به گزارش سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران ، براساس نظر سنجي بانک مرکزي آمريکا در سال 2010 ميلادي، که هر سه سال انجام مي شود، خانوارهاي آمريکا با کاهش 40 درصدي قدرت خريد روبرو شدند. اين درحالي است که با توجه به ادامه چالش ها و دغدغه هاي اقتصادي در اين کشور که مردم از لحاظ مسکن و اشتغال در عذاب هستند، بعيد بنظر ميرسد اين کشور حتي در نظر سنجي هاي سالهاي آينده بتواند آمار و ارقامي ارائه کند که حاکي از کاهش مشکلات اقتصادي مردم باشد. چرا که شاخص هاي اقتصادي و رفاه اجتماعي بنياد کودک و جوان که از سوي دانشگاه دوک منتشر شد نشان مي دهد همه موفقيت ها و پيشرفت هاي اقتصادي که از سال 1975 در آمريکا بدست آمد،‌در چند سال اخير از بين رفت.
به گفته تحليل گران، صرفنظر از ظهور مهمان ناخوانده بحران اقتصادي جهاني، سياست ها و اصلاحات اجتماعي دوران کلينتون نيز نقش بسزايي در عدم کسب موفقيت و پيشرفت هاي اقتصادي در آمريکا شد. رفته رفته، هر چه خانواده تلاش مي کردند تا با افزايش فعاليت هاي تجاري و اقتصادي خود در آمد بيشتري کسب کنند، راهبردهاي دولتي در امور رفاهي دچار دگرگوني و دستخوش تغيير مي شد.
تحليلگران اجتماعي بر اين باروند که اضطراب و افسردگي همراهان هميشگي کودکان ، نوجوانان و جوانان آمريکايي هستند. نسل جوان امروزي جامعه آمريکا، همزمان با تغيير روند زندگي والدين در امور اقتصادي و معيشي، تلاش مي کند سبک و مسير زندگي خود را  بطور زيرکانه تغيير دهد.
وخيم تر آنکه، اقشار جامعه امروزي آمريکا، در برخورد با معضلات مسکن، تغييرات در سطوح مدارس، کاربرد نادرست زبان رايج ، بهره کشي ها و همچنين تنش هاي اجتماعي، آينده را براي خود دشوارتر تصور مي کنند.
کارشناسان معتقدند سالها بايد طول بکشد تا افراد جامعه تاثير نگراني ، بي اعتمادي و بي اطميناني را در شکل گيري زندگي و شخصيت آينده کودکاني که با والديني مضطرب زندگي مي کنند، دريابند.
براساس گزارش موسسه بروکينگز،« خانواده هايي که دوران رکود اقتصادي و مالي را سپري مي کنند و خود و فرزندانشان با مشکل اشتغال مواجه هستند»،اساسا بيشترين نگراني و دغدغه را تجربه مي کنند. افزون برآن، کاهش فعاليت هاي اقتصادي سبب افزايش کودکان فقير در جامعه امروزي آمريکا شده است و چنين روندي خطر گسترش فقر در نسل هاي آينده اين کشور را به همراه دارد.
بديهي است که گسترش فقر در جامعه، عواقب و آثار سويي بر جوانب مختلف اجتماعي از جمله آموزش را به همراه خواهد داشت. پانزده در صد از کودکان آمريکايي در دوران رکود اقتصادي و بحران مالي قادر به پايان بردن دوره دبيرستان نيستند.
 افزون برآن، کارشناسان حتي پيش بيني مي کنند گسترش دامنه فقر چه بسا به خانواده هاي ثروتمند هم سرايت کند بگونه اي که بسياري از نوجوانان و جواناني که در خانواده هاي ثروت هستند، شايد در سالهاي آينده داشتن ثروت گذشته خود را يک خيال تصور کنند. اما جامعه کنوني آمريکا، اکنون بايد براي چالش هاي بزرگ اجتماعي که گريبان گير نسل جوان شده و حاصلي جز دغدغه، اضطراب و نگراني از آينده اقتصادي ندارد، درمان هاي علمي و واقعي پيدا کند.