به گزارش
سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در مراسم تجدید بیعت فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که همزمان با هفته نیروی انتظامی برگزار شد، در تبیین سرمایههای این نیرو گفت: اولین سرمایه یک نیروی نظامی و انتظامی سرمایهای است که برای همه انسانها وجود دارد اما برای این نیروها بیشتر وجود دارد و لمس میشود و آن، سرمایه «توکل بر خدا» است.
وي با بيان اينكه "اگر هرکس خود را در پناه خدا احساس کند و او را ناظر بر روزگار فردی، اجتماعی و کاری ببیند و اعتماد به خدا داشته باشد، بزرگترین سرمایه یک انسان و یک مسلمان است"، افزود: این اعتماد به قدری دلها را بالا میبرد که انسان همهچیز خود را از یک جهت بیارزش میببیند و از طرف دیگر با ارزش؛ بیارزش از این جهت که هیچچیز در مقابل خداوند ارزشی ندارد و با ارزش از این نظر که همه بندگان خدا را از این جهت که مخلوق او هستند دارای ارزش بداند.
نوه امام خميني(ره) تصریح کرد: وقتی کسی بنده خدا میشود از حالت حقارت و ناشناسی بیرون میآید و در نتيجه بندگی، سرمایه هر فردی است. یکی از سرمایههای امام (س) نیز خوشبینی و خوشباوری به خدا بود که مصداق بارز آیه "ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقداکم" است.
سیدحسن خمینی با بيان اينكه "انسان ضمن بندگی خدا، محبوب او میشود"، به ذكر داستانی مربوط به یکی از عرفای اسلامی پرداخت و گفت: روزی فردی از "شبلی" یکی از عرفای نامدار اسلامی پرسید زکات 200 درهم چه مقدار است؟ شبلی پرسید برای من این سوال را میپرسی یا خودت؟ آن فرد پاسخ داد، برای خودم. شبلی گفت: تو باید پنج دینار بدهی اما من باید همه آن 200 درهم را بدهم؛ تو وقتی پنج درهم را میدهی از خدا میپرسی که آیا راضی هستی؟ اما وقتی من کل 200 درهم را میدهم، خداست که از من میپرسد ای بنده من آیا از من راضی هستی؟
وی خطاب به كاركنان نيروي انتظامي ادامه داد: گاهی اوقات طوری میشود که خدا از بندهاش میپرسد آیا از من راضی هستی یا نه؟ بنابراين اولین سرمایه هر انسان و بويژه شما توکل، اعتماد و باور به این آیه است که هرچه هست از اوست.
وي یادآور شد: ما همواره دیدهایم که همه جمع شدند تا کسی را ذلیل کنند اما او عزیز شد و از طرف دیگر همه جمع شدند تا کسی را عزیز کنند اما او ذلیل شد. امام بزرگوار ما یکی از افراد دسته اول است؛ هرچقدر که در دوره ستمشاهی میخواستند امام را منزوی کنند و به نسیان و فراموشی بسپارند، اما نشد چون دلها دست خداست.
سیدحسن خمینی افزود: گاهی اوقات برخی حرفها آنقدر گفته میشود که این تکرار، به ضد آن حرف تبدیل میشود و انسان آرام آرام فکر میکند اینها واقعیت ندارد. یکی از نکات مهم در امر تبلیغات این است که انسان حرفی را زیاد تکرار نکند که در این صورت اولا مستمع خسته میشود و ثانیا مانند آن مثل که میگوید "قسم خوردی، باورم از بین رفت"، آرام آرام موضوع عادی شده یا حمل به غلو میشود. بنابراین در بیان مطالب باید حد نگه داشت اما این یک واقعیت است که باید بپذیریم تمام دنیا و ما فیها، فراز و فرودش، به لطف و عنایت الهی بستگی دارد، پس سعی کنیم که این باور را در تمام بلندشدنها و نشستنهایمان در نظر بگیریم.
وی دومین سرمایه نیروی انتظامی را «اعتماد اجتماعی» دانست و اظهار كرد: جامعهشناسان میگویند کنترل در هر جامعه دو گونه است؛ رسمی و غیر رسمی. کنترل رسمی آن است که نهادهای رسمی یک سیستم، بر اجزاء آن سیستم دارند. اما کنترلهای غیررسمی آن کنترلی است که تک تک انسانها بدون مأموریت، نسبت به جامعه دارند. مثلا اگر در محیط های سنتی ما اگر احیانا کسی به ناهنجاریهای اخلاقی مبتلا شود، سعی میکند تا آن را پنهان کند زیرا اگر متهم شد، تمام همسایگان و اطرافیان، او را طرد میکنند.
نوه امام با اشاره به این موضوع که انسانها همواره دوست دارند نزد یکدیگر خوب جلوه کنند، افزود: کنترل غیر رسمی در جامعه منوط به نظام ارزشی آن جامعه است. اگر این نظام دروغ و تهمت را بد بداند، در آن جامعه گناه را کمتر خواهیم دید زیرا اگر کسی مرتکب دروغ، تهمت، دزدی یا شرب خمر شد، در آن جامعه طرد خواهد شد، اما اگر یک ناهنجاری مانند شرب خمر، در جامعهای بد یا مورد تنفر نبود، افراد آن فقط از پلیس میترسند و آن را پنهان میکنند، اما به کار خود ادامه میدهند؛ یعنی جامعه او را کنترل نمیکند و کنترل رسمی لازم است.
تولیت آستان مقدس امام خمینی (ره) با تاکید بر اینکه "جوامع انسانی و کنترل غیر رسمی مهمترین عامل بازدارنده هستند"، ادامه داد: اگر خانوادهای نسبت به یک گناه تنفر داشت، کسی به سمت آن نمیرود اما اگر کسی دید که مثلا زن همسایه، خانواده، نجار، مغازه محل و... غیبت میکند دیگر قبح غیبت کردن هم نزد او از بین میرود.
وی با اشاره به تعبیر «اسلام کاریکاتوری» که چند سال پیش آن را طرح کرد، گفت: بعضا اسلام نزد ما کاریکاتوری معرفی میشود، یعنی اینکه اگر کسی پیش شما غیبت کرد در ارتباط با او مشکلی ندارید، حتی پشت سر او نماز هم میخوانید اما اگر دیدید که همان فرد مشروبخور است یا مشکل اخلاقی دارد حساسیتتان برانگیخته ميشود و میگویید مگر میشود من با این فرد رابطه داشته باشم و ارتباط خود با او را قطع میکنید، در حالی که در اسلام و نزد پیامبر(ص) غیبت کردن از زنا هم بدتر است. در کاریکاتور هم اینگونه؛ یعنی تناسب اجزای صورت به هم میخورد و بینی و چشم و... بزرگتر یا کوچکتر از حد معمول دیده میشوند.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه "در صورت این نوع نگاه، اجزای فکری ما با آنچه در واقعیت امر وجود دارد تفاوت خواهد کرد"، تصریح کرد: از دید پیامبر(ص) دروغ و غیبت "اشد من الزنا" است. اما آیا برای ما اینگونه است؟
وي با تاکید بر اینکه "کنترل اصلی هر نظام، هنجارهای جامعه است"، گفت: خودتان لمس میکنید که مقابله با آنچه که برای جامعه بد شمرده میشود به راحتی آب خوردن است اما خدا نکند که یک چیز جرم دانسته شود، اما جامعه آن را جرم نداند. از روی یک پشت بام که جمع شد روی پشت بام بعدی باز هم خواهد بود زیرا افراد آن را بد و مشکل نمیدانند که بخواهند با پلیس همکاری کنند چون او کنترل غیررسمی را از درون خود برداشته است. برای رفع کردن چنین مشکلی باید فرهنگسازی شود تا جامعه ناهنجار بودن را بپذيرد و بداند کاری که توسط قانون جرم دانسته شده، بد است.
نوه امام خطاب به حاضران اظهار كرد: اگر فرق "جرم" و "قبح" برداشته شود، خود فرد اقدام به رفع و برداشتن آن خواهد کرد. در آن صورت تعداد اندکی هم که آن را دارند، يا جامعه تحویل شما خواهد داد یا اینکه خودتان برخورد میکنید.
وی با بيان اينكه "مهمترین سرمایه نیروی انتظامی بعد از توکل بر خدا، سرمایه اجتماعی و اعتماد ملی است"، افزود: اینکه مردم به پلیس اعتماد داشته باشند و قبول داشته باشند که آنها بر اساس هنجارهای ذهنی جامعه حرکت میکنند، امر ارزشمندی است. در اینصورت اگر یک دزد وارد بازار شود، وقتی به تعبیر قدما یک "آجان" وارد شد فرار میکند زیرا میداند همه مخالف او هستند. پس بزرگترین سرمایه نیروی انتظامی این است که نظام، فرهنگ خود را به جماعت بقبولاند و تلاش کند جرمی را که با آن مقابله میکند، جامعه نیز جرم و بزه تلقی كند که در اینصورت جامعه همکاری خواهد کرد.
سيدحسن خميني در تشريح صحبت خود، مثالي بيان كرد و گفت: مثلا در بستن کمربند ايمني در خودروها کار خوبی انجام شد. ما در جوانی که رانندگی یاد گرفته بودیم فکر میکردیم بستن کمربند با غرور جوانی سازگار نیست و آدم درست و حسابی کمربند نمیبندد، اما با یک کار صحیح که انجام شد جامعه پذیرفت این کار به نفع خودش است و چون آن را به عنوان هنجار پذیرفت، حتی اگر در جاده پلیس هم نباشد، مردم باز هم کمربند میبندند.
وي سومین سرمایه نیروی انتظامی را «نیروی انسانی» دانست و افزود: مهمترین سرمایه درونسازمانی، نیروی انسانی است و شرط تکامل نیروی انسانی این است که او از کار خودش خشنود باشد. به یاد میآورم که در سال آخر دبیرستان دبیری داشتیم که میگفت در انتخاب رشته کنکور، رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنید زیرا رفتگری که شغل خود را دوست دارد صبحها راحتتر از پزشکی که کار خود را دوست ندارد به سرکار میرود.
نوه امام خميني تاکید کرد: فضای کار باید بهگونهای باشد که اعضای نیروی انتظامی به کار خود علاقه و از آن رضایت داشته باشند که البته در این امر عواملی مانند مسائل مالی، معیشتی، مشکلات شخصی و... هم موثر است. مهم این است که فضای درونی یک مجموعه آمیخته با محبت، رفاقت و احساس آرامش روحی باشد که امیدوارم این امر در مجموعه تحقق بیشتری بیابد؛ البته به قول ما طلبهها، این امر از امور تشکیکی است و هرچقدر زیاد باشد، بیشتر از آن هم ممکن است.
سيدحسن خميني در پایان گفت: اگر کارکنان نیروی انتظامی از کار خود راضی باشند و از جامعه مزد رافت بگیرند و چشم جامعه بزرگترین تشکر از آنها باشد و خندهای از لب مردم ببینند، بزرگترین تشویق نیروهاست. بنابراين مزد نیروی انتظامی از دستهای مردم نیست، بلکه از خنده و چشم مردم است. این چشم و خنده بزرگترین سرمایه هر دستگاه و مجموعه است.
بر اساس اين گزارش، فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی پیش از این مراسم با حضور در حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) با اهداء تاج گل و قرائت فاتحه به مقام شامخ بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ادای احترام کردند.
انتهاي پيام/