به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، سخن گفتن از تاريخ كعبه، كعبهاي كه ميعادگاه دلبستگان عشق الهي است، بس دشوار است. در حقيقت، هر آن كس كه سوداي نگارش تاريخ جامعي درباره حرم امن الهي داشته باشد، با توجه به اهميت افزون كعبه و مسجدالحرام در درازناي تاريخ يكهزار و چهارصد ساله اسلام، خود را با انبوهي از دادهها و اطلاعات تاريخي، ادبي، تفسيري، مذهبي، عرفاني، جغرافيايي، اسطورهاي و... روبهرو و مواجه ميبيند. از اينرو انگشت شمار بودهاند پژوهشگراني كه در خود ياراي كشيدن كباده سترگ و سنگين اين كار توانفرسا را ديده باشند.
چنانكه از عنوان اين كوتاه جستار نيز برمي آيد، نگارنده مدعي نیست كه انجام اين مهم را تواناست، اما شايسته ميداند گزيدهاي مختصر از تاريخ كعبه را بازگو كند و البته در اين راه تلاش ميدارد بيشتر راوي آن بخشهايي از تاريخ كعبه باشد كه تا امروز كمتر مجالي براي رخنموني يافتهاند.
نامعلوم بودن زمان بنا و چگونگي ساخت آن نخستين مجهولي است كه مورخان تاريخ كعبه با آن دست به گريبانند. بهدليل نبود اسناد و مدارك مطمئن، در آراي تاريخ نگاران دراينباره دو دستگي و اختلاف مشهود است. شماري بر پايه شواهدي چون آيات قرآني و روايات و احاديث پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، كعبه را بنايي ساخته شده توسط حضرت ابراهيم(ع) ميپندارند. گروهي نيز بر اساس همان شواهد، اما با تعابير و تفاسيري ديگر، بناي كعبه را مربوط به دوران پيش از حضرت ابراهيم(ع) و حتي روزگار حضرت آدم(ع) ميدانند و حضرت ابراهيم(ع) را نه بناساز، بلكه نوساز و مرمتكننده آن مينامند. نهتنها در قرون نخستين اسلامي، بلكه در سدههاي نزديك تر و حتي امروزه بيشتر مورخان و مفسران پيرو نظريه دوم هستند، بهطوري كه برخي از آنان مراحل چندگانهاي هم براي بنا و مرمت كعبه چون بنيانهاي آدم(ع)، شيث(ع)، ابراهيم(ع)، عمالقه، قريش و... برشمردهاند. جدا از درستي يا نادرستي مطالب ياد شده آنچه مورد تائيد تمامي تاريخنگاران است، كعبه از ازمنه بسيار دور و سدههاي پيش از اسلام مورد احترام قبايل عرب بوده و اعراب خود را ملزم به زيارت و طواف آن ميدانستند. در دوران رواج گسترده بتپرستي در عربستان كه كعبه به محلي براي نگهداري و پرستش بتهاي قبايل مختلف عرب چون بت معروف هبل تبديل شد نيز بر اهميت آن افزوده گشت.
پارهاي اسناد و مدارك ـكه هنوز صحت و سقم آنها از سوي تاريخپژوهان به شيوهاي علمي و دقيق مورد بررسي و واكاوي واقع نگشتهـ هم وجود دارد كه نشان ميدهد كعبه در دوران پيش از ظهور اسلام براي اقوام ديگر از جمله ايرانيان و روميان هم مقدس بوده است. به عنوان نمونه، ابووليد محمدبن عبدالله ازرقي در كتاب «تاريخ مكه» ـكه ميتوان آن را كهنترين و قديمترين كتاب درباره تاريخ مكه برشمرد ـ به حضور هيربدان ايراني در مكه اشاره داشته است. ابوالفرج اصفهاني، نويسنده پرآوازه كتاب «الاغاني» كه در سده سوم هجري ميزيست، از بازسازي كعبه توسط ايرانيان سخن گفته است.
ابوالحسن عليبنحسين مسعودي، مورخ و جغرافيدان نامدار سده چهارم هجري نيز در كتاب «مروجالذهب» خود در كلامي تاملبرانگيز مدعي شده ايرانيان از ديرباز به زيارت خانه خدا ميرفتند و به دور آن طواف ميكردند. او همچنين اذعان داشته ساسان جد اردشير بابكان، بنيانگذار سلسله ساساني به مكه سفر كرده و بر چاه اسماعيل زمزمه كرده و ايرانيان همراه وي نيز از او پيروي و تقليد كرده و به همين جهت آن چاه به زمزم اشتهار يافته است. برابر گفتههاي مسعودي، ايرانيان هداياي گرانبهايي هم پيشكش كعبه مينمودند. از آن جمله، ساسان خود دو آهوي طلايي، چند شمشير و جواهر و زر بسيار به كعبه هديه داده بود.
محمدبن اسحاق فاكهي كه معاصر ازرقي بود و چندگاهي پس از او، اخبار مكه را نگاشت نيز روايتهايي چند درباره قداست مكه و كعبه نزد روميان و حتي امپراتور روم آورده است. به عنوان مثال، فاكهي به نقل از مسلماني كه توسط روميان اسير شده بود چنين نوشته است: «مرا نزد پادشاه بردند، او از من پرسيد: از كدام شهري؟ پاسخ دادم از شهر مكه هستم. گفت: آيا هزمه جبرئيل، را ميشناسي؟ گفتم: آري. پرسيد: آيا بره را ميشناسي؟ پاسخ دادم: آري. گفت: آيا نام ديگري براي آن به ياد داري؟ گفتم: آري، امروز به زمزم شهره است... آنگاه پادشاه از بركت زمزم سخن گفت و افزود حال كه چنين ميگويي، ما در كتابهايمان خواندهايم كه اگر كسي به مقدار كف دست از آن آب بر سر بريزد، هرگز خوار و ذليل نميگردد».
نكته: كعبه از سدههاي پيش از اسلام مورد احترام قبايل عرب بوده است. پارهاي اسناد كه هنوز صحت و سقم آنها به شيوهاي علمي و دقيق مورد بررسي واقع نگشته، نشان ميدهد كعبه در دوران پيش از ظهور اسلام براي اقوام ديگر از جمله ايرانيان و روميان هم مقدس بوده است
در بازگويي تاريخ كعبه نميتوان از يادكرد چند واقعه كه اندك زماني پيش از ظهور اسلام رخ داد، غافل شد. يكي هجوم سپاه ابرهه، حاكم حبشه و نابود شدن سپاه فيل سوار او به اذن خداوند به وسيله پرندگان ابابيل كه در قرآن كريم نيز بدان اشاره شده است. دوم، ماجراي بازسازي كعبه كه چندسالي پيش از بعثت پيامبر(ص) گويي به واسطه سيل ويران گشته بود. برابر با متون تاريخي در واپسين مراحل بازسازي در ميان طوايف قريش بر سر آن كه چه كسي نصب حجرالاسود را بر عهده گيرد، اختلاف افتاد و حضرت محمد(ص) با تدبير خويش رفع چنددستگي نمود. پيامبر(ص) حجرالاسود را بر پارچه يا رداي خود نهاده و به نماينده هر يك از طوايف قريش فرمودند هر يك گوشهاي از پارچه را به دست گيرند و تا نزديك محل نصب آن را حمل نمايند، آنگاه خود آن را در جايگاه مخصوص گذاشتند. سومين آن شكاف برداشتن ديوار كعبه و ورود فاطمه بنت اسد به آن و تولد حضرت علي(ع) در درون كعبه است كه از جمله اعتقادات ديرين و مهم شيعيان به شمار ميآيد.
در پي بعثت پيامبر(ص) و سالها مجاهدت ايشان سرانجام با فتح مكه، كعبه از لوث وجود بتها و اصنام پاك گرديد. زين پس بر احترام و ارج كعبه بيش از پيش افزوده شد و انجام حج بر هر فرد مسلمان كه واجد توانمندي و استطاعت مالي باشد، واجب گشت. در دوران پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) و با ظهور خلافتهاي اموي و عباسي، كعبه جدا از اهميت مذهبي، واجد اهميت سياسي فزاينده هم شد، زيرا هر آن كس كه دعوي خلافت مينمود، يكي از راههاي مشروعيت بخشيدن به حكومت خود را تسلط بر مكه و در اختيار گرفتن خانه خدا ميديد. شوربختانه از اين رهگذر بسياري حوادث غمانگيز نيز رخ نمود.
از آن جمله ميتوان به جريان محاصره مكه در سال 64 هجري قمري توسط سپاهيان خليفه اموي، يزيد بن معاويه اشاره داشت. يزيد در پي شورش عبدالله بن زبير در مكه، دستور هجوم به اين شهر مقدس را صادر كرد. لشکريان يزيد به مدت دو ماه شهر مكه را در محاصره گرفتند و در اين مدت با منجنيق بر آن سنگ و آتش فروريختند كه به آتش گرفتن كعبه نيز منجر شد. محاصره مكه تنها پس از آن كه سپاهيان يزيد خبر مرگ وي را شنيدند، پايان پذيرفت.
در دوران حكومت ديگر خليفه اموي، عبدالملك بن مروان، اين حادثه با شدتي دوچندان تكرار شد. حجاجبن يوسف ثقفي كه از سوي خليفه حكومت عراق را در اختيار داشت، با هجوم به حجاز در سال 72 هجري درصدد آن برآمد تا پايان كار عبداللهبنزبير را رقم زند. وي نه تنها در مدينه جنايتهاي عديده مرتكب شد و بنا به روايتي به هتك حرمت مرقد مطهر پيامبر هم دست يازيد، بلكه مكه و به تبع آن كعبه را نيز منجنيق باران كرد.
حادثه هجوم قرمطيان به مكه و انتقال حجرالاسود ديگر تراژدي تاريخ اسلام و كعبه است. برابر با تاريخ، قرمطيان كه گروهي از اسماعيليان بودند، سال 286 هجري قمري ياراي آن يافتند تا در مناطق شرقي عربستان و بحرين اقتداري به هم رسانند.
قرمطيان كه بر پايه برخي روايتهاي تاريخي منتسب، احكامي چون نماز، روزه و حج را از واجبات نميدانستند، بيش از دو دهه در بخشهايي وسيع از سرزمينهاي اسلامي، ناامني گستردهاي را تدارك ديدند. درباره شبيخونهاي افزون آنان به كاروانهاي حجاج در منابع تاريخي مطالب فراواني آمده است.
حملههاي بيپرواي آنان در سالهاي 313 و 314 هجري چندان شدت گرفت كه برخي مورخان ياد كردهاند در اين دو سال كسانى كه از راه عراق عازم مكه بودند، موفق به انجام مناسك حج نشدند. اما فاجعه بزرگ سال 317 هجري رخ داد.
در اين سال قرمطيان به فرماندهي ابوطاهر جنابي بر مكه هجوم بردند. آنان بسياري از حجاج و ساكنان مكه را از دم تيغ گذراندند و اهانتي بيسابقه بر كعبه و مسجدالحرام روا داشتند. آنان نهتنها در كعبه را از جاي درآوردند و پرده آن را تكهتكه كردند، بلکه حجرالاسود را نيز از جاي كندند و همراه خود به شهر احساء بردند. شماري از مورخان دعوي داشتهاند كه آنان در پي تسلط بر مكه به نام خليفه فاطمي مغرب و مصر كه پيرو مذهب اسماعيلي بود خطبه خواندند و شرح ماجرا را با ارسال نامهاي از سوي ابوطاهر به او اعلام داشتند؛ اما خليفه فاطمي از اين كار ننگين برائت جست.
ظاهرا تنها سال 339 هجري بود كه قرمطيان پس از 22 سال و در پي تهديدهاي روزافزون خليفه فاطمي، مهدي، خود را ناگزير از بازپس گرداندن حجرالاسود ديدند.
البته برخي اسناد تاريخي وجود دارد كه نشان ميدهد كعبه گهگاه نقطه عطف توجه سياستمداران بوده است. به عنوان نمونه، برابر با آنچه در كتابهاي تاريخي چون تاريخ وصاف آمده است سعدالدوله يهودي، وزير ايلخان نابخرد مغول، ارغون، انديشه تخريب كعبه را به سر پرورانده بود، اما او فرصت آن نيافت چنين كند، زيرا بزرگان ايران سعدالدوله منحوس طالع منكوس اختر را از آب تيغ آبشار فنا دادند. مورد ديگري كه ميتوان شاهد آورد مربوط به عثمانيان است.
تركان عثماني پس از آن كه ياراي آن يافتند گستره قلمروي خويش را به حجاز برسانند، هيچگونه اهانتي به اماكن مقدسه آن روا نداشتند، بلكه آن را بيش از پيش محترم شمردند، اما تسلط بر حرمين شريفين سبب شد خود را مدعي خلافت بر كليه سرزمينهاي اسلامي بدانند.
درحقيقت، تنها پس از فرا رسيدن روزگار معاصر و به قدرت رسيدن آلسعود در عربستان بود كه كعبه دگربار هتاكيها و فجايعي چند به خود ديد. از آن جمله ميتوان به كشتار زائران ايراني حرم امن الهي در روز نهم مرداد سال 1366هجري خورشيدي اشاره كرد.
امیر نعمتی لیمایی/ جام جم
برای مشاهده مجله شبانه اینجا
کلیک کنید