اورا با نام لطف‎اللّه بن سلیمان شاه نیشابوری می شناسند اما شهرتش به مولانا او را بیش از پیش به جهانیان معرفی کرده است.


به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد ظهور او در شاعری را به قرن هشتم و آغاز قرن نهم هجري می دانند. لطف الله کسی است که پايان عهد ايلخانان و دوران طغاتيموريان و آل کرت و سربداران و تيمور و فرزندانش اميرانشاه و شاهرخ را درک کرده و بسياري از شاهان و صدور، به ويژه اين سه تن اخير را مدح گفته است.

وي در نيشابور بدنيا آمد و در اول عمر خود در همان جا به تحصيل علم و کسب هنر پرداخت و پس از آن‌که شاعري کارآمد شد، به خدمت خواجه علاءالدين محمد فريومدي -صاحب ديوان خراسان- روي آورد و در آن‌جا با ابن يمين فريومدي آشنايي يافت و اشعار خود را بر او عرضه کرد و مورد تشويق و تحسين آن استاد قرار گرفت.

بخشي از آگاهي ما از احوال دوران شباب شاعر و بدايت حال او متخذ از قصيده ايست در ديوان شاعر با مطلع:

ياد شب و روزي که مرا يار قرين بود

با يار قرين کلبه من خلـــد برين بود

او در خانداني مرفه و صاحب مکنت بدنيا آمد و از تحصيل علوم ادبي و مطالعه‌ي ديوان‌هاي شاعران تازي‌گوي برخوردار شد و پس از فراغت از دانش‌اندوزي و ادب‌آموزي به مديحه‌گويي و غزل‌سرايي پرداخت و در مجلس علاءالدين محمد فريومدي از دوستي و همنشيني ابن يمين و تحسين و تشويق او بهره‌مند شد و پايان عمر را در پريشان‌حالي گذراند.

لطفاللّه بنابر نوشتة تذکرهنویسان، «مرد دانشمند و فاضل» بوده و بر علوم و معارف رایج زمان خود، بویژه نجوم، ‌آشنایی داشت.

او از سرایندگان نامور شیعی در روزگار خود بوده و اشعار او در منقبت ائمه، بویژه امام علی (ع) مشهور است. او از نام خويش براي تخلص شعريش استفاده مي کرده و «لطف» تخلص مي‌کرده است.

یگانه نسخة شناخته شدة دیوان لطفاللّه نیشابوری به خطّ نستعلیق سیمی نیشابوری (خوشنویس معروف سدة 9 و شاگرد لطفاللّه) کتابت شده است. این دستنویس، متعلّق به خزانة کتب شاهرخ تیموری (حک: 807 - 830 ق) ‌بوده و اکنون به شمارة 2321 در کتابخانة ملّی محفوظ است. نسخهبرگردان دیوان لطفاللّه نیشابوری بر مبنای همین دستنویس صورت گرفته است.

از ميان سربداران کساني که ممدوح لطف‌الله بودند عبارتند از: تاج الدين علي چشمي معروف به علي شمس الدين (مقتول به سال ۷۵۵) نظام الدين يحيي کرابي (مقتول بسال ۷۵۹) و خواجه نجم الدين علي مويد (۷۶۶-۷۸۸هجري) و از ميان تيموريان، نخست خود تيمور گورکان، سپس جلال الدين ميرانشاه و شاهرخ را ستود.

بنابر اشارات تذکره‌نويسان، وي از ولايت بهره‌يي داشت و به کار دنيا کم‌التفات بود و در آخر عمر و روزگار پيري، از شهر نيشابور به ديه اسفريس که به قدمگاه امام رضا (ع﴾ مشهور است رفت و در باغي که داشت بسر برد و عاقبت در همان‌جا به سال ۸۱۶ هجري بدرود حيات گفت. /س

برچسب ها: شاعر ، قرنها ، نیشابور
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.