با تبيين معناي آزادي بيان گفت: انگيزه اصلي تاسيس شبکه الميادين نيرنگ‌هاي شبکه الجزيره و شبکه‌هاي همگرا مانند العربيه، بود که در انتشار اخبارشان به ظاهر نظر انديشمندان را در کنار نظر مردم بازتاب مي‌دهند؛ اما در عمل اين نيرنگي براي بازتاب بخشي از اخبار بود.

محمدصادق الحسيني کارشناس ارشد مسائل استراتژيک است که اين روزها رئيس دفتر تهران شبکه الميادين شده به همين بهانه خبرنگار سياسي باشگاه خبرنگاران در گفتگوي تفصيلي با وي به تحليل وضعيت رسانه‌هاي عربي و آزادي بيان و همچنين بررسي تحولات مصر و سوريه در چارچوب نگاه رسانه پرداخت که متن اين گفتگو را در زير مي‌خوانيد:

نام الميادين به چه منظور براي اين شبکه انتخاب شد، درباره چگونگي تاسيس اين شبکه توضيح مختصري بدهيد؟

الميادين به دو معني است، يکي به معني جمع ميدان است که ميدان معمولاً محل تجمع مردم براي بيان حرف‌هايشان است، مانند ميدان التحرير و ميدان آزادي تهران که محل حضور مردم عظيم‌الشأن ايران در 34 سال پيش بود که با تجمع خود در اين ميادين معادلات منطقه‌اي جهان را تغيير دادند و يک زلزله در جغرافياي سياسي جهان ايجاد کردند. بنابراين اسم الميادين را بر ساير اسامي ترجيح داديم تا اخبار، تحليل و نظريات و آراي ما بر گرفته از حس شور و شعور و بيان تفکر عموم مردم در ميادين باشد.

معني دومي که ما را نسبت به انتخاب اين اسم تشويق کرد اين بود که الميادين به معني"الف لام ميم يادين» بود که اين امر نيز بر گرفته از هويت ديني منطقه است که اين هويت ديني با زندگي غالب و اکثريت مردم همراه شده است؛ بنابراين اين دو امر باعث شد که نام الميادين را براي شبکه انتخاب کنيم.

انگيزه تاسيس شبکه الميادين چه بوده است و آيا عملکرد شبکه‌هايي مانند العربيه و الجزيره تاثيري در تاسيس الميادين داشته است؟

انگيزه اصلي تاسيس شبکه الميادين که توسط برادرم غصان‌بن‌الجدو که آن زمان رييس دفتر الجزيره در بيروت بودند صورت گرفت، احساس کرديم که شبکه الجزيره و شبکه‌هاي همگرا مانند العربيه، در انتشار اخبارشان نيرنگي را به کار مي‌برند و تبليغاتشان را با تمرکز بر انعکاس نظريات اقشار خاصي از جامعه و با شعار "هم راي الاول، هم راي آخر" فعاليت مي‌کنند که اين طور به نظر مي‌رسيد که آنان در واقع نظر انديشمندان را در کنار نظر مردم بازتاب مي‌دهند؛ اما بعدها در عمل ثابت شد که اين نيرنگي براي بازتاب بخشي از اخبار است. شديدترين زماني که ما با سياست‌هاي دو گانه الجزيره روبه‌رو شديم،زمان اوج بيداري اسلامي  و خيزش‌هاي اسلامي در منطقه بود که اين شبکه‌ها علي‌رغم عدم پوشش مسائل بحرين، از نظام آل‌خليفه حمايت مي‌کردند و تمام تمرکز خود را در بديل سازي در سوريه که در آن جا حق و باطل مخلوط شده بود به كار مي‌بردند؛ حتي آنان با استفاده از نام مجعول بهار عربي خواستند انقلاب‌هاي مردمي را کوچک جلوه دهند؛ بنابراين مجموع اين تحولات غصان‌بن‌الجدو را به همراه افرادي صاحب نظر و مستقل برآن داشت تا به تشکيل شبکه‌اي جديد و متفاوت با شبکه‌هاي عربي وابسته به قطر و عربستان دست بزنند.

مخاطب شما در شبکه الميادين كيست و رسالت و شعار اصلي الميادين بر چه پايه‌اي استوار است؟

هر چند مخالفان نمي‌خواستند شبکه‌اي انقلابي مانند شبکه‌هاي المنار و العالم به وجود آيد، اما هدف ما تنوير افکار مخاطباني بود که قشر خاکستري جامعه و کساني که نمي‌دانند چگونه حق را چگونه از باطل تشخيص دهند، بود و براساس حديث معروف پيامبر(ص) که مي‌فرمايند: "خدا ما و اشيا و موضوعات را همان طوري که هست نشان بده و بعد از آن حق را همان طوري که هست نمايان کن و قدرت دفاع از حق را به من نشان بده تا بتوانم از آن دفاع کنم." که اين امر قاعده کلي ما براي شروع کار بود و بر اين عقيده‌ايم که نشان دادن حقايق به طوري که هست، مقدم بر تبيين حق و باطل است؛ بنابراين شعار الميادين را "الواقع في‌الموضوع " قرار داديم که بر اين موضوع دلالت دارد که رسالت اوليه ما نشان دادن واقعيات و بعد از آن تبيين حق و باطل و مبارزه عليه باطل است.

در يک آسيب‌شناسي کلي وضعيت رسانه‌هاي عربي غير وابسته به تفکر خاندان آل‌سعود را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ نقاط مثبت و منفي آن را چه مي‌دانيد؟

در قاعده اطلاع رساني رسانه‌هايي هستند که متعهد عمل مي‌کنند، اما عملکرد آنان چندان قوي و حرفه‌اي نيست و به همان اندازه که شبکه‌هاي باطل با نيرنگ و خدعه عمل مي‌کنند، متاسفانه شبکه‌هاي متعهد که در محور مقاومت و دفاع از اسلام قرار دارند خيلي خوب نمي‌توانند اخبار را منعکس کنند كه هدف ما در الميادين اين بود که بتوانيم هر دو موضوع را با يکديگر داشته باشيم هم در حوزه  تخصصي کار حرفه‌اي عمل کنيم و هم بتوانيم حقايق را نشان دهيم.

يکي از نکاتي که رسانه‌ها بايد به آن توجه کنند شفاف‌سازي در کار حرفه‌اي است و در واقع رسانه‌ها نبايد از گفتن حقايق ترس داشته باشند و با حفظ آزادي بيان بتوانند به گفتن حقايق بپردازند، هر چند آزادي بيان را نبايد به خاطر مقاصدي مانند هوا و هوس يا ستاره شدن يا اول شدن باشد، بنابراين در اين‌جا مي‌گوييم حرفه در اين‌جا حرف اول را نمي‌زند و پيش از آن‌که ما ملزم باشيم حرفه‌اي کار کنيم بايد رسالت خود را همچون رسالت انبيا در نظر گرفته و براي آن تلاش کنيم. چرا که ما هنر را براي هنر نمي‌خواهيم و کار اطلاع رساني نيز که نوعي هنر است بايد در انعکاس نظرات همان‌طوري که تاثير خوبي براي مردم و اعلام ارزش‌ها داشته باشد بايد همراه و همگرا با حق و تبيين اين موضوع در بشريت داشته باشد.

تعريف شما از آزادي بيان در فضاي رسانه چيست و در يک ارزيابي کلي وضعيت آزادي بيان را در رسانه‌هاي عربي چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

بحث آزادي بيان بحثي است که هيچ عاقلي با آن مخالفت نمي‌کند به آن معني که شما آزادي داريد تفکر خود را براي افراد ديگر شرح دهيد اما چون بيان بايد احسن البيان باشد بنابراين بايد از هواي نفس، منفعت شخصي يا منفعت گروه يا منفعت دولت و کشور دور باشد چرا که همه آزادند حرف خود را در جامعه بزنند اما آزادي بيان تا زماني معني دارد که ديگران از آزادي شما متضرر نشوند و شما حق نداريد آزادي بيان را بدون مسئوليت به کار ببريد و در گفته‌هايتان دروغ و افترا باشد بنابراين شما موظف نيستيد تمام حقايق را براي يکي و در يک جا بگوييد چرا که ممکن است ايجاد فتنه کند و بين اقشار مختلف جامعه و عقايد مختلف جامعه اختلاف بيندازد.

وضعيت آزادي بيان در رسانه‌هاي غربي چگونه است و ارزيابي شما از آن‌که غربي‌ها فيلم توهين به ساحت پيامبر(ص) را به بهانه احترام به آزادي بيان از روي يوتيوب برنداشته‌اند چيست؟

غربي‌ها متاسفانه آزادي بيان را به هرج و مرج معني مي‌کنند و هر جا آزادي بيان مي‌بينند کتمان مي‌کنند که در زماني‌که منافعشان لطمه بخورد آن را به راحتي ناديده مي‌گيرند جسارت رسانه‌هاي غربي به پيامبر عظيم الشان مسلمانان يک تحقير است و امري مغاير با آزادي بيان است و اين امري است که به کرات در جوامع آنان اتفاق افتاده و ما آن را در قضيه‌هاي هلوکاست، بحث مقاومت در بحث مخالفت با صهيونيست‌ها ديده‌ايم و  اين چگونه است که وقتي يک اتفاق مي افتد سريع برچسب مسلمان بودن به آن مي زنند تا بگويند دين مسلمانان و مسلمانان تروريست هستند اما با مشاهده آزادي بيان از سوي مسلمانان براي گفتن حقايق آن را کتمان مي‌کنند.

جايگاه آزادي بيان را در ايران و جايگاه شبکه هاي برون مرزي مثل سحر، پرس تي وي چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

در وهله اول بايد بگويم که آزادي بيان در ايران بيش از حد انتظار است و رسانه‌ها و گروه‌هاي خبري آزادي کاملي در اين امر دارند، بنابراين بايد بگوييم در ايران آزادي بيان نداريم، بلکه مافوق آزادي بيان داريم، تا جايي که آزادي‌هاي رسانه‌اي در ايران منجر به نقد دولت و عملکردش مي‌شود، که اين امر گاهي منجر به سوءاستفاده بدخواهان مي‌شود و بايد با آن مقابله شود؛ ولي در کل بايد بگويم خبرنگار مظلوم است.

گفتگو از الهه قاسمي


انتهاي پيام/
برچسب ها: المیادین ، حسنی ، آزادی ، بیان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۲ ۰۱ مهر ۱۳۹۱
عااالی بود ممنون
آخرین اخبار