به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، این روز ها نمی دانیم که کدام گشت
ارشاد مجاز است و کدام غیر مجاز! ارشاد گشت ارشاد را تایید و پخش می کند،
جمع می کند، آن میگوید خودتان مجوز دادید چرا زیر امضایتان می زنید، این
یکی می گوید نه نسخه اشکال دارد و...
نمی دانم وقتی می گویم «گشت ارشاد»
چطور بگویم که« گشت ارشاد» نیروی انتظامی مان با «گشت ارشاد» وزارت
ارشادمان قاطی نشود و نیز با نسخه خانگی مجوز دار پخش شده و جمع شده و نمی
دانیم چی شده مخلوط نگردد.
دستگاه فرهنگی ما از ریز و درشت با بودجه های
یک، جلوش تا بینهایت صفر نمی توانند نظم مورد نظر را فرهنگ سازی و درونی
نمایند بعد در همین سیستم قانون عفاف و حجاب تصویب می کنند و ابلاغ.
رییس
جمهور هم می گوید ( یا اینطور از سخنانشان بر می آید) اعتقادی به اجرای آن
ندارد( درست یا غلط). درست هم می گوید چون اگر اعتقاد داشت زمانی که آن
خبرنگار معلوم الحال غربی( که کلی عکس م س ت ه ج ن از وی در اینترنت هست)
به قصد و بر خلاف پروتکل مصاحبه روسری اش را انداخت کاری می کرد ولو اندک،
بالاخره به مکتب مشاء تعلق دارد و کاریش نمی توان کرد.
ارشاد ما می
آید در نقد «گشت ارشاد» نیروی انتظامی و بسیج، «گشت ارشاد» وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی را می سازد. تازه پولاد کمیایی اش خیلی نزدیک به جوانی های
مسعود ده نمکی است! ( همان پولاد کیمیایی که علیه انحلال خانه سینما هم
موضع می گیرد فرزند مسعود کمیایی معروف که با گوگوش هم ازدواج کرد و او را
از ایران خارج نمود که حالا با آکادمی موسیقی گوگوش اش در شبکه من و تو
وان برای جمهوری اسلامی سر خر شده است و با دیگر همپالگی هایش مشغول
انجام «پروژه شبح اپرا » است.
البته از خلاقیت های کارگردان«گشت
ارشاد» وزارت فرهنگ و ارشاد است که تصور می کند مردم ببوگلابی هستد و فیلم
نامه را به سال 1385 به بعد حوالت می دهد و نمی داند که بعد از موضع رییس
جمهور در خصوص عدم اعتقاد به طرح عفاف و حجاب بود که این کارگردان به ارشاد
دعوت شد (میانه سال 1389) البته آن موقع ریش الان را نداشت و اسپورت هم
پوشیده بود، خوش تیپ هم شده بود نه مثل الان که دچار سندرم «فراستی ایسم»
شده(مسعود فراستی نقش همان مرحوم بزرگوارموحدی ساوجی مجلس شورای اسلامی را
در عرصه نقد هنر و سینما دارند البته معکوسش را).
بعدش یک موضع
گیری علیه خانه سینما و سپس رییس شورای نمایش و آذر 1389اعلام آنکه گشت
ارشاد را در سال نود می سازد. این را هم گفته باشم که تقارن سئوال از رییس
جمهور در هفته آخر سال 1390 در مجلس هشتم با محور عدم اجرای قانون عفاف و
حجاب و جمله ایشان در خصوص عدم اجرای قانون عفاف حجاب مبنی بر «گیر سه پیچ
ندادن به دختر و پسر ها» هیچ ربطی به اکران نوروزی «گشت ارشاد» وزارت فرهنگ
و ارشاد اسلامی ندارد!
همچنین جلسه با آقای خاص هم در میان نبوده
که هزینه فیلم جبران شود! سپس برادر کارگردان انقلاب زده ما بیاید و مانند
بهمن قبادی - که بعد از خروج از کشور و اخذ هزینه فیلم از دولت های معاند
جمهوری اسلامی، سکانسی به ابتدای فیلم کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد(
البته خبر داریم، دارند با موش ها قایم موشک بازی می کنند) اضافه می کند
که آزادند در شبکه زیر زمینی تکثر و پخش کنند.
یا بعدا بگوید
امتیازش را فروخته ام. ضربه خورد فیلم و...صلواتی، که بانی داشته این نذر و
البته بانی اش هم عوامل معاویه های خارجی زمان ما هستند - اعلام کنند که:«
هرچند ممکن است با این کار نسخه قاچاق این فیلم وارد بازار شود، اما همین
جا به قاچاقچیانی که بتوانند این فیلم را وارد بازار کنند تبریک گفته و
امیدوارم پولی که در میآورند حلالشان باشد.»ببرید مجانی است! کار بانی
داشته، بانی داخلی« خاص، انحرافی به نام: الف ب پ ت ث ج چ ه خ د ذ ر ز ژ س ش
ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی» .
انگار نانوایی ماه رمضان است که
یک نفر پخت یک روز و یا چند روز را نذر می کند و مردم نان مجانی بگیرند که
البته از نانوایی آجر می پزند و می دهند. تازه هم «گشت ارشاد» را برده اند و
آنرا در سینمای های آلمان به نمایش گذاشته اند!
آلمانی های بدبخت
هم که تا حالا تصور می کردند «گشتاپو» مال خودشان بوده ، یک دفعه شاخ هفت
سر درآورده اند که عجب در ایران( البته آنان ما را آریایی می دانند و یک
جور قوم و خویش یا همان فامیل دور کلاه قرمزی) هم گشتاپو وجود دارد. لابد
بسیج ما را هم نیروی اس اس خواهند دانست!
اما مشکل از آنجاست که آقای
خاص، ارشاد و سازمان سینمایی، سعید سهیلی، شرکت تصویر گستر پاسارگاد ( اسد
زاده) دیگران را ابله فرض کرده اند!
آقای سعید سهیلی که فامیل رئیس
سازمان سینمایی است با بودجه ارشاد فیلم می سازد و می گوید خودم تهیه کننده
خودم هستم و نصف آنرا هم از بخش خصوصی تامین کرده ام!
واقع آنست که
قاتل به دنبال جنازه مقتول راه می افتد. ارشاد خود می سازد، خود اکران می
کند، خود در مقابل اعتراضات مقابله می کند. خود مجوز توزیع خانگی می دهد و
البته با برنامه از قبل تعین شده برای فرار به جلو دستور جمع آوری می دهد. و
تازه آقای سعید سهیلی هم طلبکارانه معترض می شود.