«سهيل محققمنور» که امسال تازه وارد دبيرستان ميشود درباره اينکه تعطيلات تابستانش را چه کار کرده است ميگويد: «کلاس زبان ميرفتم. تير و مرداد ماه را بيشتر به بازي کامپيوتري گذراندم. 20 روز آخر شهريور را هم در يک لوازمالتحريري کار ميکنم.»
او در پاسخ به اين سوال که آيا دوست داري يک ماه به تابستان اضافه شود ميگويد: «نه، ديگر خسته شدهام!».
برنامهاش براي امسال اين است که با توجه به تغيير پايه تحصيلياش، با برنامهريزي دقيقتري درس بخواند، بهطورمثال روزي 4 ساعت درس بخواند.
ميگويد: «آدم بايد براي هر کارش وقت جدا بگذارد ولي بعضي وقتها، اينها با هم قاطي ميشوند و نميتوانيم برنامه مشخص شده خودمان را اجرا کنيم.»
مهمترين عامل حواسپرتي سهيل هنگام درس خواندن برادر کوچکترش است. به نظرش معلمها آدمهاي دلسوزي هستند. به بقيه دانشآموزها هم توصيه ميکند درسهايشان را از همين اول سال بخوانند تا موقع امتحانات به درد سر نيفتند.
«وحيد افروز» دانشآموز سال سوم رياضي است. تابستان امسال را بيشتر در کلاسهاي تقويتي و ورزشي گذرانده است. درباره برنامهاش براي شروع سال تحصيلي، ميگويد: «از اول سال بايد شروع به درس خواندن کنم.»
درباره اينکه چرا شروع درسخواندن براي دانشآموزان سخت است، ميگويد: «چون 3 ماه تابستان را به خوشگذراني گذراندهايم، شروع سال تحصيلي و درس خواندن برايمان سخت است و معمولا نميتوانيم برنامههاي مان را اجرا کنيم.»
در جواب اينکه آيا در تابستان به کلي از فضاي درس و مشق دور بوديد يا نه ميگويد: «نه در کلاسهاي کمک درسي و آموزشي شرکت کردم.»
وحيد در سال تحصيلي جديد ميخواهد روزي 4 ساعت درس بخواند. مهمترين عامل حواسپرتياش هنگام درس خواندن، فکر کردن بيش از حد به آينده است.
درباره معلمها هم معتقد است: «يک معلم خوب بايد بتواند درس را به دانشآموز بفهماند و البته کلاس درسش براي دانشآموزان کسل کننده نباشد.»
در پايان هم ميگويد: «دوست ندارم تابستان بيشتر از اين ادامه داشته باشد چون از بيبرنامگي خسته شدهام!«
«عادله رهباردار» که امسال وارد پايه اول دبيرستان ميشود، ميگويد: «تابستان امسال را بيشتر به حفظ قرآن و مرور درسهاي سال گذشتهام پرداختهام و اوقات فراغتم را به کلاسهاي زبان و تجويد و حفظ قرآن ميرفتم.»
درباره برنامهاش براي شروع سال تحصيلي ميگويد: «درسهايي را که قرار است در سال جديد بخوانم قبل از رفتن به سر کلاس نگاهي مياندازم تا آماده فراگرفتن درسهاي جديد باشم.»
درباره اينکه چرا برنامههاي تحصيلي اغلب دانشآموزان معمولا اجرا نميشود ميگويد: «خانوادهها همکاري لازم با دانشآموزان ندارند به نظرم بايد در برنامهريزيهايشان بيشتر به دانشآموزان توجه کنند.»
نظر عادله درباره معلمها ايناست که آنها خيلي زحمتکش هستند ولي برخي دانشآموزها قدر آنها را نميدانند. او اصلا دوست ندارد تابستان يک ماه ديگر ادامه داشته باشد و ميخواهد امسال تاثيرگذارترين سال تحصيلي زندگياش باشد.
«دادار نوروزي» که در سال تحصيلي جديد در کلاس سوم راهنمايي درس خواهد
خواند، تابستان امسال در دفتر پدرش ترفندهاي گرافيکي را آموخته است. او که
در تابستان به مسافرت هم رفته است فکر ميکند در اين مدت تنها 24 ساعت درس
خوانده باشد! برنامهاش براي شروع سال تحصيلي اين است که همه تمرکزش را بر
درسهايش بگذارد.
"دادار" تصميم دارد در روز 5 ساعت درس بخواند و دليل اينکه گاهي نميتواند تصميمات درسياش را به درستي اجرا کند، مشکلات کاري پدرش ميداند. چون با بيرون رفتن پدر و مادرش وظيفه بچهداري به گردن او ميافتد! مهمترين عامل حواسپرتي دادار سر و صداي زياد در خانهشان است. از نظر او معلمها در برابر حقوقي که ميگيرند سختيهاي زياد ميکشند. دوست ندارد تابستان يک ماه ديگر ادامه داشته باشد. چون بيشتر وقتها را بيکار بوده است و برنامه خاصي نداشته است.