به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "پرس تي وي"؛ "ديو ليندورف" اين روزنامه نگار پژوهشي كه براي درج مقالات تحليلي خود صاحب جوايزي نيز شده، در مقاله اي تحت عنوان "يك دريا تغيير در روابط آمريكا_ اسرائيل" به اتفاقاتي كه اخيرا ميان اوباما و نتانياهو رخ داده، پرداخته و بر اين باور است كه رئيس جمهور اوباما، ديگر حاضر نيست از سياستهاي اسرائيل به صورت "برده وار" حمايت كند.
 
ليندورف پيش بيني مي كند؛ در صورت پيروزي اوباما در انتخابات ماه نوامبر، سلطه لابي صهيونيستي بر سياستهاي آمريكا از بين برود.
 
وضعيت خاورميانه به نقطه خطرناكي رسيده، اما قطعا نشانه هايي از وقوع دريايي از تغييرات وجود دارد كه از يك رابطه كاملا جديد ميان آمريكا، اسرائيل و ديگر كشورهاي عربي و جهان اسلام خبر مي دهد.
مسئله اي كه در اينجا وجود دارد، سيل اتفاقات در لحظه است. با توجه به وجود تحولات سوريه، تقابل ميان ايران و اسرائيل و حمله به سفارتخانه هاي آمريكا، در بسياري از كشورهاي منطقه، مشاهده اين تغييرات عميق آسان نيست.
همچنين؛ در چند هفته يا ماه آينده، امكان وقوع اتفاقات ديگري نيز وجود دارد.
با اين وجود، يك چيز كاملا روشن است: بنيامين نتانياهو، اسرائيل را مستقيما به درون سياست هاي آمريكا سوق داده است و تلاش كرده آمريكا را به جنگ با ايران بكشاند، آن هم به شيوه اي خام و آشكار كه ممكن است او "روابط ويژه" ديرپا ميان اسرائيل و آمريكا را از اساس تضعيف كند.
 
همانطور كه روزنامه آمريكايي "جوئيش ديلي فوروارد" كه ديدگاه يهوديان آمريكا را منعكس مي كند، چند روز قبل در سرمقاله خود نوشت؛ "سخت است دوره اي را بخاطر بياوريم كه در آن، يك نخست وزير اسرائيلي، همانند بنيامين نتانياهو، خود را وارد مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري آمريكا كرده باشد.
 
حتي سخت تر، به خاطر آوردن دوره اي است كه در آن يك متحد معتمد آشكارا از رئيس جمهور آمريكا بخواهد جنگي منفور و پرخطر را به راه اندازد. ما اميدواريم نتانياهو بداند چكار مي كند؛ زيرا خطر اين كار براي او و مردم آمريكا و اسرائيل بسيار بالا است.
 
اين روزنامه خاطرنشان مي كند؛ او ممكن است بيش از حد جلو رفته باشد. مردم آمريكا عميقا نگران مداخله نظامي ديگري در جهان اسلام هستند.  
 
اكثر آمريكائيان مخالف حمله به ايران هستند. حتي اكثر آنها مخالف آن هستند كه در صورت جنگ ايران_ اسرائيل، آمريكا به كمك اسرائيل بيايد. نظرسنجي اخير "شوراي شيكاگو در امور جهاني" هم اين موضوع را تائيد مي كند. فقط 38 درصد مردم مي گويند؛ آمريكا بايد نيروي نظامي خود را در حمايت از اسرائيل وارد جنگ كند. اكثر آنها (59 درصد) آمريكا نبايد چنين كاري كنند."
باراك اوباما كه به وضوح هيچ علاقه اي به نتانياهو ندارد (هفته گذشته او علنا وزير اسرائيل را كه خواستار ديدار با رئيس جمهور آمريكا شده بود را تحقير كرد و درخواست او را نپذيرفت).
 
اخيرا مارتين دمپسي، رئيس ستاد مشترك ارتش خود را به اسرائيل فرستاد تا به نتانياهو و سران اسرائيل اطلاع دهد، اگر اسرائيل به ايران حمله كند، در اين ماجرا تنها خواهد بود.
 
با در نظر گرفتن اينكه آمريكا بيش از خود اسرائيل براي ارتش اين رژيم هزينه كرده است، اين پيام اوباما آب سردي بود بر پيكر جنگ طلبان تل آويو.
 
حزب دمكرات، به رهبري رئيس جمهور اوباما، آشكارا از فاصله گرفتن از حمايت برده وار آمريكا از سياستهاي اسرائيل بيش از هر زمان ديگري حمايت مي كند.
اين تغيير بسيار دراماتيك بوده است.
 
بخاطر داشته باشيد كه مدتي قبل، اين رئيس جمهور حتي از انتقاد كردن از اسرائيل براي قتل عام وحشيانه 9 فعال صلح كشتي تركيه اي كه براي تحويل كالاهاي غيرنظامي عازم نوار غزه بود، بيم داشت و حتي سعي كرد بر گزارش جامعه دادگاهي تركيه كه نشان داد قرباني آمريكايي كشتي ماوي مرمره توسط تير خلاص نظاميان اسرائيل كشته شده، سرپوش بگذارد.
 
حتي تحليلگران سياسي آمريكا كه شاهد آن بودند كه قدرت بي حد و حصر اسرائيل و لابي طرفدار اسرائيل در آمريكا در اقدامي ضد دمكراتيك و رقت بار توسط سران حزب دمكرات اصلي را در مشي سياسي اين حزب وارد كردند، مبني بر اينكه "قدس متحد (شرقي و غربي) پايتخت اسرائيل باشد" نيز واقعا به خطا رفته اند.
 
مسئله مهم اين نيست كه آن اصل خيلي دير و با تاخير وارد خط مشي سياسي شد، بلكه مسئله اين است كه آن اصل تعمدا توسط سران و فعالان حزب دمكرات عمدا مانع ورود اين اصل به خط مشي حزب خود شدند، تا وقتي كه ميت رامني نامزد جمهوري خواهان در مبارزات انتخاباتي خود به آن اشاره كرد.
 
اوباما و دمكرات ها كه به شدت به آراي آمريكائيان آفريقايي و لاتين (بومي ها)، جوانان، زنان و افراد چپ گرا از هر نژادي متكي هستند، تشخيص داده اند كه حمايت برده وار از اسرايئل و بخصوص از تمايل حمله اسرائيل به ايران، چيزي نيست كه باعث پيروزي در انتخابات ملي شود.
 
نظرسنجي ها نشان مي دهد كه مردم آمريكا از جنگ هاي بي پايان در خاورميانه خسته شده اند، همانطور كه روزنامه يهودي فوروارد به درستي به آن اشاره كرد.
همچنين؛ آنها وقتي مي شنوند سياستمداران آمريكايي مي گويند سياستهاي اسرائيل، سياستهاي آمريكا است، اذيت مي شوند.
 
اگر اوباما، آنطور كه به نظر مي رسد بتواند در شرايطي كه در برابر انتقادات نتانياهو و درخواست هاي پر سر و صداي او براي جنگ با ايران مقاومت مي كند، پيروز انتخابات شود، سلطه درازمدت آيپك بر سياست خاورميانه آمريكا به احتمال زياد خواهد شكست.
 
وقتي يك نامزد رياست جمهوري با موفقيت در برابر آيپك و تهديدات سياسي اسرائيل قد علم كند و در انتخابات پيروز شود، قدرت اين لابي براي تهديد و ارعاب از بين خواهد رفت. البته مسائلي وجود دارد كه مي تواند مانع وقوع اين نتيجه اميدبخش باشد.
 
مسئله ديگر، چرخش در نتيجه انتخابات، پيروزي رامني و بيرون رانده شدن باراك اوباما از كاخ رياست جمهوري است.
 
رامني از همان مشاوران سياسي نومحافظه كاري استقبال كرده كه يك دهه قبل جورج بوش را به جنگي ده ساله عليه عراق و افغانستان كشاندند.
 
پيروزي رامني در انتخابات ماه نوامبر، وضعيت در حال افول آيپك را تغيير خواهد داد و به اين لابي اجازه مي دهد به سلطه و نفوذ خود بر سياست خارجي آمريكا، طي سالهاي آينده ادامه دهد.
 
همچنين؛ تشديد جنگ داخلي سوريه تا آنجايي كه نيروهاي آمريكايي، وارد مداخله مستقيم شوند، نيز مي تواند قبل از روز انتخابات يك مورد مهم و تعيين كننده باشد.
 
اين نويسنده آمريكايي، در پايان از "قلدري دلقك وار" بنيامين نتانياهو تقدير كرده، زيرا ممكن است نتانياهو با زياده روي هاي خود و ورود به نزاع سياسي آمريكا، معيار و ملاكي را براي رابطه آمريكا_ اسرائيل تعيين كرده باشد.