دانشنامه/
شهيد رجب‌بيگي نماد رشادت و جهاد دانشجوي بسيجي
رجب‌بیگی در مبارزه عليه امپرياليسم و تسخير لانه جاسوسي آمريکا نقش به سزا و عمده‌اي داشت.
به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران رجب‌بیگی مسئولیت‌های حساس و بزرگی را چون "مسئولیت برگزاری و انجام گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش جهان در تهران" و "نمایندگی دانشجویان امام(ره) در گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش"، بر عهده داشت.
شهید مهدی رجب‌بیگی در سال 1336 در شهر دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را همراه خانواده‌اش در تهران سپری کرد.
مهدی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همان تهران گذراند و به علت استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت، همواره از دانش‌آموزان موفق مدارس محسوب می‌شد. وی از همان ابتدا علاقه بسیار زیادی به مطالعه و تفکر و تحقیق داشت، لذا تا قبل از پایان تحصیلات متوسطه، با کتب مذهبی بسیاری آشنا شد.
خانواده مهدی از وی به عنوان الگو و سرمشق و چهره‌ای محبوب و مورد احترام در میان تمام اقوام و آشنایان ياد می‌کنند، چراکه در برخوردهایش بسیار متواضع و فروتن بود.
او از همان ابتدا علاقه بسیاري به کمک طبقه محروم و مستضعف داشت؛ طوریکه بنا بر گفته مادر ایشان، حتی در کودکی برای کمک به مستخدم مدرسه، زودتر از دیگران در مدرسه حاضر می‌شد. همچنین وی از همان ابتدا بعد عرفانی قوی‌اي داشت؛ طوریکه شبها غالباً تا نیمی از شب گذشته به عبادت و راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول بود و بسیاری از روزها را نیز روزه بود.
شهید رجب‌بیگی در سال 1354 وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل مشغول شد. وی از همان اوائل ورود به دانشگاه، همراه با دیگر برادران مسلمان خود به فعالیتهای صنفی‌سیاسی روی آورد.
استعداد زیادش او را در درس نیز بسیار موفق ساخته بود. در اواخر سال اول از طرف دانشجویان به عضویت شورای دانشجویی دانشکده انتخاب شد و این مسئولیت را تا سال 1358 و آغاز انقلاب فرهنگی ادامه داد. در شورای دانشجویان یکی از افراد بسیار فعال بود و موضع‌گیری‌های کوبنده‌اش همیشه برای وابستگان به رژیم در دانشکده و دانشگاه ایجاد زحمت می‌کرد.
رجب‌بيگي علاقه زیادی به مطالعه کتب مختلف سیاسی،اجتماعی،دینی داشت و یکی از مسئولین کتابخانه اسلامی دانشجویان فنی بود.
در بین ورزشها به کوهنوردی علاقه داشت و معمولاً در برنامه کوهنوردی دانشجویان مسلمان شرکت می‌کرد.
در زمان رژيم منفور شاه با وجود جو خفقان شدید، مسئولیت خود را در قبال اسلام با پخش اعلامیه در دانشکده و شرکت در تظاهرات دانشجویی و خیابانی و اداره فعالیتهای سیاسی،صنفی دانشگاهی انجام می‌داد. در دوران انقلاب نيز در راهپیمایی‌هاي باشکوه امت قهرمان شرکت فعال داشت و در راه انداختن و سازماندهی تظاهرات مختلف همیشه حاضر بود.
در نیمه سال 57 که دانشگاه مرکز تجمع مردم شده بود، مهدی از کسانی بود که به نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغاتی برای مردم می‌پرداخت. همزمان، در یکی از مساجد تهران نیز به طور مستمر به فعالیت و روشنگری مشغول بود.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ادامه مجدد کار دانشگاهها، "سازمان دانشجویی دانشکده فنی" که تشکیلات دانشجویان مسلمان دانشکده بود، به وجود آمد و رجب‌بيگي در این سازمان مسئولیت انتشار نشریه دانش‌آموزی "هجرت" را به عهده گرفت.
مهدی همزمان با انقلاب یا پس از آن با اندیشه‌های انقلابی و اسلامی آشنا نشده بود؛ بلکه در دوران رژیم منحوس شاه سالها به مبارزة همه‌جانبه با رژیم مشغول بود. از گردانندگان تظاهرات کوبنده و سازمان‌یافتة دانشجویان مسلمان دانشکده بود و همچون دیگر دانشجویان فعال، تحت تعقیب مأموران رژیم بود.
جریانات سیاسی داخلی و خارجی را با تسلط و قدرت بی‌نظیری تحلیل ایدئولوژیکي، سیاسی می‌كرد. مقالات و تحلیلهای وی از بهترین کارهای مطبوعاتی و فرهنگی روزنامه‌های با اعتبار کشور بود. آنچه در مورد وی حائز اهمیت و ارزش فراوان است، طبع و روحیه چندبعدی و متعالی ايشان است.
وی از دقیق‌ترین تحلیلهای سیاسی گرفته تا پراحساس‌ترین قطعات ذوقی و حتی مطالب سیاسی‌فکاهی، همه‌وهمه را با تسلط بالايی ارائه می‌کرد.
مهدی، جوانمرد عاشقی که جبهه و دانشگاه، جهاد و مدرسه و ... سنگر‌های مبارزه‌اش بر علیه امپریالیسم بود، در تسخير "لانه جاسوسي آمريكا" نيز نقش به سزا و عمده‌اي داشت.
در مدت یکسال‌و اندی که این مرکز توطئه و فساد در تسخیر "دانشجویان قهرمان و مسلمان پیرو خط امام" بود، رجب‌بیگی مسئولیت‌های حساس و بزرگی را چون "مسئولیت برگزاری و انجام گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش جهان در تهران" و "نمایندگی دانشجویان امام در گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش"، بر عهده داشت.
وی از طرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در مراسم نماز جمعه سخنرانی می‌کرد و در چندین نوبت اطلاعیه‌های افشاگرانه آنان را قرائت کرد.
مهدی رجب‌بیگی در اوج فروتنی و تواضع و تقوایی که داشت از روحیه تهاجمی نيز برخوردار بود. او به همان میزان که با مهربانی و علاقه در صدد تغییر مواضع انحرافی هوادران ساده و غافل گروهک‌ها بود، به همان میزان معتقد به برخورد قاطع و کوبنده و نابودکننده با سران جنایت‌پیشه آنها بود.
روز پنجم مهر که جنایتکاران منافق با اسلحه در تهران به مردم و پاسداران مردمی انقلاب اسلامی حمله بردند و به کشتار آنان دست زدند، "رجب‌بیگی" به مقابله با آنان شتافت و در راه دفاع از آرمان‌های اسلامی خویش و دفاع از مظلومیت و فروتنی خلق خویش به سرمنزل مقصود شتافت.
انتهاي پيام/
شهید مهدی رجب‌بیگی در سال 1336 در شهر دامغان به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را همراه خانواده‌اش در تهران سپری کرد.
مهدی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همان تهران گذراند و به علت استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت، همواره از دانش‌آموزان موفق مدارس محسوب می‌شد. وی از همان ابتدا علاقه بسیار زیادی به مطالعه و تفکر و تحقیق داشت، لذا تا قبل از پایان تحصیلات متوسطه، با کتب مذهبی بسیاری آشنا شد.
خانواده مهدی از وی به عنوان الگو و سرمشق و چهره‌ای محبوب و مورد احترام در میان تمام اقوام و آشنایان ياد می‌کنند، چراکه در برخوردهایش بسیار متواضع و فروتن بود.
او از همان ابتدا علاقه بسیاري به کمک طبقه محروم و مستضعف داشت؛ طوریکه بنا بر گفته مادر ایشان، حتی در کودکی برای کمک به مستخدم مدرسه، زودتر از دیگران در مدرسه حاضر می‌شد. همچنین وی از همان ابتدا بعد عرفانی قوی‌اي داشت؛ طوریکه شبها غالباً تا نیمی از شب گذشته به عبادت و راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول بود و بسیاری از روزها را نیز روزه بود.
شهید رجب‌بیگی در سال 1354 وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل مشغول شد. وی از همان اوائل ورود به دانشگاه، همراه با دیگر برادران مسلمان خود به فعالیتهای صنفی‌سیاسی روی آورد.
استعداد زیادش او را در درس نیز بسیار موفق ساخته بود. در اواخر سال اول از طرف دانشجویان به عضویت شورای دانشجویی دانشکده انتخاب شد و این مسئولیت را تا سال 1358 و آغاز انقلاب فرهنگی ادامه داد. در شورای دانشجویان یکی از افراد بسیار فعال بود و موضع‌گیری‌های کوبنده‌اش همیشه برای وابستگان به رژیم در دانشکده و دانشگاه ایجاد زحمت می‌کرد.
رجب‌بيگي علاقه زیادی به مطالعه کتب مختلف سیاسی،اجتماعی،دینی داشت و یکی از مسئولین کتابخانه اسلامی دانشجویان فنی بود.
در بین ورزشها به کوهنوردی علاقه داشت و معمولاً در برنامه کوهنوردی دانشجویان مسلمان شرکت می‌کرد.
در زمان رژيم منفور شاه با وجود جو خفقان شدید، مسئولیت خود را در قبال اسلام با پخش اعلامیه در دانشکده و شرکت در تظاهرات دانشجویی و خیابانی و اداره فعالیتهای سیاسی،صنفی دانشگاهی انجام می‌داد. در دوران انقلاب نيز در راهپیمایی‌هاي باشکوه امت قهرمان شرکت فعال داشت و در راه انداختن و سازماندهی تظاهرات مختلف همیشه حاضر بود.
در نیمه سال 57 که دانشگاه مرکز تجمع مردم شده بود، مهدی از کسانی بود که به نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغاتی برای مردم می‌پرداخت. همزمان، در یکی از مساجد تهران نیز به طور مستمر به فعالیت و روشنگری مشغول بود.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ادامه مجدد کار دانشگاهها، "سازمان دانشجویی دانشکده فنی" که تشکیلات دانشجویان مسلمان دانشکده بود، به وجود آمد و رجب‌بيگي در این سازمان مسئولیت انتشار نشریه دانش‌آموزی "هجرت" را به عهده گرفت.
مهدی همزمان با انقلاب یا پس از آن با اندیشه‌های انقلابی و اسلامی آشنا نشده بود؛ بلکه در دوران رژیم منحوس شاه سالها به مبارزة همه‌جانبه با رژیم مشغول بود. از گردانندگان تظاهرات کوبنده و سازمان‌یافتة دانشجویان مسلمان دانشکده بود و همچون دیگر دانشجویان فعال، تحت تعقیب مأموران رژیم بود.
جریانات سیاسی داخلی و خارجی را با تسلط و قدرت بی‌نظیری تحلیل ایدئولوژیکي، سیاسی می‌كرد. مقالات و تحلیلهای وی از بهترین کارهای مطبوعاتی و فرهنگی روزنامه‌های با اعتبار کشور بود. آنچه در مورد وی حائز اهمیت و ارزش فراوان است، طبع و روحیه چندبعدی و متعالی ايشان است.
وی از دقیق‌ترین تحلیلهای سیاسی گرفته تا پراحساس‌ترین قطعات ذوقی و حتی مطالب سیاسی‌فکاهی، همه‌وهمه را با تسلط بالايی ارائه می‌کرد.
مهدی، جوانمرد عاشقی که جبهه و دانشگاه، جهاد و مدرسه و ... سنگر‌های مبارزه‌اش بر علیه امپریالیسم بود، در تسخير "لانه جاسوسي آمريكا" نيز نقش به سزا و عمده‌اي داشت.
در مدت یکسال‌و اندی که این مرکز توطئه و فساد در تسخیر "دانشجویان قهرمان و مسلمان پیرو خط امام" بود، رجب‌بیگی مسئولیت‌های حساس و بزرگی را چون "مسئولیت برگزاری و انجام گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش جهان در تهران" و "نمایندگی دانشجویان امام در گردهمایی جنبش‌های آزادی‌بخش"، بر عهده داشت.
وی از طرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در مراسم نماز جمعه سخنرانی می‌کرد و در چندین نوبت اطلاعیه‌های افشاگرانه آنان را قرائت کرد.
مهدی رجب‌بیگی در اوج فروتنی و تواضع و تقوایی که داشت از روحیه تهاجمی نيز برخوردار بود. او به همان میزان که با مهربانی و علاقه در صدد تغییر مواضع انحرافی هوادران ساده و غافل گروهک‌ها بود، به همان میزان معتقد به برخورد قاطع و کوبنده و نابودکننده با سران جنایت‌پیشه آنها بود.
روز پنجم مهر که جنایتکاران منافق با اسلحه در تهران به مردم و پاسداران مردمی انقلاب اسلامی حمله بردند و به کشتار آنان دست زدند، "رجب‌بیگی" به مقابله با آنان شتافت و در راه دفاع از آرمان‌های اسلامی خویش و دفاع از مظلومیت و فروتنی خلق خویش به سرمنزل مقصود شتافت.
انتهاي پيام/
