بديهي است كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا، ظاهراً امري داخلي بوده و مردم اين كشور، رييس جمهور خود را از بين دو حزب حاكم، براي مدت چهار سال انتخاب مي‏كنند. اما موضوعي كه باعث اهميت اين انتخابات مي‏شود، موقعيت سياسي آمريكا در نظام بين‏ الملل است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران پایگاه اطلاع رسانی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (واجا) در گزارشی تحلیلی در مورد نتیجه انتخابات اخیر آمریکا نوشت:
 
مقدمه :

      بديهي است كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا، ظاهراً امري داخلي بوده و مردم اين كشور، رييس جمهور خود را از بين دو حزب حاكم، براي مدت چهار سال انتخاب مي‏كنند. اما موضوعي كه باعث اهميت اين انتخابات مي‏شود، موقعيت سياسي  آمريكا در نظام بين‏الملل است. اين موضوع باعث شده است تا جابه‏جايي احتمالي در مسئولان اين كشور و البته تغييرات در سياست خارجي آمريكا، براي ساير كشورهاي جهان از اهميت خاصي برخوردار باشد. در حال حاضر نيز در ششم نوامبر سال جاري ميلادي، بعد از يك‏سال رقابت انتخاباتي، رئيس جمهور ايالات متحده از بين نامزدهاي اين دو حزب جمهوري خواه و  دمكرات مشخص خواهد شد.
در ميان كشورهايي كه نتيجه انتخابات براي آن‏ها حائز اهميت است، جمهوري اسلامي ايران، به دليل دشمني پايدار و گوناگون ايالات متحده و رويكرد خصمانه‏شان، در رتبه خاصي قرار دارد. به همين دليل و با توجه به مواضع مشخص آمريكا در مورد ايران، جهت كاهش آسيب‏ها و خسارات ناشي از آن، بررسي دقيق رويكردها و سياست‏هاي آنان كاملا ضروري به نظر مي‏رسد. اما در اين ميان، بايد بتوان به اين پرسش پاسخ داد كه با انتخاب هر كدام از نامزدهاي انتخاباتي اين دو حزب، چه تغييراتي در سياست خارجي آمريكا نسبت به جمهوري اسلامي ايران رخ خواهد داد؟ براي اين‏كه بتوان به اين پرسش، پاسخ مناسبي ارائه كرد، بايد مسائل و موضوعات مورد اختلاف ايران و آمريكا، رويكردها و نگرش دو حزب دموكرات و جمهوري خواه و نامزدهايشان نسبت به جمهوري اسلامي ايران، ميزان تاثير تغيير رييس جمهور در تغيير سياست خارجي ايالات متحده آمريكا و نهايتاً ، نگرش‏ها، گفتارها و رفتارهاي هركدام از نامزدها را مورد بررسي قرار داد و در باره اين مسائل به بحث و بررسي پرداخت.

تغييرات و تفاوت‏هاي انتخابات آمريكا؛

با توجه به اين موضوع كه طبق قانون ايالات متحده آمريكا، وزير امور خارجه بعد از انتخاب شدن توسط رئيس جمهور و گرفتن تاييديه از مجلس سنا، كار خود را آغاز مي‏كند و از لحاظ كلي هدايت سياست خارجي كشور به عهده رئيس جمهور است، اما با تمام اين قوانين، تغيير رييس جمهور و به تبع آن وزير خارجه، تغيير سياست خارجي آمريكا را در پي ندارد. در واقع، اختيارات رئيس جمهور و وزير خارجه در تعيين سياست خارجي، كاملاً متاثر از ساختار سياسي و اقتصادي اين كشور است. به اين معنا كه در اين روند، افرادي كه از لحاظ شخصيتي ضعيف‏ترند، سعي مي‏كنند تا در جهت به ثمر رساندن افكار خود، از ساختارهاي اداري، انساني، مادي و معنايي بهره ببرند. در مقابل افرادي كه در اين ميان، شخصيت قوي‏تري دارند، سعي مي‏كنند تا سياست خارجي را بيش‏تر به سمت نگرش‏ها و سياست‏هاي مورد نظر خود تغيير دهند. با توجه به اين‏كه اهداف ملي و منافع حياتي ايالات متحده در سياست خارجي آمريكا تعريف شده است، تغيير كارگزاران و مسئولان، در اين اهداف و منافع هيچ گونه تغييري ايجاد نمي‏كند، و چون در جهت رسيدن به اين اهداف و منافع راهبردهاي خاص نيز تعريف شده است، مسئولان و كارگزاران نمي‏توانند به صورت جدي تغييراتي را در آن پديد آورند. از موضوعاتي كه به هيچ وجه با توجه به نتيجه انتخابات، تغيير نمي‏كند مي‏توان به مواردي چون، نقش تعيين كننده رسانه‏هاي گروهي در شكل دادن به افكار عمومي و روند امور، تاثيرات پايدار و ماندگار شركت‏هاي بزرگ و افراد ثروتمند در سياست خارجي و تغييرات با نظام سرمايه داري در عرصه اقتصاد و نظام ليبرالي در حوزه سياسي اشاره كرد. مواردي كه در سياست خارجي آمريكا بيش‏ترين تاثير را دارد، اولويت بندي اهداف و منافع حياتي، تعيين منافع و اهداف مهم و راه‏هاي رسيدن به اين منافع است. بيش‏ترين اختلاف موجود، اساساً در حوزه اولويت‏ها و راه‏كارهاي رسيدن به اهداف مشاهده مي‏شود كه براي ساير كشورها، همين ميزان مي‏تواند باعث به‏وجود آمدن تهديد‏ها و فرصت‏هاي در خور توجهي گردد. در اين شرايط، هوشمندترين سياستمداران، هرگز منتظر تغييرات بنياديني كه ممكن است هيچ گاه به‏وقوع نپيوندد نيستند و براي تامين منافع، سعي مي‏كنند از همين فضاها و تغييرات بهره گيرند.
كنوانسيون‏هاي ملي احزاب : تعيين كارگزاران و رويكردها
از تاريخ 28 تا 31 آگوست برابر با 7 تا 10 شهريور ماه، «تمپا» ميزبان برگزاري كنوانسيون ملي حزب جمهوري‏خواه و در مقابل آن، «شارلوت» در تاريخ 3 تا 5 سپتامبر، ميزبان برگزاري كنوانسيون ملي حزب دموكرات بود.
حزب دموكرات، پيش از آغاز كنوانسيون، نامزدهاي خود را انتخاب كرده بود و در اين مراسم «باراك اوباما» و «جو بايدن» تنها موافقت خود براي اعلام نامزدي را به صورت رسمي اعلام داشتند. اما در مقابل، كنوانسيون مربوط به جمهوري خواهان، در اين مراسم نامزد خود را شناختند. «ميت رامني» به عنوان نامزد رسمي اين حزب و «پال رايان» به عنوان معاون وي انتخاب گرديدند. اين كنوانسيون‏ها، امسال توسط توفان « ايساك» تغييراتي را پيدا كرده و در برنامه‏هايشان تاثير گذاشت. اما با اين همه، در اين مراسم، شخصيت‏هاي مهم اين حزب به همراه نامزدهاي رياست جمهوري ، معاون رييس جمهور و همسر رئيس جمهور سخنراني كردند.
در كنوانسيون حزب دمكرات، « باراك اوباما » ، كه در سخنراني بسيار توانمند نشان مي‏دهد، برنامه خود را با انتقاد شديد از برنامه‏هاي رقيب انتخاباتي خود آغاز كرده و به شدت به او حمله كرد. او سخنان خود را اين‏گونه بيان كرد : « ميت رامني، آمادگي لازم براي شروع ديپلماسي را ندارد. وقتي شما نمي‏توانيد بدون اهانت به نزديك‏ترين متحد ما از المپيك ديدار كنيد، يعني آمادگي لازم جهت ديپلماسي با پكن را نداريد. شما هنوز روسيه رو دشمن درجه يك آمريكا مي‏دانيد. شما هنوز ذهنيت جنگ را در سر داريد و از القاعده غافل هستيد.» وي ادامه داد: « مردم ايالات متحده آمريكا، با دو ديدگاه روبرو هستند، يكي از آن‏ها كشورشان را رو به جلو مي‏برد و ديگري رو به عقب هدايت مي‏كند. با انتخاب دوباره من، يك گام به جلو برداريد.»  بعد از اين سخنان، معاون وي نيز در سخنراني‏اش تمامي عمل‏كرد « باراك اوباما » را در يك جمله خلاصه كرد، او گفت : « بن لادن مرده است و جنرال موتورز زنده است ». در واقع شروع دوره رياست جمهوري « باراك اوباما » تحت تاثير دو موضع اصلي قرار داشت، جنرال موتورز، نماد بحران اقتصادي ايالات متحده بود و بن لادن نماد حمله‏ها و تهديد‏هاي تروريستي عليه آمريكا. هم‏چنين در اين كنوانسيون، به غير از رئيس جمهور و معاون آن، همسر رئيس جمهور، « ميشل اوباما » و « بيل كلينتون » رييس جمهور سابق آمريكا كه از نظر اقتصادي مورد قبول مردم كشورش است، نيز به ايراد سخنراني پرداختند.
اما در مقابل، و در كنوانسيون حزب جموري خواه، « ميت¬رامني » سخنراني خود را با حمله به سياست خارجي و اقتصادي «اوباما » ، شروع كرد و  بعد از آن سياست « اوباما » در برابر سوريه، ايران و روسيه را شكست خورده ناميد، و به طرفداران خود قول داد تا در صورت پيروزي در انتخابات، از منافع آنان و ساير مردم كشور با قدرت و قاطعيت دفاع كند. در ادامه اين انتقادات، معاون « ميت رامني » نيز در ادامه تمامي سياست‏هاي اقتصادي « اوباما» را به باد حمله گرفت و اعلام داشت كه با ادامه روند موجود و عدم تغيير « اوباما » ، دولت روز به روز بزرگ‏تر خواهد شد، كسري بودجه بيش از پيش خواهد بود و بيكاري به طرز شديدي در جامعه افزايش پيدا خواهد كرد. جمهوري خواهان با شعار « آينده بهتر » به ميدان آمده‏اند. آن‏ها معتقدند: « ما اين را ساخته‏ايم، پس مي‏توانيم آن را تغيير دهيم و فرداي بهتري بسازيم»؛ اما مشكلي كه در پس اين شعار و جملات مشاهده مي‏شود اين است كه آن‏ها، براي رسيدن به اين هدف، يعني رسيدن به آينده‏اي بهتر، هيچ توضيح يا برنامه‏اي را ارائه نكرده‏اند.
به طور كلي با وجود اهميت برگزاري اين كنوانسيون‏ها در آمريكا، ميزان علاقه عمومي نسبت به آن‏ها كم شده و نوعي بي‏تفاوتي نسبت به اين كنوانسيون‏ها در جامعه آمريكا شكل گرفته و حتي شبكه‏ها و رسانه‏هاي آمريكا نيز، اين مراسم را به طور كامل پوشش نمي‏دهند. با اين وجود، در اين دوره برگزاري اين كنوانسيون‏ها در رسانه‏هاي عمومي بازتاب خوبي داشت و سخنان « اوباما » به سرعت در شبكه‏هاي اجتماعي و فضاي مجازي پخش شد و مورد استقبال جوانان قرار گرفت. به همين دليل با نظر سنجي كه انجام شد، مشخص گرديد كه بعد از برگزاري اين كنوانسيون، ميزان استقبال از نامزد حزب دموكرات، 3 تا 5 درصد از رقيب خود پيشي گرفته است لذا نقش اين كنوانسيون‏ها را در نتيجه نهايي انتخابات به هيچ‏وجه نمي‏توان ناديد گرفت. در واقع نتيجه اصلي انتخابات، در گرو چند رقابت اصلي است كه عبارتند از رقابت‏هاي مقدماتي درون حزب و روند تحولات بعدي، چهار مناظره انتخاباتي ميان نامزدهاي اصلي دو حزب و نتيجه كنوانسيون‏هاي ملي. نامزدها بايد سعي كنند تا روند رقابت‏هاي خود به مردم نشان دهند كه براي اداره بهتر جامعه آمريكا توانايي داشته و در شناخت مسائل و مشكلات جامعه و در عين حال ارائه برنامه‏هاي كار آمد توانمند هستند.
در بررسي‏هاي اوليه از مواضع و رويكردهاي دو حزب و نامزدهايشان، مشخص شده است كه از ديد آن‏ها مهم‏ترين معضل و مشكل آمريكا، مشكلات و مسائل اقتصادي است. هر دو نامزد در تلاش هستند تا به مردم نشان دهند كه در شناخت مسائل و مشكلات جامعه، و در كنار آن ارائه برنامه‏هاي كار آمد و اداره بهتر جامعه آمريكا توانايي بيش‏تري دارند، به همين دليل، به اين نتيجه رسيده‏اند كه مهم‏ترين موضوع حال حاضر براي راي دهندگان آمريكا، توانايي پرداخت اجاره منزل، پرداخت اقساط وام مسكن و شهريه دانشگاه فرزندشان است. در واقع مهم‏ترين عاملي كه باعث شده است تا اقتصاد نقش بسيار تعيين كننده‏اي در نتيجه انتخابات آمريكا داشته باشد، تداوم دوره ركود و طولاني شدن مدت لازم براي خروج از بحران اقتصادي بوده است. در حوزه اقتصادي، جمهوري خواهان سعي كردند تا با انتخاب فردي  كه داراي سابقه‏اي موفق در اقتصاد و تهيه برنامه‏هاي اقتصادي است، نشان دهند كه به اين موضوع بسيار توجه مي‏كنند و با همين ترفند راي دهندگان را به سمت حزب خود متمايل سازند. اين فرد، « پال رايان » بود كه به سمت معاون اول رييس جمهور برگزيده شده است. برنامه‏هاي اصلي جمهوري خواهان در حوزه اقتصاد، شامل ماليات‏هاي كم‏تر، دولتي كوچك‏تر، اشتغال و سرمايه گذاري بيش‏تر و مبارزه با برنامه بيمه خدمات درماني دولت « اوباما » مي‏شود.
در مناظرات انتخاباتي يا به صورت كلي در دوره تبليغات انتخاباتي، جهت گيري‏ها و رويكردهاي نامزدها به طور نسبي مشخص مي‏گردد، مخصوصاً در كنوانسيون‏هاي ملي احزاب، كه از سوي هر دو حزب، شخصيت‏هاي برجسته و مهم سخنراني مي‏كنند و در اين سخنراني سعي مي‏كنند تا سياست‏ها و برنامه‏هاي خود را جهت هدايت امور كشور و البته سياست خارجي آمريكا مطرح كنند و در اين ميان براي حل مشكلات و مسائل آمريكا نيز، چاره‏اي بيانديشند. اما بايد اين نكته را نيز پذيرفت كه اين نوع گفتارها و رفتارها در دوره مبارزات انتخاباتي، اكثراً در جهت جذب راي مردم است و به نظر نمي‏رسد كه اين بيانات و رويكردها، مبتني بر بررسي‏هاي كارشناسي كه پايه و اساس سياست‏هاي خارجي و اقدامات آن‏ها در نظام بين‏المللي است، باشد. كم‏ترين ويژگي اين اتفاق، اين است كه حداقل مشكلات و مسائل اساسي سياست خارجي آمريكا نشان داده مي‏شود . براي مثال، در همين مبارزات، رقيب « اوباما » از سياست‏هاي اتخاذ شده در مورد ايران، روسيه، سوريه و افغانستان انتقاد كرده است. « رامني » و حزب جمهوري خواه، نگران افزايش هزينه‏هاي مالي و جاني جنگ افغانستان هستند و خود خواهان خروج نيروهاي ارتش از افغانستان هستند، اما با اين وجود، تلاش كاخ سفيد براي تعيين جدول زماني به منظور خروج نظاميان آمريكايي از افغانستان را محكوم و آن‏را بي توجهي به مشاوره فرماندهان ارشد ارتش عنوان كرده است.
     يكي ديگر از موارد اختلاف « اوباما » و « رامني » ، بحث روسيه است. هر كدام از نامزدها تفكرات كاملاً متفاوتي درباره روسيه دارند و همين باعث شده است تا در مبارزات انتخاباتي، به اين موضوع زياد پرداخته شود، تا جايي كه اين موضوع در برخي اوقات از موضوعات ايران و سوريه هم مهم‏تر تلقي مي‏گردد. با اين‏كه « باراك اوباما » در اوايل دوره رياست جمهوري خود، با حذف طرح ايجاد سپر دفاع موشكي در شرق اروپا، توانست باعث بهبود روابط فيمابين آمريكا و روسيه شود، اما اين اقدام او، نتوانست تمامي اختلافات را به باد فراموشي بسپارد، به همين دليل، در مبارزات انتخاباتي اختلافات آمريكا و روسيه هم‏چنان پر رنگ است و هر كدام از نامزدها سعي مي‏كنند تا راهكارهاي مناسبي جهت حل اين موضوع ارائه كنند. در مقابل، عمل‏كرد‏هاي روسيه و مواضعش در قبال ايران و سوريه قابل تامل و توجه است، روسيه در برابر راي گيري شوراي امنيت سازمان ملل براي تصويب پيش‏نويس قطعنامه‏اي درباره انتقال قدرت در سوريه، كه مورد حمايت شديد آمريكا بود قوياً ايستادگي كرد و درباره هرگونه اقدام نظامي احتمالي آمريكا عليه ايران هشدار داد. به دليل همين مواضع، « رامني » از روسيه به عنوان رقيبي بالقوه و چالشي امنيتي براي آمريكا نام مي‏برد. واضح است كه سياست‏هاي روسيه در منطقه، خصوصاً در زمينه بحث سوريه، كاملا در تقابل با سياست‏هاي آمريكاست و از نظر آن‏ها اين سياست‏ها كاملا توسعه طلبانه تلقي مي‏گردد. نامزد جمهوري خواهان، معتقد است كه رژيم روسيه ظرفيت لازم براي پذيرش اصلاحات سياسي لازم را ندارد و از بعد نظامي نيز خواستار تجديد نظر در پيمان استارت و تغيير رويكرد ايالات متحده در زمينه اتخاذ سياست‏هاي كنترل تسليحات است. « رامني » معتقد است كه پوتين تمايل دارد تا روسيه را به دوران شوروي سابق بازگرداند، به همين دليل پذيرش اين كشور در سازمان تجارت جهاني را مغاير با منافع و اهداف ايالات متحده آمريكا مي‏داند. وي بنا دارد تا در صورت پيروزي در انتخابات آتي، سياست‏هاي حال حاضر در مورد روسيه را تغيير داده و سياستي كاملاً قدرتمندانه را در پيش گيرد. در سوي مقابل، تفكرات « اوباما » تماماً متفاوت است. وي دنبال راه‏هايي مي‏گردد تا بتواند روابط سياسي و تجاري كشورش را با روسيه بهبود ببخشد. اوباما در تلاش است تا پيمان استارت جديد را با روسيه منقعد كرده و با پيوستن اوليه اين كشور به سازمان تجارت جهاني، بتواند به محدوديت‏هاي تجاري باقي مانده از جنگ سرد پايان ببخشد و با اين كار، روابطي عادي، دائمي و تجاري را با روسيه آغاز كند.

ايران و انتخابات رياست جمهوري آمريكا

از زمان پيروزي انقلاب اسلامي به بعد، جمهوري اسلامي ايران، يكي از مهم‏ترين موضوعات و محورهاي تبليغاتي ايالات متحده آمريكا بوده است. در انتخابات پيش رو نيز، همانند ساير انتخابات گذشته، موضوع جمهوري اسلامي ايران، يكي از چالشي‏ترين موضوعات مطرح شده بين رقباي انتخاباتي بوده است. تقابل منافع، ارزش‏ها و نگرش‏هاي دو دولت، باعث شده است تا دشمني آمريكا با جمهوري اسلامي ايران، موضوعي پايدار و پر دامنه تلقي گردد. البته بايد توجه داشت كه در هر دو حزب، مسئوليني وجود دارند كه نگرشي خصومت آميز در قبال ايران دارند، اما اين شدت اين نگرش در برخي از آنان بيش‏تر است.
در اين ميان، حزب جمهوري خواه در تلاش است تا ثابت كند كه سياست‏ها و اقدامات دولت « اوباما » در قبال جمهوري اسلامي ايران شكست خورده است. نامزد اين حزب معتقد است كه بزرگ‏ترين شكست كاري « اوباما » ، پرونده هسته‏اي ايران است. او مي‏گويد: «اگر در انتخابات رياست جمهوري آمريكا پيروز شود، رويكرد خيلي متفاوتي نسبت به ايران اتخاذ خواهد كرد». به طور كلي، حزب جمهوري خواه، نگرش تقابلي شديدتري با جمهوري اسلامي ايران دارد و به همين دليل، سعي مي‏كند تا راهكارها و راهبردهايي كه براي رويارويي با مسائل و تامين اهداف و منافع ارائه مي‏دهند، تندتر و با استفاده از قدرت سخت باشد. « ميت رامني » و حزبش، معتقدند كه فعاليت‏هاي هسته‏اي ايران، بزرگ‏ترين تهديد براي آمريكا و جهان است، و به همين دليل، معتقدند كه دولت « اوباما » در برخورد با اين قضيه كوتاهي كرده و به جاي مقابله، راه مصالحه را با مسئولان جمهوري اسلامي در پيش گرفته است. آن‏ها معتقدند كه تلاش‏هاي ديپلماتيكي « اوباما » در برابر ايران بي‏نتيجه بوده و براي رفع اين مشكل نياز به تشديد تحريم‏ها و استفاده از قدرت نظامي آمريكاست. با بيان اين مواضع مشخص مي‏گردد كه سياست‏هاي مد نظر جمهوري خواهان، كاملا به سياست‏هاي رژيم  صهيونيستي نزديك بوده و آشكارا به دنبال استفاده از قدرت نظامي عليه تاسيسات هسته‏اي ايران هستند. نامزد جمهوري خواهان بعد از سفر به سرزمين‏هاي اشغالي اعلام داشت: « در صورت اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران آن را درك مي‏كنم». مشخص است كه جمهوري خواهان با توجه به درخواست مكرر رژيم غاصب براي حمله نظامي به ايران، از ميان گزينه‏هاي ديپلماسي، تحريم اقتصادي و اقدام نظامي، به بدترين و شديدترين نوع آن، فكر مي‏كنند.
اما تفكرات حزب مقابل در اين حوزه كاملا متفاوت است، هرچند آن‏ها نيز همانند جمهوري خواهان در جهت دشمني  با ملت ايران چيزي را كم  نگذاشته‏اند و بارها از لفظ « همه گزينه‏ها روي ميز است » استفاده كرده‏اند، اما در عمل اميدواري آن‏ها به ديپلماسي و در كنار آن اعمال تحريم‏هاي شديد اقتصادي است، و سعي دارند تا ساير دولت‏ها را نيز به استفاده از اين اقدامات متقاعد كرده و با خود همراه سازند. چند جانبه گرايي وجه برجسته رويكرد سياست خارجي دموكرات‏هاست. با وجود اين‏كه آمريكايي‏ها به تنهايي، تحريم‏هاي گسترده‏اي را عليه ايران به تصويب رسانده‏اند اما در اين زمينه از اروپا عقب‏تر هستند. به همين دليل، « اوباما » و دولتش در تلاش‏اند تا از يك سو دولت‏هاي اروپايي را با سياست‏هاي خود همراه سازند و از سوي ديگر، روسيه و چين را متقاعد سازند تا يا در تحريم‏ها عليه ايران، آن‏ها را همراهي كرده يا اين‏كه حداقل به مقابله با اين تحريم‏ها بر نخيزند.

نتيجه گيري

بحث فعاليت‏هاي هسته‏اي جمهوري اسلامي ايران، از يك سو باعث تقابل ميان نامزدهاي رياست جمهوري آمريكا شده است و از سوي ديگر به علت حساسيت خاص، و اقدامات رژيم صهيونيستي در اين حوزه، احتمال مي‏رود كه باعث تغيير در سرنوشت انتخابات اخير آمريكا نيز بشود. هم اكنون اين موضوع، به يكي از مهم‏ترين مسائل در سياست خارجي ايالات متحده تبديل شده است. رژيم صهيونستي و در راس آن نخست وزير اين رژيم، مي‏كوشد تا از آسيب‏پذيري دولت‏هاي آمريكا در مقابل رسانه‏ها و گروه‏هاي يهودي استفاده كند و « اوباما » را مجاب سازد تا در قبال ايران و برنامه هسته‏اي‏اش سياست‏هاي تند‏تري را اتخاذ كند و با اين تفكر دولت « اوباما » را تحت فشار بسيار زيادي قرار داده است. سياست‏هاي دولت « اوباما » با سياست‏هاي فعلي رژيم صهيونستي در ارتباط با ايران متفاوت است، بايد توجه داشت كه « اوباما » از سه سال پيش تا كنون هيچ ديداري با « نتانياهو » نداشته است. و اكنون نيز،تعيين خط قرمز براي فعاليت‏هاي هسته‏اي ايران، از سوي رژيم صهيونيستي يكي از موضوعات كليدي است كه باعث تقابل آشكار ميان دولت « اوباما » و « نتانياهو » شده است و رسانه‏هاي گروهي نيز بدين موضوع اشاره داشته‏اند.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.