چند خیابان آن طرفتر از پارک سیاه، همان پارکی که مأمنی برای معتادان است، فضای سبز کوچکی وجود دارد که کودکان کار را در خود جای داده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران به نقل از ايران شوك، کودکانی با چهره‌‌های سوخته و لباس‌هایی گاه مندرس و گاه بزرگ که بر صورت کودکانه‌شان رنج کار و تلاش طاقت‌فرسا نقش بسته است. نزدیکتر که می‌شوی. می‌بینی همه این کودکان دور یک عروسک‌گردان و یک راوی قصه‌ای پندآموز حلقه بسته‌اند، تا ضمن گردش و چرخش عروسکی به نام الناز از زبان راوی قصه ضمن آموزش مفاهیم زندگی از حقوق اجتماعی خود آگاه شوند.
   این گردهمایی آموزشي توسط یک بانوی جوان و حقوقدان برگزار شده که در زیرمجموعه یک انجمن خیریه، وظیفه‌اش حمایت از حقوق کودکان است؛ برنامه‌ای که با هزینه شخصی این خانم حقوقدان برگزار می‌شود.
در فضایی کوچک، کودکان را دور خود جمع کرده‌اند تا به آنها حقوقشان را یادآوری کنند و یکی از این حقوق، کتک نخوردن است، آنها باید بیاموزند کسی حق ندارد این کودکان را مورد آزار و اذیت قرار دهد. مهناز کاظمی حقوقدان جوان که وظیفه رسیدگی به امور حقوقی این کودکان زخم خورده را دارد، می‌گوید: روز اول که این کودکان را دیدم، آنها نمی‌دانستند وکیل کیست؟ حقوقشان چیست؟ ولی امروز آنها یاد گرفته‌اند حقوقی دارند و اگر مورد خشونت قرار گرفتند چه باید بکنند.
تأیید صحبت‌های مهناز کاظمی، حرف‌‌های کودکانه‌ای است که کودکان کار می‌زنند، آنها حالا می‌دانند که اگر مورد خشونت قرار بگیرند حق دارند شکایت کنند. حق دارند پیش قاضی بروند و از حق خود در محکمه دفاع کنند، یک نفر نیز هست که آنها را برای رسیدن به حقشان کمک می‌کند. کودکان معمولاً به واسطه کودکی و شاید هم به خاطر عدم آگاهی‌دهی از حقوق حداقلی خود آگاه نیستند. «الناز» قرار است به عنوان عروسکی آینه آموزش این کودکان باشد. آنها با الناز همذات‌پنداری می‌کنند و مشکلات خود را در داستان‌‌های خاله و الناز می‌بینند و یاد می‌گیرند چگونه مانند الناز؛ این عروسک قصه‌گو اگر مشکلی برایشان پیش ‌آمد، اقدام کنند. مهناز کاظمی می‌گوید: همه کودکان نمی‌دانند چه حقوقی دارند، ما با الناز سعی می‌کنیم به آنها آموزش دهیم که حقوقی دارند و همه مشکلاتی را که شاید برای کودکان رخ دهد از طریق الناز به آنها نمايش می‌دهیم و آنها می‌فهمند که حقوقشان چیست و در قبال تضييع حقوقشان چه بايد انجام دهند؟
اکثریت افغانی
چهره کودکان را که نگاه می‌کنی، می‌بینی بسیاری ایرانی نیستند، نزدیکتر که می‌روی و با آنها هم‌صحبت می‌شوی، می‌فهمی بسیاری از آنها افغانی هستند. یکی از این کودکان می‌گوید: «پدرم رفته افغانستان و من مجبورم اینجا کار کنم». می‌پرسم:« کجا کار می‌کنی؟» می‌گوید:« چند خیابان بالاتر دستفروشی می‌کنم» می‌پرسم: «از این کلاس‌ها چیزی یاد گرفته‌ای؟» با همان حس و حال کودکانه پاسخ می‌دهد: «یاد گرفته‌ام مثلاً اگر کسی خواست غذایم را بگیرد به او ندهم و اگر زیاد اصرار کرد به پلیس زنگ بزنم»
بنابر اظهارات یکی از اعضای این انجمن حدود 75 درصد کودکان خیابانی از اتباع افغانی هستند که به هر دلیلی مجبور به کار در خیابان‌‌ها شده‌اند.
در کنار این افاغنه، کودکان ایرانی نیز هستند که همه‌روزه در خیابان‌‌ها مجبور به کار‌های طاقت‌فرسا می‌شوند، مهناز کاظمی در این رابطه می‌گوید: «برای ما مهم کودک است نه ملیت و جنسیت او، حقوق کودکان هر جا ضایع شود ما آمادگی کمک به آنها را داریم.»
آموزش از جیب شخصی
همه هزینه‌‌های این کلاس‌‌های نمایشی را مهناز کاظمی از جیب خودش پرداخت کرده، او می‌گوید: «برای اجرای یک برنامه 15 دقیقه‌ای، مبلغ 500 هزار تومان به گروه نمایشی پرداخت کرده‌ام و ساخت عروسک هم مبلغ یکصد هزار تومان هزینه داشته است و اصرار می‌کند اینها را ننویسیم و البته ما می‌نویسیم تا جامعه بداند افرادی هستند که از جیب خود و بدون هیچ حمایت خاصی تلاش می‌کنند حقوق افراد را آموزش دهند.
از حقوقدان جوان می‌پرسم: «تا حالا برای حمایت مالی به سمت ارگان‌‌ها و سازمان‌‌ها نرفته‌ايد؟» پاسخ می‌دهد: «به چند جايي سرزدیم ولی وقتی به در بسته خوردیم خودمان اقدام به این کار کردیم.»
مهناز کاظمی، وکالت می‌کند. خودش می‌گوید: از پولی که بابت وکالت می‌گیرم هزینه آموزش کودکان می‌کنم./ز

برچسب ها: کودکان کار ، حقوق ، کتک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار