حل کردن اختلافات دولت با کنگره آمریکا بر سر اجرای طرحهای اقتصادی و برقراری صلح در افغانستان از فوریترین چالشهای اوباما در چهارساله دوم ریاست جمهوری اش محسوب می شود.

به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از الجزیره انگلیسی؛ باراک اوباما یک روز پس از اعلام نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و راهیابی مجدد به کاخ سفید، اکنون به محل کار خود بازگشته است. در میان کارهایی که هم اکنون پیش روی باراک اوباما قرار دارد ، تلاش برای متحد کردن کنگره ای است که پر از اختلاف است یکی از مهمترین کارها است. دو طرف در کنگره ی آمریکا باید روی بودجه و اقتصاد همکاری داشته باشند. همچنین ممکن است که لازم شود تا باراک اوباما روی تشکیل دادن کابینه ای جدید متمرکز شود. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ی آمریکا گفته است که در سال جدید میلادی از سمت خود استعفا خواهد کرد.

در این باره دانیل لک خبرنگار الجزیره انگلیسی در گزارشی از واشنگتن دی سی گفت:اقتصاد چالش اصلی است . رئیس جمهور آمریکا به سمت جمهوریخواهان دست دراز کرده است.

جان بینر رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا گفت که تمایل دارد تا با رئیس جمهور به توافق برسد. هنوز اختلافات زیادی وجود دارد. دو طرف همچنان در حد اوایل سال دوهزار و دوازده که چشم انداز یک پرتگاه مالی برای آمریکا هویدا شده بود، با هم اختلاف دارند. اکنون پنجاه و پنج روز دیگر باقی مانده است تا طرح کاهش اجباری هزینه ها و افزایش اجباری مالیات ها اجرایی شود. ما منتظریم که شاهد باشیم آیا لحن صحبت رئیس جمهور و جمهوریخواهان در کنگره لحنی آشتی جویان می شود؟ البته در صورتی که این لحن آشتی جویانه شود تبدیل آن به مصالحه و حرکت واقعی هیچ تضمینی ندارد. مشکلی که وجود دارد این است که جمهوریخواهان به شدت مخالف افزایش مالیات ها حتی برای ثروتمندان آمریکایی هستند .

باراک اوباما احتمالا می خواهد که در این توافقنامه این افزایش مالیات وجود داشته باشد. وی می خواهد که دستکم ثروتمندان آمریکایی مالیات بیشتری بپردازند تا کسری بودجه کاهش یابد و بدهی ملی فزاینده ی آمریکا کاهش یابد. البته بدهی ملی آمریکا باعث شده است که بازارهای مالی در دیگر مناطق دنیا هم به شدت نگران شوند. شاید این توافق در ساعات پایانی صورت گیرد اما دو طرف اکنون درک کرده اند که این توافق باید صورت گیرد.

از سوی دیگر خبرگزاری فرانسه در گزارشی اعلام کرد: باراک اوباما که برای دومین بار پیاپی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، ابراز امیدواری کرده است بتواند در دور دوم ریاست جمهوری اش «صلح را در افغانستان برقرار کند». این موضوع در حرف آسان و در عمل بسیار دشوار است زیرا اوباما باید برای طی کردن مسیر پر پیچ و خمی که به پایان طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا منتهی شود، دو راهی های زیادی را پشت سر بگذارد.

از سال دو هزار و نه یعنی زمانی که اوباما به قدرت رسید، بارها فرصت این را به دست آورد که دریابد طرح های واشنگتن با واقعیاتی سخت در کشوری که به قبرستان امپراطوری ها شهرت دارد، برخورد می کنند.

وی که در اوج بحران اقتصادی و با نیت خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان به کاخ سفید آمد، در نهایت مجبور شد سی و سه هزار نیروی تقویتی با هدف غلبه بر طالبان به افغانستان اعزام کند.
در حال حاضر این نیروهای تقویتی به خانه بازگشته اند و یکصد هزار نظامی نیروی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که هفتاد هزار تن آنها امریکایی هستند، پیش بینی می کنند تا پایان سال دو هزار و چهارده به وطن خود بازگردند.

حال بیایید به مشکلات نظری بیندازیم : طالبان ابدا از بین نرفتند و تعداد زیادی از تحلیلگران بر این عقیده اند که از این پس، حتی سیصد و پنجاه هزار نیروی امنیتی افغان بدون تردید قادر نخواهند بود مانع از بازگشت طالبان یا وقوع جنگی داخلی در افغانستان شوند.

آیا باید با طالبان گفتگو کرد یا خیر ؟ آیا نظامیان امریکایی و پایگاه های آنها باید پس از تاریخ مقرر شده باز هم در افغانستان باقی بمانند ؟ اینها همه پرسش هایی هستند که اوباما باید فورا به آنها پاسخ دهد.
ملیحه لودهی سفیر سابق پاکستان در واشنگتن، این هفته در کنفرانسی در اسلام آباد گفت : «آنچه از امروز تا سال دو هزار و چهارده خواهد گذشت، آینده افغانستان و منطقه را تعیین خواهد کرد؛ مطلوب ترین سناریو، برقراری صلحی مبتنی بر مذاکره و گفتگو با شورشیان و تقسیم قدرت طی فرآیند آشتی ملی که در آن آمریکا و طالبان با یکدیگر گفتگو کنند، است اما در حال حاضر هیچ راهبردی برای رسیدن به این هدف تعیین نشده است».
طالبان و غربی ها در سال های اخیر تماس های اولیه را با یکدیگر برقرار کرده اند ولی این تماس ها در ماه مارس و آنهم از سوی طالبان قطع شد زیرا آنها نتوانستند در مورد آزادی پنج تن از مقامات خود که در گوانتانامو زندانی هستند با واشنگتن به توافق برسند.

یک دیپلمات اروپایی در کابل که خواست نامش فاش نشود در این باره گفت : «هر نوع تلاش برای برقراری گفتگوهای صلح با طالبان پیش از سال دو هزار و چهارده، قطعا با حضور بازیگران منطقه ای از جمله پاکستان به نتیجه خواهد رسید.»

این در حالی است که اوباما باید سطح حضور نظامی آمریکا را در افغانستان پس از سال دو هزار و چهارده معین کند. واشنگتن هنوز به صراحت در مورد تعداد نظامیان غیر رزمی که قرار است در آن کشور باقی بمانند تا کار آموزش نیروهای محلی را پیگیری کنند، اظهارنظری نکرده است.
وی نیاز دارد در همین راستا با متحد محلی خود یعنی دولت کابل در مورد دو موضوع اصلی گفتگو کند : حفظ طولانی مدت پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان و قانونی شدن حضور نظامیان آمریکایی در آن کشور. این در حالی است که گفتگوها در مورد این دو موضوع تاکنون بی نتیجه مانده اند زیرا کابل همواره با اصل اعطای مصونیت درخواست شده از جانب واشنگتن برای نظامیان آمریکایی مخالف بوده است.
بسیاری از تحلیلگران آمریکایی در عین حال در مورد به توافق رسیدن کابل و واشنگتن در این مورد خوشبین هستند. مایکل اوهانلون از موسسه بروکینگز می گوید «اما این گفتگوها بسیار طولانی، دشوار و شکنجه آور هستند.

این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است زیرا شکست مذاکراتی مشابه میان واشنگتن و بغداد به خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق منجر شد.

نهایتا اینکه طالبان هیچگاه قصد خود را برای بازگشت به قدرت و تغییر قانون اساسی افغانستان بر اساس خواسته های خود پنهان نکرده اند.

چه طالبان به قدرت برسند و چه نرسند، اگر اوباما نمی خواهد با سیل انتقادات از جانب سازمان های مدافع حقوق بشر مواجه شود باید این موضوع را ضمانت کند که دستاوردهای اجتماعی که طی ده سال و بویژه در زمینه آموزش زنان نصیب افغانها شده است، پس از سال دو هزار و چهارده به فراموشی سپرده نخواهند شد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار