به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اخبار ویژه روزنامه های امروز سه شنبه را در اینجا می توانید بخوانید:
روزنامه کیهان:
منابع صهيونيست: حزب الله بسيار قدرتمندتر شده است
منابع مختلف صهيونيستي معتقدند توانمندي هاي نظامي حزب الله در قياس با 6 سال پيش به شكل بسيار نگران كننده اي افزايش يافته است.
گاي افيعاد تحليلگر مركز پژوهش هاي امنيت ملي اسرائيل- وابسته به دانشگاه تل آويو- در اين زمينه مي گويد: حزب الله تغييرات ارتش اسرائيل را به دقت مورد بررسي قرار داده و تلاش كرده توانمندي هاي خود را در هرگونه جنگ احتمالي آينده با توجه به شرايط و تدابير جديد ارتش اسرائيل، تطبيق دهد. اكنون توانمندي هاي نظامي حزب الله در تمام زمينه ها به شكل بسيار نگران كننده افزايش يافته است به طوري كه ماهيت نظامي حزب الله را در قياس با حزب الله سال 2006 كاملاً متفاوت ساخته است.
وي مي افزايد: اسرائيل امروز در مقابل دشمني سرسخت قرار گرفته و ديگر با طرح هاي قديمي مبارزه با آن كار ساز نيست.
به گزارش القدس العربي، گاي افيعاد همچنين در توصيف فرماندهان بلند پايه حزب الله كه آنها را فرماندهاني «رشيد» توصيف كرده است، تأكيد كرد: ارتش رژيم صهيونيستي در ماموريت دستيابي به اين رهبران نيز كاملاً ناكام مانده است و اين افراد حقيقتاً ثابت كرده اند كه آنها فرماندهاني تمام عيار در زمينه جنگ نظامي به شمار مي آيند.
به گزارش قدسنا، همچنين پايگاه خبري ISRAEL DEFENCE متخصص در پژوهش مسائل امنيتي، پژوهشي را كه «عاتي شيلاح» كارشناس مسائل نظامي، انجام داده است منتشر كرد. به گفته وي حزب الله پس از گذشت 6 سال از پايان جنگ دوم لبنان، دست به تغييرات دراز مدت در نحوه انتشار نيروهاي ميداني خود كرده و اين تغييرات براساس نظريه جنگي ويژه حزب الله صورت گرفته است.
وي مي گويد: حزب الله نظريه ويژه خود را براساس نقاط ضعف دشمن بنا نهاده است.
شيلاح گفته است: حزب الله سعي خواهد كرد جنگ با اسرائيل يك جنگ فرسايشي از نظر اقتصادي و ريختن خونهاي سربازان اسرائيلي باشد. علاوه بر آن حزب الله در جنگ آينده سعي خواهد كرد سامانه هاي شليك موشك هاي خود به طرف اعماق سرزمين هاي اشغالي را از هرگونه حملات دور نگه دارد تا بواسطه شليك تعداد زيادي موشك به سوي اسرائيل تا حد ممكن هزينه هاي جاني و اقتصادي تل آويو را افزايش دهد.
علاوه بر اين شيلاح تأكيد كرد: حزب الله در اين مدت اقدام به احداث چهار خط دفاعي با هدف محافظت از زير ساخت هاي اصلي اين حزب كرده است.
ضد و نقيض هاي محسن هاشمي درباره ميانه روي و افراطي گري
محسن هاشمي مي گويد به دليل شرايط و تفكر پدر سعي كرده ايم در چارچوب اصلاح طلب يا اصولگرا قرار نگيريم. وي در عين حال از اصلاح طلبان و اپوزيسيون خواست حضور در انتخابات را جدي بگيرند. به گفته محسن هاشمي «بايد مواظب بود فردي كه براي روزهاي سخت و بحراني ساخته شده، به ميدان بيايد».
مديرعامل سابق شركت مترو در مصاحبه با نشريه زنجيره اي آسمان گفته است: به دليل شرايط و تفكر پدر، اصولا سعي بر اين بوده كه در چارچوب اصلاح طلب يا اصولگرا قرار نگيريم. شايد به همين دليل است كه سوء تفاهمات پيش مي آيد. آنچه هميشه براي من مهم بوده است، برخورد با افراط و تفريط در هر زمينه و توسعه و پيشرفت ايران و چهره واقعي اسلام بوده است كه بايد خالي از افراط و تفريط و خرافات كه متاسفانه اخيرا از آن بيشتر استفاده مي شود، باشد. بزرگان نظام و علي الخصوص خانواده ما از افراطيون هر دو جناح صدمه ديده اند.
وي با وجود اين اظهارنظر، درباره پيوند وثيق فائزه و مهدي هاشمي با افراطيون ساختارشكن- از جمله در روزنامه زن و سايت جمهوريت و...- توضيحي ارائه نكرد. روزنامه زن با مديريت فائزه هاشمي در كجروي و انحراف تا آنجا پيش رفت كه به مصاحبه و تبليغ فرح پهلوي پرداخت و برخي عناصر آلوده در روزنامه زن و سايت جمهوريت به خدمت گرفته شده بودند.
محسن هاشمي مي گويد «اصلاح طلبان تندرو در سال هاي 76 تا 78 عليه ما شايعات راه انداختند. در زمان وزارت فرهنگ آقاي مهاجراني، كتاب عاليجناب سرخپوش چاپ و بارها تجديد چاپ شد.»
مهاجراني طي سال هاي اخير همانند مهدي هاشمي در لندن اقامت داشت. وي معاون حقوقي و پارلماني هاشمي در دولت سازندگي بود كه با نگارش مقاله اي خواستار تغيير قانون اساسي و امكان رياست هاشمي براي دوره سوم شد. مهاجراني از اعضاي مركزيت حزب كارگزاران سازندگي بود كه با مديريت نامحسوس آقاي هاشمي اداره مي شد. بنابراين اين پرسش مطرح مي شود كه افراطيون در كدام فرآيند پرورده شده و مجال و ميدان پيدا كردند. اين پرسش از آن جهت در خور توجه است كه محسن هاشمي در مصاحبه مي گويد «مشكل كشور ما افراطيون و تندروهايي هستند كه به قدرت مي رسند. منظورم افراطيون هر دو جناح هستند. آنها وقتي پا مي گيرند و از طريق ورود به قدرت قد علم مي كنند، براي نظام مشكل آفرين مي شوند. زيست اين افراطيون چپ و راست در بحران است.»
وي همچنين در اظهارنظري قابل تامل مي گويد: از دل تفكر اعتدال گرايانه دولت هاشمي، خاتمي ظهور مي كند اما از دل دولت خاتمي، احمدي نژاد سر برمي آورد. افراطيون از پشت به هم مي رسند. ممكن است در ظاهر مقابل هم باشند، اما از پشت تفكراتشان يكي است، چون نتيجه رفتار و كارهاي آنها يكي است.
او توضيح نمي دهد كه بالاخره تيم خاتمي به عنوان محصول دولت خاتمي، افراطي بود يا معتدل؟
محسن هاشمي در بخش ديگري از مصاحبه با نشريه آسمان از اصلاح طلبان خواست انتخابات رياست جمهوري را جدي بگيرند و افزود: به نظرم قطعا اشتباه است كه اصلاح طلبان به عدم شركت فعال فكر كنند. بهتر است با يك برنامه قوي و قابل عمل كه واقع گرايي، عمل گرايي همراه با نگاه به آرمان ها را در خود داشته باشد در انتخابات شركت كنند. براي اين شركت لازم نيست شرط و شروط غيرميسر بگذارند.
وي تصريح كرد: اپوزيسيون و اصلاح طلبان بايد بدانند كه ديگر ناز مشكلي را حل نمي كند و فرش قرمز براي آنها پهن نمي كنند.
وي همچنين گفت: بايد مواظب بود فردي كه براي روزهاي سخت و بحران ساخته شده است، به ميدان بيايد.
فرمانده آمريكايي:
نيروهاي ما اكنون توسط پليس و سربازهاي افغان كشته مي شوند
فرمانده ارشد آمريكا در افغانستان نسبت به حملات سربازان و پليس افغان عليه نيروهاي اشغالگر ابراز نگراني و عصبانيت كرد.
ژنرال جان آلن در گفت و گو با شبكه سي بي اس تصريح كرد؛ من به شدت از حملات سربازان و پليس هاي افغان به نيروهاي غربي كه به «حملات خودي» موسوم شده عصباني ام. ما در جنگ افغانستان آماده فداكاري هاي بسياري هستيم اما نمي خواهيم به خاطر آن كشته شويم و به قتل برسيم.
ژنرال آلن گفت: همان گونه كه در جنگ عراق، بمب هاي دست ساز و خانگي به اسلحه متمايز جنگ تبديل شده بود، در افغانستان نيز به تدريج مي بينيم حملات خودي چنين نقشي پيدا مي كند.
در جديدترين حمله مشكوك از اين دست يك سرباز آمريكايي و يك نيروي غيرنظامي غرب، در شرق افغانستان كشته شدند.
در سال جاري ميلادي تاكنون بيش از 50 نظامي خارجي در حملات خودي كشته شده اند.
اين در حالي است كه شمار تلفات نيروهاي آمريكايي در افغانستان نيز روز شنبه از مرز 2 هزار نفر گذشت.
اصغرزاده: ما جيغ زديم اما خاتمي و دولتش صداي ما را نشنيدند
ابراهيم اصغرزاده، علت شكست هاي پياپي اصلاح طلبان را نشنيدن صداي مردم و نديدن آنها مي داند.
دبير كل سابق حزب همبستگي كه معاونت وزارت ارشاد، نمايندگي مجلس و عضويت در شوراي سردبيري روزنامه سلام و شوراي شهر اول تهران را در كارنامه خود دارد، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته است: اصلاح طلبان چون داراي تز اقتصادي روشني نبودند، فرصت ها را تبديل به تهديد عليه خود كردند، به نظرم دولت سازندگي با يك ديدگاه شبه ليبراليستي، ديدگاه شفاف تري داشت اما چپ سنتي كه بعداً موتور محرك رويدادهاي سال هاي بعد از 76 شد و در تركيب دولت خاتمي قرار گرفت، ديدگاه اقتصادي متناقض و مغشوشي داشت. حتي نمي شد تشخيص داد كه بالاخره جهت گيري دولت خاتمي سوسياليستي است، ليبراليستي است، سوسيال دموكرات است يا اتحاديه گرا؟
وي مي افزايد: خاتمي آمد كه ضعف هاي دولت هاشمي را جبران كند و به توسعه سياسي و بازسازي اجتماعي بپردازد. در دولت هاشمي به دليل اختلاف فازي كه ميان برنامه اقتصادي برگزيده شده و ساختار طبقاتي و اجتماعي پيش آمده بود همه چيز متزلزل شد. ناگهان واكنش هاي توده ها به صورت شورش هاي شهري در پاره اي نقاط ديده شد و گراني و تورم اوج گرفت.
وي درباره ريزش تدريجي آراي اصلاح طلبان در ميانه راه مي گويد: ما شكست خورديم اما بخشي از آن به اين دليل بود كه خود اصلاح طلبان يعني آن هسته اصلي اصلاح طلبان حرف هاي ما را نشنيدند. ما كه داد زديم و جيغ بنفش كشيديم اما خاتمي و دولتش صداي ما را كه امتناع پذيرش اجتماعي اقتصاد محض ليبراليستي و ارثيه باقي مانده از دولت سازندگي را فرياد مي زديم، نشنيد. يعني راستش را بخواهيد گوش هايشان را گرفته بودند وگرنه به عنوان نمونه بارها من و دوستانم در شوراي اول شهر تهران داد زديم كه صداي شكستن استخوان هاي تهيدستان شهري و روستايي به گوش مي رسد.آخرش آمدند شوراي شهر را منحل كردند، آنگاه واكنش مردم تهران به انتخابات شوراي شهر دوم را ديديم.
وي مي افزايد: البته هر يك از ما سهمي در شكست ها داريم. كم يا زياد سهم من چيزي نيست جز زمزمه يار دبستاني من(!) سهم آقاي خاتمي بيش از همه است. داوري اخلاقي مشكل ما را حل نمي كند. ما به جهت ارزيابي توان او در رهبري سياسي جنبش اصلاح طلبي و هزينه فايده كردن فعاليت هاي سياسي محتاج داوري سياسي پيرامون او هستيم.
اصغرزاده در عين حال اظهار مي دارد: تاكتيك هاي ما بسيار لغزنده، متغير و متناقض و فاقد يك راهبرد روشن و شفاف بود. چيزهاي بي ربطي ناگهان مانند يك موج مي آمد و شعار بخش هايي از جامعه مي شد، مثل بحث عبور از خاتمي يا در بخش هايي از بدنه اجتماعي اصلاح طلبان اين تصور به وجود آمد كه ما از اساس بايد تكليف مان را با همه چيز كشور روشن كنيم، از قانون اساسي گرفته و دين مردم تا تاريخ. بنابراين مسيرهاي انحرافي بسياري را گشود و انرژي اصلاح طلبان را هدر داد. اين يك اشتباه بود. گاهي جامعه تحريك مي شد در برابر كندروي هاي دولت اصلاحات و قابل كشف نيست كه چقدر از اينها واقعي بود و چقدرش دام طراحي شده.
وي خواستار شركت اصلاح طلبان در انتخابات با حفظ هويت اصلاح طلبان شد و گفت: ما بايد در انتخابات 92 شركت كنيم البته با حفظ هويت اصلاح طلبي و معرفي كانديداهايي كه از حداقل استانداردهاي اصلاح طلبان برخوردار باشند.
اصغرزاده در اين مصاحبه هر چند در آغاز مصاحبه مي گويد: «در كما به سر مي برم و ترجيح مي دهم وقتي خلاقيت و ابتكار عمل در صحنه ندارم، سكوت كنم» اما در پايان آن اظهار داشته كه آماده كمك به تجديد سازمان اصلاح طلبان است.
كشتگر: ناف سازمان مجاهدين را با مزدوري بيگانه بريده اند
يك عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق تصريح كرد ناف سازمان مجاهدين خلق (منافقين) را با مزدوري بيگانه بريده اند و آنها قابل تغيير و اعتماد نيستند.
علي كشتگر به بهانه تخليه پادگان اشرف و خروج منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي آمريكا يادآور شد: آنها بايد عملكرد خود را درباره ترورهايي كه در ايران مرتكب شده اند و همكاري با ارتش عراق در جنگ هشت ساله به نقد بكشند. اما سخنان رئيس اين گروه بيانگر ادامه راه گذشته است. مريم رجوي مي پندارد كه تغيير موضع آمريكا در قبال سازمان براي آنها چنان مشروعيت و نفوذي به بار مي آورد كه از اين پس موازنه قوا به سود آنان تغيير مي كند! سرمايه اي كه او براي اين تغيير موازنه قوا روي آن حساب باز كرده پيشينه خونين به اضافه حمايت خارجي است.
وي در گويانيوز مي افزايد: «اين تصور كه حمايت وزارت خارجه آمريكا از مجاهدين موازنه قوا را به سود آنان عوض مي كند به چه معنا است؟ آمريكا چگونه و با كدام مكانيسمي مي تواند براي تغيير موازنه قوا در ايران به سود مجاهدين دخيل باشد؟ اين حرف ادامه همان نگرشي است كه سازمان را در بحبوحه جنگ ايران و عراق به همكاري با عراق و كشورهاي عربي خليج فارس عليه ايران كشاند. مي دانيم كه اختلاف آمريكا و اروپا با جمهوري اسلامي نه بر سر نقض حقوق بشر در ايران بلكه صرفا بر سر مساله هسته اي و مواضع جمهوري اسلامي در قبال اسرائيل بوده و هست. حمايت مستقيم آمريكا از يك جريان سياسي معين در ايران اگر واقعيت پيدا كند، قطعا از موضع منافع آمريكا است. آمريكا در عربستان و شيخ نشين هاي خليج فارس حامي حكومت هاي استبدادي است. چرا كه اين حكومت ها منافع آمريكا را تامين مي كنند. تفكري كه براي موفقيت روي حمايت قدرت هاي خارجي حساب باز مي كند، تفكر كهنه اي است متعلق به دوران استعمار. دوراني كه سفارتخانه هاي قدرت هاي بزرگ در تهران، در مسايل سياسي و تحولات داخلي ايران دخالت مستقيم داشتند و هر حزبي يك حامي خارجي داشت.
عضو مركزيت گروهك متحد فدائيان خلق مي نويسد: اظهارات مريم رجوي يك بار ديگر نشان مي دهد كه سازمان نه مي تواند با گذشته خونين و خشونت آميز خود تعيين تكليف كند و نه از اتكا به قدرت هاي خارجي دست بردارد و اين البته جاي تعجب ندارد چرا كه مايه انسجام آنها همين گذشته خونين و تبعات از جمله همكاري با عراق و قدرت هاي مخالف جمهوري اسلامي است. آنها با كمترين تعيين تكليف نسبت به گذشته دچار ريزش و لرزش دروني مي شوند و به خطر مي افتند.
روزنامه وطن امروز :
پشتپرده ادعای العربیه علیه ایران در سوریه رو شد
منابع خبری تاکید میکنند سرویس اطلاعات عربستانسعودی در پس ادعاهای اخیر شبکه العربیه مبنی بر دست داشتن روسیه و ایران در بحران سوریه قرار داشته است.
هفتهنامه فلسطینی المنار به نقل از برخی منابع نوشت: اسنادی که شبکه سعودی العربیه آنها را منتشر کرده و مدعی شده که این اسناد مربوط به سرویسهای اطلاعاتی سوریه است و دست داشتن روسیه و ایران در بحران سوریه را به اثبات میرساند، اسنادی دروغین و اطلاعات ارائه شده بیپایه و اساس هستند.
این منابع در ادامه تاکید کردند: آنچه العربیه دست به انتشار آن زده، در واقع ادامه همان مطالب و گزارشهایی است که یکی از روزنامههای این کشور چند هفته پیش آن را منتشر کرد و در آن سخنانی را به معاون وزیر خارجه روسیه منتسب کرد و چون با تکذیب معاون وزیر خارجه روسیه مواجه شد، اعلام کرد این سخنان منتسب به معاون یکی از وزرای روسیه است. منابع یادشده ادامه دادند: دوایر مرتبط و وابسته به سرویس اطلاعات عربستانسعودی که ریاست آن را بندر بن سلطان برعهده دارد، جنگی روانی و رسانهای را علیه مردم و نظام سوریه به راه انداختهاند.
به گفته این منابع: هدف عربستانسعودی از این اقدامات هموار کردن ماموریت آنکارا و توجیه اقدامات آن در حمایت از تروریستهای مسلح و سرنگونی نظام در دمشق است.
مأموريت ويژه خبرنگاران الجزيره و سیانان در ايران
خبرنگاران شبكههاي خبري خارجي اذعان كردهاند در جريان برگزاري اجلاس جنبش عدمتعهد در تهران ماموريت داشتهاند اختلافات شيعه و سني را در رسانهها بزرگنمايي كنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، گفته ميشود از خبرنگاران ايراني كه با شبكههاي خارجي «الجزيره» و «سيانان» همكاري دارند، پرسيده شده كه خط رسانههاي خارجي طي اجلاس چه بوده كه عنوان كردهاند: از ما خواسته شده بود اختلافاتي كه بين كشورهاي اسلامي بویژه ايران و ديگر كشورهاي اسلامي وجود دارد، مانند اختلاف شيعه و سني بزرگنمايي شود.
در عين حال خبرنگار شبكه سيبياس آمريكا در توصيف مشاهدات خود از ايران گفته است: ما قبل از ورود تصور ديگري از ايران داشتيم و فكر ميكرديم همه چيز در ايران تعطيل است، برخلاف تصور ديديم بازارهاي ايران حتي از بازارهاي اروپايي هم پررونقتر است.
روزنامه خراسان:
دردسرهاي چک برگشتي براي يک نماينده مجلس
يکي از نمايندگان مجلس که از شرق کشوربه بهارستان راه يافته، به علت برگشت خوردن يک چک ۴۵۰ميليون توماني با مشکلات زيادي مواجه شده است.
اين چک مربوط به دوره اي است که اين نماينده، مسئول يک شرکت تعاوني بوده و اکنون که موعد وصول پول طلبکاران فرا رسيده است، صندوق اين تعاوني چنين پولي را در اختيار ندارد.
هزينه هاي فراوان ابطال بليت توسط کارمندان يک شرکت مشهور
بر اساس گزارش مسئولان امور مالي يکي از شرکت هاي مشهور دولتي، درصد ابطال بليت هواپيما توسط کارکنان اين شرکت طي ماه هاي اخير افزايش قابل توجهي يافته و اين موضوع، هزينه هاي زيادي را به بيت المال وارد کرده است.
پس از تهيه اين گزارش، مديرعامل اين شرکت دستور داده در صورت نبود دلايل و اسناد توجيهي، هزينه ابطال از حقوق کارمندان خاطي کسر شود.
روزنامه تهران امروز:
من پدربزرگ موشکی هستم
محسن رفیقدوست وزیر سپاه در دوران دفاعمقدس به مخالفت بهزاد نبوي با جنگ اشاره كرد و گفت: یکی از افرادی که همیشه در هیات دولت با ادامه جنگ مخالف بودند آقای بهزاد نبوی بود.
یادم هست برای تامین مهمات برای یک عملیات بزرگ در سال 65 به بیش از سه میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم. ولی تنها 100 میلیون دلار داشتیم.
در همین حین قائممقام من در وزارت سپاه گفت با همین ارز میتوانیم کارخانه مهمات سازی بزنیم. وقتی برنامه نوشته شد دیدم واقعا این کار شدنی است.
من هم در جلسه هیات دولت به عنوان یک خبر اعلام کردم ما میتوانیم در مدت چند ماه 12 میلیون گلوله خمپاره توپ با 20 درصد قیمت خارجی تولید کنیم. یادم هست آقای بهزاد نبوی در کاغذی برایم نوشت: خدایا لا اقل در هیات دولت شعور را جایگزین شعار بفرما! و به من داد.
من گفتم بهزاد زیرش را امضا کن ولی امضا نکرد. ولی من این کار را انجام دادم. حتی ایران خودرو و سایر کارخانجات را برای این کار بسیج کردیم.
از محسن رفیقدوست سوال شد که بالاخره پدر موشکی ایران شما هستید یا شهید تهرانی مقدم که با لبخند به تابلویی بالای سرش اشاره کرد و گفت: شهید تهرانی مقدم با امضای خودش نوشته است من پدر موشکی ایران هستم ولی من با افتخار میگویم پدر موشکی ایران شهید تهرانیمقدم است و من پدربزرگش هستم!
جوانفکر مهمتر است یا گرانی؟
در روزهای گذشته رسانههای وابسته به جریان انحراف فشار بسیاری را بر دستگاه قضایی وارد آوردهاند تا از تصمیم خود درباره اجرای حکم مشاور مطبوعاتی رئیسجمهور منصرف شود.
آنچه از شنیدهها و شواهد حاکی است این فشار برنامهریزی شده بوده و در روزهای آینده هم بر شدت آن افزوده خواهد شد.
آنچه اما تاکنون شاهد آن بودهایم مقاومت و صلابت دستگاه قضایی در این میدان بوده است. اگر چه جز این هم انتظار نمیرفت.
قانونگرایی و قانونمداری شعار زیبایی است که کاندیداهای رياستجمهوري در ایران به هنگام انتخابات سر میدهند. اجرای عدالت و قانون به خودی خود کار راحتی است اما آنچه آن را سخت میکند اجرای عدالت درباره نزدیکان است.
روی این سخن با رئيسجمهور محترم است که بر اساس قانون اجرای قانوناساسی را بر عهده دارد. ایشان بارها و بارها بر اجرای عدالت حتی درباره نزدیکان خود تاکید کرده بودند. حالا چه شده است که بازداشت یکی از نزدیکان خود را تاب نمی آورند و چند روزی است یک موضوع ساده را به بحرانی بزرگ تبدیل کردهاند؟
گویا آقای احمدی نژاد فراموش کردهاند که قوه قضائیه نهادی مستقل از قوای دیگر است. آنچه قوه قضائیه در چند روز اخیر انجام داده جز اجرای قانون نبوده و چه بهتر از اینکه مردم دیده و لمس کردهاند که اجرای قانون حد و مرز نمی شناسد و حتی می تواند نزدیکترین افراد به مسئولین مملکت را شامل شود.
این امر نه آنگونه که برخی گفتهاند تضعیف نظام بلکه بر عکس عین تقویت نظام است. ای کاش رئیسجمهور محترم به جای پرداختن بهموضوعی بی اهمیت، وقت خود را صرف ساماندهی امورمهم دیگری چون سر و سامان دادن به وضعیت ارز، گرانیها و... میکردند.
انتقاد رئيس دیوان عدالت اداری به احمدی نژاد
رئيس دیوان عدالت اداری گفت: در نظامی که مردم تا این اندازه برای تحقق استقلال و آزادی آن ایثار کردهاند، کسی نباید از اصول و مسائلی که جزو مسلمات آن است، کوتاه بیاید.
حجتالاسلام منتظری در جلسه ديوان عدالت اداري افزود: کسی که در لباس رئيسجمهور نظام اسلامی سخنی میگوید، باید بسیار مراقب باشد؛ چرا که او نماینده نظامی است که امام راحل، بنیانگذار و رهبری معظم انقلاب، هدایتکننده و سکاندار آن است.
وی با انتقاد نسبت به ديدگاه رئيسجمهور درباره گفتوگو با آمریکا خاطرنشان كرد: به موجب قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی نظام به عهده رهبری است و ایشان در تعیین این سیاستها آنجایی که لازم باشد از مردم در قالب مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام یا مشاورانشان مشورت میگیرند.
رهبری معظم انقلاب با استدلالهای قوی و منطقی همانند سلف صالحش امام بزرگوار که در مقابل آمریکا خروشیدند، در این ارتباط مسائل را به طور روشن تبیین فرمودهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی:
عدم حضور آیت الله جنتی در نماز جمعه صحت ندارد
* رئيس ستاد نماز جمعه تهران گفت با توجه به كهولت سن آيتالله جنتي، طوري برنامه ريزي شده كه ايشان كمتر در نماز جمعه حضور يابند.
سيد يدالله شيرمردي رئيس ستاد نماز جمعه تهران با بيان اينكه آيتالله جنتي هيچ مشكلي با استمرار حضور در نماز جمعه ندارد گفت: با توجه به كهولت سن آيتالله جنتي حضور ايشان را طوري برنامه ريزي كردهايم كه كمتر به نماز جمعه بيايند اما اينكه ايشان درخواستي براي عدم حضور در نماز جمعه داشته باشند، صحت ندارد.
باراك نباشد با سگم ميخوابم!
* باراك نباشد با سگم ميخوابم! اين، جمله ايست كه همسر رئيسجمهور آمريكا در توصيف جانشين شوهرش گفت.
ميشل اوباما، همسر رئيسجمهور آمريكا در يك گفت وگوي مطبوعاتي با هدف جلب آراي بيشتر براي شوهر خود در انتخابات آينده رياست جمهوري، گفت: بسياري اوقات وقتي باراك دردسترسم نباشد با "بو" سگ پرتغالي الاصل خود روي تخت خوابم ميخوابم.
وي با بيان اينكه مهمترين كاري كه ميتواند در زندگي انجام دهد، رأي دادن در انتخابات رياست جمهوري است، گفت: بهترين لحظات زندگي من، لحظاتي است كه با باراك به سفرهاي تبليغاتي انتخاباتي ميروم و در اين سفرها، طعم غذاهاي مختلف ايالتهاي آمريكا را ميچشم!
اين روزها، روي آوردن به امور سطحي و مضحك با هدف جابجايي آرا به نفع كانديداي مطلوب هر يك از دو جناح دموكرات و جمهوري خواه، به روند رايج در تبليغات انتخاباتي "باراك اوباما" و "ميت رامني" تبديل شده است.