پايگاه خبري سيريا نيوز در مقاله اي چهار قسمتي به قلم ویکتور رزنوو، به تحليلي جامع از سياست خارجي تركيه-سياست بدون تنش با همسايگان-پرداخته است.

به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران، در اين مقاله آمده است: امروزه یک چالش عمده برای تحلیلگران وقایع سیاسی جهان کنوني، درک صحيح سیاست خارجی و البته خطرناك ترکیه مي باشد.  
اينكه چگونه سیاست خارجی ترکیه از اصول مبتنی بر سیاست خارجی بدون تنش در مقطعي كوتاه به سياستي متضاد تبديل شده است.  
قسمت اول اين تحلیل سعي بر واكاوي اين مسير تغيير و ارائه دركي روشن از آن دارد.  
دو سال پیش، سیاست خارجی بدون تنش تركيه در قبال همسايگان كه از سوي حزب توسعه و عدالت تركيه (JDP) مطرح شد، در زمان خود طرح معقول و عامه پسندي معرفي گرديد.
حدود یک هفته پیش، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه اعلام کرد که در شرايط فعلي، ترکیه از جنگ احتمالي با همسايه خود(سوريه) دور نیست.
اكنون سیاست خارجی ترکیه در مورد همسايه عرب خود نتایج فاجعه آمیزي را در ماه های اخیر رقم زده است.  
رئیس جمهور ترکیه عبدالله گل، از حزب عدالت و توسعه، به تازگی در مورد آن سخن گفت،كه از آن به عنوان "بدترین سناریوي اتفاق افتاده" نام برد.  
بي شك اگر جنگ ترکیه علیه سوریه به وقوع بپيوندد، عواقب رويه هاي سیاست خارجی ترکیه نمود كامل تري پيدا خواهد كرد.
 
در پایان سال 2010 احمد داود اوغلو، وزیر امور خارجه در گفتگو با "فارن پاليسي" مغرورانه اظهار داشت كه تركيه درمورد این واقعیت که ترکیه تحت رهبری معنوی خود از سال 2003 توانسته است سياست خارجي صلح آميز و بدون تنش خود با همسايگانش را محقق سازد،حرف به ميان آورد.
بنا به اظهارات وي:" همدلی در سیاست مهم است. شما یاد می گیرید که به منظور حل بحران و یا کمک به مردم، شما مجبور هستيد مانند آنها رفتار كنيد.  
بنابراین، به عنوان یک ترک، در حال حاضر من به عنوان يك اروپايي حاضر در بروکسل، و یا يك عراقي در بغداد، بوسنیایی در سارایوو، یا سمرقندي در آسیای مرکزی مي باشم و این هویت هاي متضاد نمي باشند. اگر شما می خواهید به صلح منطقه ای و جهانی كمك كنيد، باید از درون با آنها صحبت کنيد. شما نباید سياست يا تصميمي را تحمیل . يا دیکته كنيد.
من هنوز هم استدلال می کنم و هنوز هم اصرار دارم که اگر شما یک سیاست همراه با ارزش ها و اصول را پیاده سازی مي كنيد،برقراري روابط خوب با كشورهاي مختلف و مخالف نيز ممكن خواهد بود.
ما در حال تلاش برای اجرای یک سیاست صلح آميز در منطقه مي باشيم،و در اين راه در برابر مسائل پيش آمده در اين منطقه حساس نمي توانيم سكوت اختيار كنيم.
اگر بازیگران دیگر منطقه،به ارزش های ما احترام بگذارند،متعاقبا روابط خارجي عاري از تنش با همسايگان نيز محقق خواهد شد. این بدين معنا نیست که ما براي داشتن روابط خوب با همه همسايگان،در مورد رويدادهاي منطقه ساكت خواهيم بود."
جمله پاياني داود اوغلو در این مصاحبه در مورد روابط سرد میان ترکیه و اسرائیل پس از حمله اسرائیل به نوار غزه و كشتي تركيه تاكيد داشت، اما از آنجا که او مكررا اعلام مي دارد که ترکیه درصدد پیاده سازی یک سیاست خارجي مبتني بر ارزش ها و اصول مشخص مي باشد، قطعا این جمله پاياني را نمي توان به عنوان یک توصیف کلی از سیاست خارجی ترکیه دانست.
یک سیاست خارجی که براساس صلح میان کشورهای همسایه طرح ريزي مي شود،حتي در بعد منطقه اي و جهانی، قطعا باید در مقابل هر گونه سیاست خارجی نه تنها ترکیه،در تعامل باشد.  
بنابراین، اولین راه براي داشتن روابط متقابل و بدون مشکل با همسایگان خود قطعا اتخاذ یک راه امیدوار کننده مي باشد.  
در زمان خود، روش معقول،مهياسازي شرايط براي رشد اقتصادی بالا، بر اساس صلح، ثبات و تجارت خارجی مي باشد. برقراري صلح، ثبات و دوستی در میان مردم،يك فرايند سياسي است كه براي آن نمي توان طرف هاي بازنده و يا برنده را متصور شد.  
اگر کشورهای يك منطقه با هم در صلح، دوستی و تجارت منصفانه در تعامل باشند، بنابراین براي همه کشورهای منطقه چشم انداز مثبت مربوط به توسعه اقتصادی و اجتماعی را مي توان متصور گرديد.
بنابراین، یک سیاست خارجی كه بر مبني صلح و پیشگیری از مشکلات طرح ريزي شده، به خصوص در میان کشورهای همسایه،از جمله سياست خارجي بدون تنش تركيه،به نوبه خود یک مورد کلاسیک از یک استراتژی کلی با در نظر گرفتن منافع همه طرفين تلقي مي گردد.  
همچنین آرمان برقراري روابط خوب حتی با طرفين مخالف، اساسا یک رویکرد منطقی تلقي مي گردد، که تبعيت از آن به نفع همه طرفين مي باشد.
کشوری که توانايي مدیریت و برقراري روابط حسنه با طرف هاي مختلف در منطقه را دارد از جنبه هاي مختلف (در برقراري اين روابط) بهره مند خواهد شد.  
در نتیجه دسترسی به بازارها و فرصت هاي برابر براي هر دو طرف، صنايع و شركت هايي كه در پي گسترش فعاليت در منطقه مي باشند،نيز فراهم مي گردد.  
این فرايند در افزایش رشد اقتصادی کشورهایی که قادر به توسعه روابط خوب با كشورهاي مختلف هستند(و همسايه) كمك مي كند، و چنين دولتي با دارا بودن روابط خوب با هر دو طرف درگير،شرايط را طوري رقم مي زند كه تشدید روابط طرفين تاثيري بر منافع اقتصادی شرکت های آن نداشته باشد.  
اما خلاف اين امر-تشديد و برهم خوردن روابط همسايگان با هم در يك منطقه-به طور مستقیم یا غیر مستقیم به ضرر همه طرفين درگیر مي باشد.
بنابراين هنگامی که كشورهاي يك منطقه، در شرایط اتخاذ سياست بدون تنش منطقه ای - به داشتن روابط خوب با طرف هاي مختلف اصرار دارند-شرايط مذكور منطقه اي به نفع همه طرفين خواهد بود.  
در اين مورد داود اوغلو سياست حزب خود را بر چنين اصولي برقرار كرد،يعني داشتن روابط حسنه با كشورهاي مختلف با گرايش هاي مختلف و همچنين ايفاي نقش "رافع مشكلات" بين طرفين(همسايه هاي منطقه اي خود) نه با دیکته كردن و نه تحمیل سياستي بر كشوري، چرا که به استدلال آنها تلاش برای تحمیل سياستي بر يكي از طرفين موجبات نارضايتي طرف ديگر را موجب و در نتيجه پياده سازي سياست خارجي بدون تنش تركيه را ناممكن خواهد كرد.  
عملا، اتخاذ و پیاده سازی اين سياست و اصرار به داشتن روابط خوب با كشورهاي مختلف و درگير در سياست خارجي كار چندان آساني نيست چرا که کشورهای قدرتمند در درگیری های خود با کشورهای دیگر به توسل بر زور تمایل بيشتري دارند، چرا كه در منش سياسي آنها :"هر کس با ما نیست بر علیه ماست و مجازات خواهد شد"، و چنين تعريف شده است.  
اما یک دولت قوی و پيشرفته مي تواند سياست بی طرف بودن را در درگیری هاي منطقه داشته باشد، این کشور با اعتبار منطقه اي خود مي تواند به نحوي جايگاه خود را در بين كشورهاي منطقه حفظ و از لحاظ اقتصادی نيز می تواند بهرمند گردد.
بنابراین، ترکیه ، به عنوان مثال، در سال های اخیر از لحاظ اقتصادی از طريق حفظ روابط خوب با ایران، ایالت متحده و اتحادیه اروپا، و همچنین با سوریه و اسرائیل بهره برده است و با اتخاذ سیاست خارجی بدون تنش با همسايگان خود از یک سو،به ترویج صلح منطقه ای و از سوی دیگر، از لحاظ اقتصادی بهره مند شده است .تركيه در اين سال ها،در ميان كشورهاي منطقه و با توجه به شرايط آن،توانسته روابط تجاري خود با كشورهاي مختلف و درگير را حفظ نمايد.
 
يكي از دلايل مهم و تاثيرگذار بر كارآيي اين سیاست،حفظ روابط خوب با كشورهاي مختلف و درگير در منطقه مي باشد، در واقع می تواند اتخاذ یک سیاست خارجی بر اساس ارزش های جهانی و اصول جهانی مطرح باشد.  
اگر چنین ارزش جهانی، ، تلاش براي حفظ صلح در منطقه باشد،در نتيجه چنين انتظار مي رود كه با كشوري كه تلاش بيشتري بر برقراري صلح و رفع مناقشات دارد،نزديكي بيشتري احساس گردد.
اگر چنین ارزش جهانی در مورد سیاست "عدم مداخله داخلي" مطرح باشد، می توان آن را به عنوان یک اصل تطبیق در عدم تحميل سياست ها بر کشورهای دیگر- در مورد اينكه آنها باید چه بخواهند و اينكه با كدام كشورها رابطه داشته باشند،نام برد،چرا كه هيچ كشور مستقلي خواهان دخالت ديگر كشورها در تفهيم مسايل خارجي و اين موضوع كه با كدام كشورها رابطه برقرار كنند،نمي باشند.  
اگر مسئله آزادی بیان مطرح باشد،بايد قبول داشت كه كشورها مجاز به انتقاد از يكديگر حتي از سياست هاي يكديگر مي باشند.
تجربه نشان می دهد، که انتقادهاي تند توسط یک دولت در مقابل دولتي ديگر اغلب موارد منجر به تغییرات مطلوب در رفتار سياسي آنها نمي شود، اما احتمال این که به افزایش تنش و درگيري متقابل منجر گردد وجود دارد كه به روابط دو طرف لطمه و در نهایت می تواند حتی صلح را به مخاطره اندازد.  
برخي از اين بهانه ها براي دخالت در مسائل داخلي ديگر كشورها مي توان به:دموكراسي- حقوق شر و فساد دولتي اشاره داشت.
اما اگر یک ارزش جهانی بهانه واقع گردد و از آن براي انتقاد و نكوهش دولتي ديگر استفاده گردد، انتقاد شدید از رفتار سلطه از سوي کشورهای دیگر، یک منبع بالقوه ای براي تشديد درگیری ها شده و در نتیجه صلح منطقه اي را به خطر می اندازد.
در عمل، رویکرد تائيد انتقاد شدید در میان كشورها به افزایش تنش ها در اصول سیاست خارجی مي گردد، بنابراین کشور های قدرتمند مجاز به انتقاد شديد از دولت های ضعیف تر شده، اما دولت های ضعیف تر، مجاز به پاسخ به انتقاد سخت آنها نيستند، چون دولت هاي قدرتمند تهدید دولت هاي ضعیف تر را پيش مي گيرند.  
این اصل، ارائه شده توسط داود اوغلو، سیاست خارجی بدون تنش با همسايگان،در مقابل عدم "سکوت" در برابر مسائل منطقه اي،سياست خارجي کاملا سنتي مي باشد، اما در طرف دیگر،در مقابل ماهيت صلح قرار مي گيرد، به ویژه هنگامی که اصل " عدم سکوت" مطرح مي گردد،چرا كه به این معنی است که آنها حق نقد های تند بر رفتار سلطه کشورهای دیگر را براي خود مجاز مي دانند.  
به این ترتیب، اصل " عدم سکوت" مشکلات بین دولتی را افزایش نمی دهد و در عوض ماهيت صلح تهدید شده است. بنابراین، این اصل نیز باید با مشخص كردن اهداف خود مانند سهولت و آرامش در روابط دوستانه با همسايگان،متعادل گردد. البته این مورد،مسئله ویژه ای نيست، بلكه فقط يك فرايند کلاسیک دیپلماسی محسوب مي گردد.
نكته قابل توجه اين است كه رویکرد سیاست خارجی داود اوغلو بازخوردهاي متفاوتي داشته است.
در مقابل مفاهیم سیاست خارجی ارائه شده توسط داود اوغلو، این "رویکرد همدلانه" نمی تواند به عنوان يك فرايند کلاسیک تشريح گردد،بلكه بيشتر از آن به عنوان يك سياست خیرانديش، شاید بهتر باشد به عنوان "غیر متعارف" توصیف گردد.
به منظور درک ویژگی های خاص سیاست خارجی کنونی ترکیه، بهتر است یک نگاه دقیق تر در آن داشته باشيم.  

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار