهاي اول انقلاب را درك نكرده بودند، به ستايش اين دو پرداختند و يا آنان را به چشم نردباني براي بالا رفتن از ديوار جمهوري اسلامي ديدند. گرچه اين دو تن از مواضع آغازين خود در سه سال گذشته كوتاه نيامدند ولي ادعاي آنها درباره وفاداري به نظام بخش بزرگي از بدنه جنبش را به سردرگمي و سرخوردگي دچار نمود.

نويسنده اين تحليل خاطر نشان مي كند: به مرور جمعيت معترضان كاهش چشمگيري پيدا كرد و براي فراخوان هاي بعدي عملا هيچ كس استقبال نكرد. بدين ترتيب به نظر مي رسد جنبش سبز به پايان خود نزديك شده است. پس از حصر خانگي موسوي و كروبي مباشران و مشاوران اين دو در رسانه هاي برون مرزي آفتابي شدند و پس از سال ها همراهي با جمهوري اسلامي، داعيه مديريت اپوزيسيون را نمودند. اينان آغاز به صدور فرمانهاي ناهماهنگ و بي برنامه براي كشاندن افراد به خيابانها كردند قابل پيش بيني بود كه از فراخوان اين اصلاح طلبان استقبال نشود و جنبش به تدريج به افول برسد.

با نگاهي بي غرضانه به جنبش سبز و تحليل رويدادهاي سه سال گذشته، چشم اسفنديار اين خيزش كه موجب ناكامي آن شده است معلوم است؛ اول خواسته رهبران جنبش با خواسته بدنه و تنه اصلي جنبش در يك راستا نبود. در حالي كه موسوي از «دوران طلايي امام» سخن مي راند، هواداران جنبش شعار «جمهوري ايراني» به جاي «جمهوري اسلامي» مي دادند دوم، جنبش رهبر داشت ولي رهبري نداشت. فراخوان براي آمدن به خيابان بدون داشتن برنامه و راهبرد، جز ريزش نيروها و فرسوده كردن، پيامد ديگري نداشت.

اين سايت همچنين حزب مشاركت، نهضت آزادي، جبهه ملي، سازمان مجاهدين (منافقين) و گروه هاي سلطنت طلب را فاقد توانايي اداره جنبش معرفي كرد.
 
 ارزيابي عوامل فتنه از ريسك نزديكي تاكتيكي به هاشمي

ارگان گروهك ملي- مذهبي به بررسي موضع متناقض و فريبكارانه محافل اپوزيسيون در قبال هاشمي رفسنجاني پرداخت و سود و زيان نزديكي به وي را بررسي كرد.

پايگاه اينترنتي «ملي- مذهبي» كه از پاريس مديريت مي شود، در تحليل خود با عنوان «هاشمي؛ مهره اي سوخته، سوزاننده» نوشت: رفتار هاشمي و آنچه كه بر فرزندان او رفته اپوزيسيون (از جمله جريان ملي- مذهبي) را بر سر تصميم گيري مي نشاند.

پرسش اساسي اين است كه با هاشمي چگونه بايد رفتار كرد؛ او كه در كارنامه اش قلع و قمع «ديگران» را به طور پررنگ دارد و در تصميم هاي بزرگ از جنگ تا اتفاقات سال 67، قتل هاي زنجيره اي [!؟] و... جزو تصميم سازان بوده و اكنون با دموكراسي خواهان افق مشترك پيدا كرده است.

نويسنده در ادامه مي پرسد: تكليف چيست؟ آيا بايد تاريخ هاشمي را به فراموشي سپرد يا اين كه به طور تاكتيكي فعلا در مورد او سكوت كرد تا اگر زوري دارد ضربه اش را به حكومت بزند و بعد كه نوبت خود او رسيد به حسابش رسيد، يا اين كه اصولا تاريخ او را فاش گويانه بر سر كوي و برزن فرياد زد و از هر سازش و حمايتي از او تن زد؟ جايي از مهندس سحابي ديدم كه گفته بود بزرگترين ايثار آن است كه يك مبارز از شرفش [!] هم براي آرمانش بگذرد و اين پارادوكسي سخت و ويرانگر است. حنيف نژاد زحمت دوستانش را بر گردن گرفت و سرافراز سينه به گلوله سپرد در حالي كه احتمالا در خود احساسي از سرافرازي داشته است، از ميان شوق و عشق دوستانش بدرقه مي شود و در برابر جوخه اعدام مي ايستد و گردنكشانه فرمان آتش مي دهد. اما اگر مجبور مي شد براي نگهداشتن سازماني كه چون خويشتن دوستش مي داشت با ساواك همكاري اي نسبي بكند و خود را و شرفش را به باد يغما بدهد چه حالي پيدا مي كرد.

ارگان گروهك ملي- مذهبي ادامه مي دهد: حال تكليف با هاشمي چيست، اگر بر اين باشيم كه بايد پراگماتيستي عمل كرد و به فراخور وضعيت، وزن قدرت را سنجيد و موضع خود را تعيين كرد؛ خيلي زود مي توان به اين رسيد كه پس حمايت از هاشمي به صلاح است. چرا كه او به نسبتي به تحقق خواسته هاي ما نيز كمك مي كند فارغ از اين كه ديگران در مورد ما چه فكر مي كنند و اگر آرمانخواهانه عمل كنيم هرگز به زير علم كسي چون هاشمي نخواهيم رفت چرا كه عملكرد او با آب كوثر هم پاك نخواهد شد و همدستي با او دامن آدمي را آلوده مي كند!

اين سايت وابسته به تقي رحماني و رضا عليجاني (دو عنصر فراري فعال در فتنه سبز) در ادامه تحليل خود نوشت: مي توان پرسش چه بايد كرد را در دو ساحت طرح افكند، در ساحت اخلاق و ديگري در عرصه سياست. بدين معني كه در يك سطح مي توان به خوبي و بدي اين رفتار و ارزش آن انديشيد و در سطحي ديگر به تبعات و نتيجه اين كنش در عرصه عمل و به طور مشخص در عرصه سياسي. در ساحت اخلاق پرسش اين است كه آيا گذشتن از خطاهاي كساني از اين نوع اخلاقي است و آيا چشم پوشي از كرده هاي اينان خود ظلمي نيست در حق آناني كه مظلوم واقع شده اند؟ و در ساحت سياست پرسش اين است كه آيا حمايت از هاشمي و ناديده گرفتن تاريخ و رفتار گذشته او مي تواند كمكي به پيشرفت در بستر دموكراسي بكند؟ هرچند پرسش دوم نفي سوال اول نيست اما پاسخ منفي به آن حداقل اين است كه آدمي را از پاسخ دادن به سوال دوم رها مي كند.

نويسنده مي افزايد: در عرصه اخلاق نگارنده معتقد است هرگز نبايد از گناه اينان گذشت اما بايد با ايشان تاكتيكي برخورد كرد يعني در برابر گناهان شان سكوت كرد تا وقت آن برسد. بنابراين چونان كه كنشگري با اين فرض در برابر امثال هاشمي سكوت كند اما يا هاشمي موفق نگردد تا وضعيت را تغيير دهد و يا سوژه در اين ميان وقتش به اتمام برسد و از بين برود، ايده در بيضه ميرد و سوژه نيز هرگز نمي تواند خود را و رفتارش را توجيه نمايد. چرا كه به كاري دست زده و آبرويي از خود به باد فنا داده كه بازگشت ناپذير است. بنابراين اين ميدان سخت خطرناك است.
سايت ملي- مذهبي در ادامه نوشت: اما در عرصه عملي كه تمركز بيشتري بر آن وجود دارد، هاشمي ارزش اين ريسك را ندارد چرا كه او از قدرت افتاده و توان تاثيرگذاري خويش را از دست داده است، پيش فرضي كه مي تواند اپوزيسيون را به حمايت از او وادارد در دوراني كه او كانديداي رياست جمهوري بود، درست بود، چرا كه در آن موقع اين استعداد در او بود كه قدرت را تصاحب كند و مثمر ثمر باشد. اما در اين شرايط به دلايلي كه خواهد آمد هرگونه حمايتي از او رنج بيهوده بردن است.
ارگان وابسته به گروهك نفاق ملي- مذهبي در پايان نتيجه گرفت: «در مختصات جديد، هاشمي و امثال او [...] اصلا داراي قدرت و نفوذي نيستند تا بخواهند تاثيري بگذارند. البته هاشمي در دوران رياست بر خبرگان اين نكته را فهميده بود و به زودي فهميد كه نظام بازي را برده است. هرچند در ناكامي او نقش يارانش را نيز نبايد از نظر انداخت. كساني كه هاشمي روي آنها حساب باز كرده بود و فقط قدرت و منافع ناشي از آن را مي بينند نه آرماني در سر دارند و نه ميلي براي فداكاري. از اين رو اتخاذ موضع حمايت از هاشمي فقط ريختن آبرويي [!؟] است كه با واسطه سالها در اپوزيسيون به دست آمده است. هزينه اي كه فايده اي نخواهد داشت. از اين رو اگر اين پيش فرض ها را بپذيريم اپوزيسيون بايد در برخورد با هاشمي ترديد و درنگ بيشتري به خرج بدهد.

روزنامه وطن امروز :

اشتباه 84 با «دولت وحدت ملی» جبران می‌شود!

پس از دیدار تعدادی از اصلاح‌طلبان با حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی، سایت آقای هاشمی اقدام به حاشیه‌نگاری از این دیدار کرده که دانسته یا ندانسته موضوعات جالبی را بیان کرده است.

به گزارش «وطن‌امروز»، در بخشی از این حاشیه‌نگاری درباره فضای حاکم بر این دیدار نوشته شده: «مهم‌ترین دغدغه آنها در مواجهه با آیت‌الله چگونگی «اجماع» است. آیت‌الله توضیح زیادی در این‌باره نمی‌دهند. آدرسش را قبلا داده‌اند. «دولت وحدت ملی».

دولت وحدت ملی فقط یک شعار نیست. نمونه اجرایی دارد. دولت سازندگی. روزهایی که اصلاح‌طلب و اصولگرا به شرط «اعتدال» دور یک میز نشستند تا ظرفیت حداکثری نظام به منصه ظهور برسد. بی‌ذخیره ارزی و دلارهای سرشار نفتی. تا به حسن مدیریتی 8 ساله خرابی‌های جنگ 8 ساله به خاطره‌ها سپرده شود.

برای دولت وحدت ملی آدرس غلط نباید داد. راه دور نباید رفت. کمی حافظه‌ها را باید به یاری طلبید». در ادامه این حاشیه‌نگاری نوشته شده: «اصلاح‌طلبان در دیدار آیت‌الله از «اشتباه 84» خود هم می‌گویند. این باید رسم اصلاحات باشد. اصلاحات را باید از خود آغاز کرد تا اعتماد مردم حاصل شود. تجربه 84 نشان داد که «اصلاحات بی‌اعتدال» حاصل جمعش چه می‌شود. چرخ را نباید دوباره اختراع کرد. تجربه‌ها آینه عبرت ماست».

پس از دیدار هفته گذشته تعدادی از دوم‌خردادی‌ها با حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی، روز گذشته نیز همایش طرح مناسک حزب مردمسالاری در هتل المپیک تهران برگزار شد تا مقدمه‌ای برای آغاز فعالیت‌های جریان حامی فتنه 88 برای انتخابات ریاست‌جمهوری 92 باشد.

در این نشست که چهره‌های شاخص اصلاحات همچون شیخ قدرت علیخانی، مصطفی کواکبیان، آیت‌الله تاکندی، علیرضا محجوب و... حضور داشتند، سخنرانان ضمن آسیب‌شناسی جریان دوم‌خرداد به تمجید از نقش محوری هاشمی‌رفسنجانی پرداخته و نسبت به کاندیدای واحد این جریان در انتخابات رياست‌جمهوري تاکید شد.

گفتنی است، در دیدار تعدادی از اصلاح‌طلبان با هاشمی در هفته گذشته، هاشمی‌رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت بر حضور منسجم اصلاح‌طلبان در انتخابات با کاندیدای مشخص تاکید کرد.

قدرت‌الله علیخانی در این همایش اذعان کرد هاشمی به آنها قول داده در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری از کاندیدای معتدل اصلاح‌طلبان حمایت خواهد کرد. فارس نیز روز گذشته خبر داد حزب کارگزاران اخیرا کارگروهی اقتصادی برای انتخابات سال 92 راه‌اندازی کرده است.


روزنامه خراسان:

لاريجاني يک بخشنامه کابينه را باطل کرد

علي لاريجاني رييس مجلس طي روزهاي اخير در نامه اي به رييس جمهور، بنا به بررسي هيئت تطبيق مصوبات دولت با قوانين اعلام کرده است که بخشنامه دي ماه سال 88 کابينه درباره " تعيين نرخ هزينه هاي دريافتي در قبال خدمات ارائه شده در مناطق ويژه اقتصادي"، در 4 مورد با قانون تشکيل و اداره مناطق ويژه اقتصادي مغايرت داشته و باطل است.

معطلي چند ساله تصويب لايحه حمايت از خليج فارس

يک نهاد نظارتي در گزارشي اعلام کرده است که لايحه «ترويج و حمايت از عنوان خليج فارس و جلوگيري از تحريف آن» قريب 3 سال است که در کميسيون هاي تخصصي هيئت دولت در حال بررسي بوده و اين موضوع با توجه به تلاش برخي کشورها براي تحريف اين نام تاريخي نيازمند تعجيل است. در اين گزارش، بر لزوم پيگيري بيشتر وزارت خارجه براي تصويب اين لايحه تاکيد شده است.

روزنامه تهران امروز:

از فروردین 92 سکوت خود را خواهم شکست

حسين الله‌كرم از اعضاي شناخته شده انصار حزب‌الله است كه اين روزها بيشتر از آنكه به فكر سياست داخلي باشد، دغدغه سياست از نوع خارجي‌اش را دارد. اما او درباره علت سكوتش چيز ديگري مي‌گويد. الله‌كرم در تازه‌ترين گفت‌وگويي كه با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد انجام داده گفته كه به خاطر گوش فرا دادن به بيانات رهبري مبني بر دامن نزدن به اختلافات حرفي نمي‌زند. الله‌كرم كه امروز همه او را به جاي «حاجي»،‌ با عنوان«دكتر» صدا مي‌زنند، و رئيس يك موسسه مطالعاتي شده در ادامه با بيان اينكه حجت شرعي براي انتخابات ندارد،‌گفت: به نظرم مسائلي كه به انتخابات برمي گردد و اينگونه مسائل بايد بعد از عيد مطرح شود.

وي در ادامه با اصرار خبرنگار اعتماد مبني بر اظهارنظر درباره اصولگرايان و رئيس‌جمهور خاطرنشان كرد كه موضع صريحش را بعد از فروردين خواهد گفت. الله‌كرم در واكنش به اين سوال كه «آيا فكر نمي‌كنيد كه تا آن روز ممكن است اتفاق‌هاي بسياري بيفتد كه براي اظهارنظر شما كمي دير باشد؟» بر موثر نبودن مواضعش اشاره كرد و گفت: اين را خدمت شما عرض كردم كه بنده اينقدرها هم موثر نيستم كه اتفاق خاصي نسبت به عملكرد من رخ بدهد و مباحثم را بگويم يا نگويم.

رئيس موسسه مطالعات آمريكا در پاسخ به اين كه «شما نماد و نمود جرياني هستيد كه با عنوان انصار حزب‌الله در حدود يك دهه معادلات بازي سياسي در ايران را هر زمان كه نيت مي‌كرديد مي‌توانستيد برهم بزنيد‌» گفت: اهميت اين نوع گروه‌ها به تبعيت است. تبعيت از ولايت است. اگر اين تبعيت وجود نداشته باشد ارزش‌هاي خودشان را از دست مي‌دهند.

الله‌كرم درباره سكوتش خاطرنشان كرد: ما كه هميشه نبايد حرف بزنيم. سكوت مان هم پر از حرف است. سكوت هم خودش يك موضع است. وي همچنين درباره اين سوال كه «آيا پس از اظهارات اخير رهبري و هشدار ايشان به مسئولان كشور از باب امر به معروف و نهي از منكر براي اصولگرايان وارد شده‌ايد كه وارد فاز جدل و جدال با يكديگر نشوند؟» گفت: هر كسي يك وظيفه‌اي دارد. من هم به وظيفه خودم عمل كردم. وي در ادامه از بيان جزئيات مذاكرات خود خودداري كرد و در پاسخ به اين كه «با چه كساني گفت وگو كرده‌ايد؟» گفت: اين نوع مباحث بوده است كه اگر مطبوعاتي شود ممكن است به اختلافات دامن بزند. همان مسئله‌‌اي كه رهبري همه را از آن نهي كردند.

روايت موتلفه از فهم دولت از قانون

كاظم انبارلويي، رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه مي‌گويد: فهم دولت از قانون اشتباه است. سردبير رسالت با طرح این سوال که رئیس‌جمهوری که دغدغه اجرای قانون اساسی را در دیگر قوا دارد، چرا این دغدغه را در قوه مجریه که خودش ریاست آن را عهده‌ دار است نشان نمي‌دهد؟ تصریح کرد: در شرفیابی امسال هیات دولت خدمت مقام معظم رهبری، وزیر صنعت اشاره کرد که ما 500 معدن فعال در کشور داریم که تولیدات آنها به 340 میلیون تن مي‌رسد، بنابراین دولت باید نام معادن فعال را مشخص کند و عواید حاصل از آن‌را در بودجه بیاورد.

وی با بیان اینکه تمام اختیار اجرای اصل 45 قانون اساسی بر عهده دولت است، گفت: هیچ نهادی مانع اجرای این بند از قانون اساسی نیست؛ لذا ما انتظار داریم رئيس‌جمهور توضیح دهد علت عدم اجرای اصل 45 چیست و چه کسی مانع اجرای آن است. انبارلويي، سخنگوی اقتصادی دولت و معاونت برنامه ریزی و راهبردی رئيس‌جمهور را موظف به پاسخگویی در مورد نقص آشکار اصل 45 قانون اساسی دانست و گفت: دولت کنونی مانند دولت‌هاي گذشته خدمات بسیاری داشته و در عین حال اشتباهاتی هم داشته است و باید ازآن اشتباهات برای دولت‌هاي بعدی عبرت بگیریم که دوباره تکرار نشود.

رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی، با بیان اینکه نگاه دولت نهم به قانون و اجرای قانون اساسی متفاوت است، گفت: اگردولت فهمش از قانون را تصحیح کند مشکلی در دوره باقی‌مانده دولت نخواهیم داشت. وی با بیان اینکه طبق قانون تنها برداشت و تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی صحیح است، گفت: آن چیزهایی که در غالب نامه پراکنی مطرح شد نوعی برداشت ناصحیح از قانون اساسی است؛ لذا اگر بخواهیم قانون اساسی را خوب اجرا کنیم باید به تفسیر شورای نگهبان در اصولی که محل اختلاف است، توجه و به آن عمل شود.

انبارلويی، همچنین با اشاره به اضلاع رقابت انتخابات آتی گفت: اضلاع رقابت هنوز شکل نگرفته است و علت آن هم این است که کاندیداهایی که امروز توسط رسانه‌ها مطرح هستند جدی نیستند که بشود حسابی روی آنان باز کنیم و بگوییم که فلان کاندیدا نماینده این جریان خاص سیاسی است. سردبیر روزنامه رسالت، افزود: با توجه به فعالیت جریانات سیاسی به نظر مي‌رسد یک رقابت چند ضلعی همچون انتخابات 84 و یک رقابت پرشور، سالم و آزاد پیش رو خواهیم داشت.

خاتمی اول جواب فتنه را بدهد

حجت‌الاسلام جعفر شجونی، عضو جامعه روحانيت مبارز با اشاره به تناقضات رفتاری و گفتاری خاتمی اظهار داشت: خاتمی باید ابتدا اتهامات وارده علیه خود در جریان فتنه 88 را پاسخگو باشد. به گزارش باشگاه خبرنگاران وی به برخی از اتهامات وارده علیه خاتمی اشاره و ادامه داد: خاتمی ابتدا باید درباره ملاقات خود با کودتاگران فتنه88 و کاریکاتوریست دانمارکی پاسخگو باشد و همچنین دلایل اتهامات وارده از جمله نقش داشتن خود در فتنه 88 و آشوب زدن به کشور را شفاف سازی کند.

شجونی با بیان این مطلب که قطعا خاتمی برای حضور در انتخابات دچار توهم و خیال واهی شده است، ادامه داد: به‌طور حتم شورای نگهبان این فرد را رد صلاحیت کرده و این امر در حالی‌است که ملت آگاه ایران،‌ از گزینه خاتمی استقبال نخواهند کرد.

وی در ادامه صحبت‌های سیدمحمد خاتمی را مبتنی بر کینه‌توزی‌های دشمنا‌ن غربی دانست و با اشاره به اینکه اظهارات خاتمی با رفتار و سابقه تاریکش تناقض فراوان دارد، افزود: وسوسه حضور مجدد خاتمی در آستانه انتخابات امری طبیعی است چراکه این فرد از بی‌اعتنایی و بی‌اعتمادی مردم رنج برده و در تلاش است تا به هر بهانه‌ای توجه اذهان عمومی را به خود جلب کند. عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرد: ملت ایران هیچ‌گاه منتظر ورود مجدد شخصیت‌های سوخته در انتخابات نیست چراکه این افراد انقلاب را فدای خواسته‌ها و منافع خود کردند.


*جمهوری اسلامی

* رژيم آل خليفه، تابعيت بحريني آيت‌الله سند را سلب كرد. به گزارش شيعه آنلاين، حكومت بحرين روز پنجشنبه تابعيت 31 شهروند بحريني را سلب كرد.

براساس همين گزارش در ميان اين شهروندان بحريني، نام آيت‌الله شيخ "محمد سند" از علماي بحرين كه در شهر نجف اشرف اقامت دارد، به چشم مي‌خورد. در ميان سلب تابعيت شدگان، نام فعالان سياسي سرشناس مانند "سعد شهابي"، "عبدالرئوف الشايب"، "قاسم الهاشمي"، "علي مشيمع"، "موسي عبدعلي"، "جعفر الحسابي" به چشم مي‌خورد. اين اقدام رژيم آل خليفه، با اعتراض شديد احزاب، جريان‌ها و گروه‌هاي سياسي مختلف بحرين مواجه شد و آنان با صدور بيانيه‌هاي جداگانه‌اي اين اقدام رژيم آل خليفه را به شدت محكوم كردند.

* تلاش وزير خارجه مصر براي ديدار محرمانه با حزب‌الله لبنان، به خبر داغ رسانه‌ها و محافل مصري تبديل شده است.

روزنامه "الجمهوريه" چاپ قاهره نوشت: "محمد عمرو" وزير خارجه مصر در تلاش است با مقامات ارشد حزب‌الله لبنان ديدار و گفتگويي محرمانه داشته باشد.

اين روزنامه افزود: اكنون مقدمات لازم براي انجام اين ديدار فراهم شده هر چند مسائل امنيتي بسيار زيادي مانع آسان انجام شدن اين ديدار است. به نوشته روزنامه الجمهوريه، وزير خارجه مصر هم اكنون در بيروت بسر مي‌برد و قصد دارد قبل از انجام ديدار با مقامات ارشد حزب الله، لبنان را ترك نكند.

* دانشگاه الأزهر مصر، انتخاب مجدد اوباما به رياست جمهوري آمريكا را تبريك گفت. شيخ "احمد الطيب" رئيس دانشگاه الأزهر نيز در پيام جداگانه‌اي به "باراك اوباما" تبريك گفته و ابراز اميدواري كرده كه مسأله خاورميانه و به ويژه پرونده فلسطين به صورت عادلانه در رأس كارهاي وي قرار گيرد تا حقوق پايمال شده ملت فلسطين پايمال‌تر نشود.

 رئيس دانشگاه الأزهر مصر همچنين از رئيس‌جمهور آمريكا خواست كه در سفرش به ميانمار، جلوي كشتار مسلمانان بي‌گناه و مظلوم ميانمار را بگيرد تا گامي مثبت و مؤثر در راستاي برقراري صلح و امنيت در سراسر جهان باشد. وي همچنين براي گسترش روابط قاهره - واشنگتن در چارچوب منافع مشترك دو كشور ابراز اميدواري كرد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار