به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه تلويزيوني الجزيره انگليسي، ديويد ميليبند، وزير امور خارجه سابق انگليس، در مصاحبه اختصاصي و مفصل با مجري اين شبکه درباره موضوعاتي از قبيل: جنگ افغانستان، بحران اقتصادي اروپا، بمبگذاري هواپيماي مسافربري بر فراز لاکربي و غيره شرکت کرد.
مجري اين شبکه در رابطه با انفجار هواپيماي مسافربري بر فراز لاکربي گفت، حتي برخي از بستگان قربانيان اين حادثه، در مقصر بودن عبدالباسط المقراحي در اين جنايت تشکيک کرده اند. آيا به نظر شما آزادي وي از زندان اسکاتلند در زماني که شما وزير امور خارجه انگليس بوديد، کاري صحيح بود؟
ديويد ميليبند پاسخ داد، اين تصميمِ مستقلِ دادگاه اسکاتلند بوده و ربطي به وزارت خارجه انگليس نداشته است. وي افزود، در عين حال نظر شخصي من اين است که از آنجايي که دادگاه اسکاتلند تنها دليلي که براي آزادي زودهنگام المقراحي ارائه کرده بود، مشرف به موت بودن او بوده، به نظر من آزاد کردن زودهنگام المقراحي کار صحيحي نبود زيرا المقراحي بيش از دو سال پس از آزادي اش از زندان به زندگي خود ادامه داد که نشان مي دهد وي در زندان اسکاتلند حقيقتاً نزديک به مرگ نبوده است. وي افزود، من بايد بر اين نکته تأکيد کنم که دادگاه اسکاتلند به صراحت اعلام کرده که براي آزادي المقراحي از هيچکس در لندن دستور نمي گرفته و اين دادگاه هرگونه دخالت «وست مينستر» (دولت انگليس) را در اين خصوص انکار کرده است.
مجري اين شبکه از ديويد ميليبند درباره انتقال برخي از مظنونانِ تروريسم، مانند عبدالحکيم بالحاجِ ليبيايي در سال 1988 ميلادي توسط سازمان سيا به زنداني در جزاير ديگوگارسيا که متعلق به انگليس است پرسيد و گفت، وکلاي بالحاج که از سرويس اطلاعاتي انگليس و همچنين از جک استراو، وزير خارجه اسبق انگليس به دادگاه شکايت کرده اند در سال 2008 گفتند: اگر ديويد ميليبند اين مسئله را انکار کند، يا فريب خورده است يا دروغ مي گويد.
ميليبند پاسخ داد: من همواره تمامي حقايقي را که درباره استفاده از جزاير ديگوگارسيا (توسط سازمان سيا) مي دانسته ام گفته ام. وي افزود، تا پيش از ماه فوريه ي 2008 تمامي اطلاعاتي که در اختيار من بود نشان مي داد که از اين جزاير هرگز براي زنداني کردن مظنونان به تروريسم استفاده نشده بوده است و لذا من اين مسئله را براساس اطلاعاتي که در دست داشتم در آن زمان انکار مي کردم. وي افزود، در آن زمان بود که کاندوليزا رايس، همتاي وقتِ آمريکايي من طي تماس تلفني به من گفت، اطلاعات جديدي به دست آمده است که از زندان اين جزاير در (دست کم) دو مورد براي محبوس کردن مظنونان به تروريسم از سوي آمريکا استفاده شده است. ميليبند گفت، من بلافاصله اين اطلاعاتِ جديد را به پارلمان انگليس منتقل کردم.
ميليبند تأکيد کرد، يکي از اصول سياست خارجي دولت انگليس اين است که ما نه تنها بايد از شکنجه بيزار باشيم، بلکه نبايد به هيچ وجه در شکنجه ي زندانيان (توسط هر دولتي) دخالت، همدستي يا همکاري داشته باشيم و من نيز بر اساس همين اصول، به وظايف خود به عنوان وزير خارجه انگليس عمل مي کردم. حتي در سال 2003 ميلادي دولت انگليس صراحتاً با استفاده (ي آمريکا) از زندان گوانتانامو مخالفت و اعلام کرد، اين کار با معيارهاي دولت انگليس ناسازگار است. وي افزود، استفاده از روش شکنجه نه تنها اخلاقي نيست، بلکه بر امنيت ملي کشور نيز نمي افزايد.
مجري اين شبکه سپس درباره اوضاع نابسامان افغانستان پس از ده سال اشغال از ميليبند سؤال کرد. ديويد ميليبند پاسخ داد: من اخيراً در مقاله اي نوشته ام که تعيين تاريخ مشخص براي خروج نيروهاي خارجي از افغانستان، بدون اعلام برنامه تدوين شده براي انجام چنين کاري و در نظر گرفتن تبعات آن، نتايج مطلوب را ببار نخواهد آورد. وي افزود، بايد توافقي سياسي در بيش از سي هزار روستا و مناطق قبايلي و شهرهاي افغانستان حاصل شود تا تمامي مردم اين کشور درباره نظام سياسي کشورشان تصميم گيرنده باشند. وي افزود، گروه القاعده بايد از افغانستان خارج شود و کشورهاي همسايه افغانستان، مانند پاکستان، ايران يا ساير کشورهاي اين منطقه، نيز نبايد اوضاع داخلي افغانستان را متزلزل کنند.
مجري اين شبکه پرسيد چرا کار به اينجا کشيده که پس از ده سال تلاش نيروهاي خارجي، هنوز راه چاره مناسبي براي برقراري ثبات در افغانستان ارائه نشده است؟ ميليبند پاسخ داد، به نظر من عدم توازن ميان تلاش ها و عمليات نظامي در مقايسه با فعاليت ها و برنامه هاي سياسي در افغانستان از سوي کشورهاي خارجي وجود داشته است. مثلاً تلاش ها براي آموزش دادن به نيروهاي ارتش و پليس افغانستان بر تلاش هاي سياسي براي تأسيس سيستم حکومتيِ مبتني بر روش زندگي مردم افغانستان پيشي گرفته و تلاش هاي نظامي به مراتب قوي تر از تلاش هاي سياسي در اين کشور بوده است. راه حل سياسي براي افغانستان نه تنها بايد شامل ايجاد ثبات در اين کشور باشد، بلکه بايد بر لزوم تقويت ثبات در پاکستان و همچنين در مناطق مرزي ميان اين دو کشور، با توجه به بافت گوناگونِ قبايلي در هر دو کشور نيز مبتني باشد.
ميليبند درباره بحران اقتصادي و بدهي ها در اروپا گفت، مشکل اصلي اين است که هرچند دولت هاي اروپايي به درستي دريافته اند که بايد از بدهي هاي هنگفت و کسري هاي بودجه هايشان بکاهند، اشتباه بزرگ آنان اين بوده است که تصور کرده اند بايد همگان به طور همزمان سياست هاي رياضتي را به کار گيرند و حتي اگر بخش خصوصي نيز از سرمايه گذاري در اقتصاد اين کشورها عقب نشيني کرده باشد، باز هم (به صورت کورکورانه) به سياست هاي رياضتي خود ادامه دهند.
ميليبند افزود، هرچند روند بهبود مجدد اقتصادي در آمريکا بسيار عالي نيست، اما رشد اقتصادي آمريکا بالاي دو درصد بوده است. وي تأکيد کرد، علت ادامه اين رشد اقتصادي در آمريکا، برخلاف اروپا، اين بوده که دولت آمريکا، هر جا که بخش خصوصي از سرمايه گذاري در اقتصاد آمريکا عقب نشيني کرده، پا جلو گذاشته و به نجات آن بخش از اقتصاد آمريکا همت گمارده است و اين سياستي است که دولت هاي اروپايي نيز بايد به کار گيرند. مثلاً اکنون در انگليس فرصت هاي بسيار زيادي براي سرمايه گذاري در اقتصاد اين کشور توسط بخش خصوصي وجود دارد، اما از آنجايي که اين گونه سرمايه گذاري هاي خصوصي از حمايت دولت انگليس، به علت ادامه سياست هاي رياضتي و کاهش بودجه هاي عمومي توسط اين دولت، برخودار نيست، سرمايه گذاران، از سرمايه گذاري در بخش هاي معطل مانده در اقتصاد انگليس واهمه دارند و از آن پرهيز مي کنند.
ميليبند در مورد مشکلات منطقه يورو گفت، کشور يونان از مزاياي پيوستن به منطقه يورو بهره برده اما هزينه هاي لازم را براي حضور در اين منطقه نپرداخته است. ميليبند افزود، در عين حال، يونان به تنهايي قادر نيست مشکلات اقتصادي و بدهي هاي هنگفت خود را حل کند و لذا کشورهاي حوزه يورو بايد به اين کشور براي باقي ماندن در منطقه يورو و حل و فصل معضلات اقتصادي آن ياري دهند. از همين رو اگر به يونان کمک نشود، اين احتمال وجود دارد که اين کشور مجبور به خروج از منطقه يورو بشود. ميليبند تأکيد کرد، شما نمي توانيد سياست هاي رياضتي را روي هم انباشته و به کشور يونان تحميل کنيد، زيرا اين امر، اوضاع يونان را خراب تر از شرايط کنوني خواهد کرد.
ديويد ميليبند در پايان اين مصاحبه در پاسخ به سؤالي در رابطه با سياست هاي داخلي حزب کارگر انگليس تأکيد کرد: من به هيچ وجه در نظر ندارم در حال حاضر رهبري حزب کارگر انگليس را به دست گيرم. وي افزود، شايعات در مطبوعات انگليس مبني بر تلاش من براي رقابت با برادرم، اد ميليبند، براي دستيابي به رهبري حزب کارگر همگي نادرست است. وي تأکيد کرد معمولاً در مسابقه ي سرعت ميان شايعه و حقيقت، حتي قبل از اين که حقيقت خود را آماده ي حرکت کند، شايعات نيمي از جهان را دور زده است و لذا نبايد به اين شايعات که با سرعت بسيار زيادي نيز منتشر مي شود، اهميت داد و نبايد آن را باور کرد.