آرامش دلچسبی در این کوچه پس کوچه‌ها موج می‌زند و تنها صدای قدم‌هایت را می‌شنوی و گاهی لغزش یکی دو تکه سنگ کوچک که با عبور تو جا به جا می‌شوند و به گوشه‌ای می‌غلتند.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:

اینجا ابیانه است روستایی در 40 کیلومتری شمال غربی نطنز و می‌گویند 1500 سال قدمت دارد اما اصلاً به این تصاویر تمیز و پرداخت شده نمی‌آید که تا این حد کهن باشند! اگر معبد هینزا و مسجد «میون‌ده» و قلعه‌هایش نبود محال بود تصور کنی این روستای منظم و زیبا این همه تاریخ را پشت سر گذاشته است.

در ایوان پیش آمده خانه‌ای پشت نرده‌های چوبی، چند گلدان مخملی شمعدانی می‌بینم و کمی جا می‌خورم! آیا هنوز کسی در این خانه‌های تاریخی زندگی می‌کند؟ دیری نمی‌گذرد که بچه‌های کوچک با لباس‌های محلی که شبیه هم است به کوچه‌ها می‌ریزند و من به تمام ساکنان این خانه‌های فوق العاده، حسادت می‌کنم.

آفتاب کم جان پائیزی روی خانه‌های سرخ‌رنگ کشیده شده است؛ خانه‌هایی که هر پائیز در میان درختان زرد و نارنجی تکه‌ای از این فصل زیبا می‌شوند. کوچه‌های باریک اینجا با سنگفرش خاکستری پوشیده شده است و آنقدر تمیز به نظر می‌رسد که گاهی فکر می‌کنی یک نقاشی زیبا جان گرفته است و تو همان لکه تیره رهگذری هستی که در دورنمای یک منظره شگفت‌انگیز روستایی حرکت می‌کنی. آسمان آبی آبی است و ابر‌های شفاف سفید در آن شناورند.

آرامش دلچسبی در این کوچه پس کوچه‌ها موج می‌زند و تنها صدای قدم‌هایت را می‌شنوی و گاهی لغزش یکی دو تکه سنگ کوچک که با عبور تو جا به جا می‌شوند و به گوشه‌ای می‌غلتند.

این آرامش کم نظیر و تصاویر تمیز و پر‌کنتراست رنگی عمیقاً به جان تویی می‌نشیند که از یک شهر شلوغ و پر‌سر و صدا و پر از منظره‌های خاکستری آمده‌ای. صبحگاه تازه و پر‌طراوتش از فراز کوهستان کرکس برمی‌خیزد و چهره‌ات را نوازش می‌دهد. صبحگاه خوبی که مانند صبحگاه تهران با بوی مشمئز‌کننده دود اگزوز‌ها آمیخته نشده است.



از لابه لای در نیمه باز به درون خانه دو طبقه زن نگاه می‌کنم. طاقچه‌های قشنگ با رو طاقچه‌ای‌های سفید گلدوزی شده و یکی دو پشتی گلیمی، تنها چیز‌هایی است که می‌بینم. چقدر دلم می‌خواهد پیرزن من را به خانه‌اش دعوت کند تا لذت نشستن در این خانه و صرف یک استکان چای را در آن تجربه کنم اما... او انگار خیال ندارد حالا حالا‌ها به خانه‌اش برود.

سبزی‌های پاک شده را که درون یک سبد پلاستیکی می‌ریزد و تربچه‌های نقلی را رویشان قاچ می‌زند از پشت درگاه خانه یک ظرف سیب‌زمینی در می‌آورد و مشغول پوست کندن می‌شود!

با ناامیدی از او خداحافظی می‌کنم و راه می‌افتم. زیر یک درخت انبوه و تناور وسط کوچه مرغ و خروس‌های رنگی مشغول نوک زدن به زمین هستند.



یک تخم‌مرغ قهوه‌ای روشن کنار تنه درخت دیده می‌شود که معلوم نیست مال کدام مرغ است. کمی آن طرف‌تر روی ارتفاع کوتاهی که از زیرش جوی آبی رد می‌شود چند پیرمرد با شلوار‌های گشاد و پرچین قهوه‌ای سوخته نشسته‌اند و قاه قاه می‌خندند. ناخودآگاه از دیدن فضای شاد بین آنها لبخندی به لبم می‌نشیند. یکی‌شان آواز می‌خواند و بقیه او را در برخی ابیات همراهی می‌کنند...

پیش از این اهالی روستا به علت نداشتن زمین کافی برای کشاورزی ناچار بوده‌اند خواروبار مورد نیاز خود را از خارج تأمین کنند لذا یک حس ذخیره اندوزی و صرفه‌جویی در آنان به وجود آمده که این شیوه زندگی پایه اصلی و اساسی اقتصاد و دوام و بقای مردم ده را تشکیل داده است.

از طرفی فکر تهیه زمین کشاورزی و تأمین خواروبار مورد نیاز موجب شده اهالی از سمت شرق و غرب ده تا شعاع ۵۰ کیلومتری درصدد خرید ملک و زمین و باغ باشند و این شیوه ذخیره اندوزی و صرفه‌جویی در میان مردم منطقه زبانزد بوده ولی به آن جنبه خست نمی‌توان داد.

 از آنجا که در دامنه ‏‌‌های شیبدار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانه‏‌‌های موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده که هر خانواده، انبار غار مانندی در تپه‏‌‌های یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد کند.



اهالی به این غار‌‌ها زاغه می‌گویند که در دل تپه‏‌‌ها حفر شده‏اند و از بیرون تنها در‌‌های کوتاه و محقر آن که اکثراً چوبی است نمودار است و برای نگهداری دام‌‌ها و نیز آذوقه زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار می‏گیرد. به گفته اهالی ابیانه کسانی که در آن منطقه (بادخیز) درخت می‌کارند در طرفین درخت چوب‌‌هایی دوشاخه، قرار می‌دهند تا درخت به آنها تکیه کند و خم نشود.

این افراد در زمان‌‌های مختلف این چوب‌‌ها را پیدا می‌کنند و داخل این زاغه‌‌ها قرار می‌دهند تا هنگام نیاز (درختکاری) از آنها استفاده کنند. چون زمین‌‌های زراعی اهالی ابیانه چند کیلومتری با روستا فاصله دارد، اهالی ترجیح می‌دهند زاغه‌‌هایی در دل کوه داشته باشند تا هر بار مجبور نباشند چوب‌‌های بلند دوشاخه را از روستا تا زمینهایشان حمل کنند.

قدیمي‏‌‌ترین اثر تاریخی ابیانه آتشکده ‏ای است که مانند دیگر بنا‌‌های ده در سراشیبی قرار گرفته است. اثر تاریخی دیگر این روستا مسجد جامع آن و قدیمي‏‌‌ترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبت‏کاری آن است. مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزله است که دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ هـ. ق. نوشته شده است.

روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یکی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم(ع) بوده‌‏اند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه قدمگاه نامیده می‏شود. از جمله اماکن دیدنی دیگر ابیانه می‏توان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین کاشی نام برد.

برای دیدن این مناظر، آخر این هفته که شنبه تعطیل است فرصت مناسبی خواهد بود؛ بشتابید.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار