وب گردي باشگاه خبرنگاران در نظر دارد تا هرروز به معرفي يک استان از نظر جغرافياي ؛فرهنگي؛ تاريخي و....بپردازد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،سايت سازمان گردشگري نوشت:
استان زنجان با مساحتي بالغ بر 22164 كيلومتر مربع بين 47 درجه و 10 دقيقه تا 90 درجه و 26 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 33 دقيقه تا 37 درجه و 15 دقيقه عرض شمالي از نصف‌النهار گرينويچ، در ناحيه شمال غرب كشور قرار دارد و از طرف شمال به استان اردبيل، از شمال شرق به استان گيلان، از شرق به استان قزوين، از جنوب به استان همدان، از غرب به استان كردستان و آذربايجان غربي و از شمال غرب به استان آذربايجان شرقي محدود است. براساس آخرين تقسيمات كشوري، استان زنجان داراي هفت شهرستان، پانزده بخش، چهارده شهر، چهل و شش دهستان و 1208 آبادي است. از اين تعداد 976 آبادي داراي سكنه و 232 آبادي آن خالي از سكنه است.
 
شهرستانها
 
زنجان
اين شهرستان مساحت آن بالغ بر 5396 كيلومتر مربع است. شهرستان زنجان از شمال به استان‌هاي آذربايجان شرقي و اردبيل، از شرق به شهرستان‌هاي طارم و ابهر، از جنوب به شهرستان‌هاي ايجرود و خدابنده و از غرب به شهرستان ماه‌نشان محدود است. طبق نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375ش، جمعيت شهرستان زنجان برابر 386057 نفر است و جمعيت آن  8/42 درصد از كل جمعيت استان را تشكيل مي‌دهد. اين شهرستان داراي دو بخش «مركزي» و «زنجان‌ رود»، يك شهر «زنجان» و ده دهستان است.
 
مراكز ديدني: مسجد جامع (سيد) زنجان، مسجد جميله خانم، مسجد ميرزايي، مسجد چهل‌ستون، مسجد ملا (وليعصر)، مسجد آقا مير فتح‌الله، بازار تاريخي زنجان، سفره‌خانه سنتي حاج‌ داداش (گرمابه قديمي)، موزه رختشوي‌خانه، بناي ذوالفقاري، بناي توفيقي (موزه آثار شهدا)، بناي دارايي، سراي دخان، كاروانسراي سنگي (سفره‌خانه سنتي)، كاروانسراي نيك‌پي، كاروانسراي سرچم، غارگلجيك.
 
ابهر
اين شهرستان به مركزيت شهر ابهر در شرق استان قرار دارد و مساحت آن بالغ بر 2993 كيلومتر مربع است. بر اساس سرشماري سال 1375 ش، جمعيت اين شهرستان برابر 148624 است. شهرستان ابهر داراي دو بخش «مركزي» و «ابهر»، چهار شهر «ابهر»، «هيدج»، «صايين قلعه» و «سلطانيه» و  هشت دهستان است. اين شهرستان در دوران حكومت ايلخانيان و انتخاب سلطانيه به عنوان پايتخت، به لحاظ برخورداري از شبكه‌هاي ارتباطي اهميت بسيار پيدا كرد.
 
مراكز ديدني: گنبد تاريخي سلطانيه، آرامگاه مولانا حسن كاشي، مقبره شيخ براق‌ بابا (چلبي اوغلي)، يادمان معماري صخره‌اي داش كسن (وير)، بقعه پير احمد زهر نوش ابهر، مسجد جامع قروه، امامزاده اسماعيل شناط، بقعه شاهزاده زيدالكبير، بقعه امامزاده يحيي صايين قلعه، مدرسه علميه هيدج.
پيشينه
بر اساس متون تاريخي و داده‌هاي باستان‌شناسي، موجوديت شهر زنجان به روزگار ساسانيان باز مي‌گردد. آنچه مسلم است از اين واژه در متون دوران مياني و كهن ذكري به ميان نيامده است و بايد شكل اصلي اين كلمه يا قالب تغيير يافته آن را در متون دوران متأخر (دوره اسلامي) جستجو كرد. به اعتقاد حمدالهي مستوفي قزويني ـ مورخ سده هشتم هـ .ق ـ اين شهر را «اردشير بابكان» موسس سلسله ساساني ساخت و آن را «شهين» به معناي منسوب به شاه ناميد. همچنین در كتاب‌هاي انجمن «آرا» و «آنند راج» آورده شده است:” كه زنجان شهري بود بزرگ در ميان ري و آذربايجان و وجه تسميه آن مخفف «زندگان» يعني اهل كتاب زند است." به نظر مي‌آيد اين واژه يعني «زنديگان» بر اثر تغيير و تحول زباني در طول زمان به واژه زنگان تغيير يافته و در دوره اسلامي به واژه زنجان تبديل شد.
 
اداب و رسوم
گاهشماري

در اغلب نقاط استان زنجان تقويم ساليانه ويژه‌اي وجود نداشته است، ولي ماه‌هاي شمسي به نام ماه‌هاي دولت شناخته مي‌شده‌اند. با اين حال، در نقاط روستايي طول سال بر اساس تقويم زراعي سنجيده مي‌شود.
نام فصل‌هاي سال با معادل فارسي آن:
ياز (بهار)
ياي (تابستان)   
پاييز (پاييز)
قيش(زمستان)
 
خوراک
شيريني‌ها
از شيريني‌هاي سنتي كه در استان زنجان متداول است، مي‌توان به شستي، نخودچي، نان برنجي، سوهان مخصوص و باقلوا اشاره كرد.
آش ها
آش كاچي: بلغور و برنج را با هم مي‌پزند. به هنگام خوردن، مقداري شويد خشك را سرخ مي‌كنند و روي مخلوط مي ريزند. اين آش مخصوص فصل زمستان است.
 
آش بلغور: پياز، نخود، لوبيا و بلغور را مي‌پزند و آن را خوب له مي‌كنند. به هنگام مصرف، مقداري روغن زرد داغ شده را با دارچين روي آن مي‌ريزند.
 
آش ترشك: هويج، سنجد، نخود، لوبيا، گندم و پياز را سرخ كرده و سپس سبزي آش را به آن اضافه مي‌كنند و مي‌پزند. براي ترش شدن به آن رب انار يا سركه اضافه مي كنند. براي تزيين نيز روي آن گردو و فندق سابيده مي ريزند. اين آش مخصوص فصل زمستان است.
كاله‌جوش:
پياز خرد شده را با روغن و آرد سرخ مي‌كنند و آن را با مقداري آب و لپه مي‌پزند. سپس ماست، كشك، كاكوتي، نعناع داغ، گردو، كشمش و چند تخم‌مرغ آب پز را نيز به آن اضافه مي‌نمايند.
 
بزو ـ پيازو bozzu – piyazo: آرد را سرخ كرده و آن را با مقداري گوجه‌فرنگي، سيب زميني سرخ شده، لپه و برنج مخلوط مي‌كنند و داخلش آب مي‌ريزند. وقتي كه جوشيد آماده مصرف است.
حلواها
حلواي كنجد: كنجد را با آرد سرخ مي‌كنند، سپس مقداري شكر و روغن به آن اضافه مي‌كنند و آن را به صورت گلوله گلوله در آورده و مصرف مي‌نمايند.
ترحلوا: برنج را پخته و له مي‌كنند. سپس آن را با شكر و روغن سرخ كرده و مصرف مي‌نمايند.
 
حلواي دوشاب: آرد را ابتدا با كمي آب مخلوط كرده و بعد آن را در تابه سرخ مي‌كنند. سپس آن را با روغن زرد مخلوط كرده و بعد از سرخ شدن آن را با شيره انگور تركيب مي‌كنند و مي‌خورند.
 
حلواي اماج:
ابتدا اماج ـ مخلوط آرد گندم و مقدار كمي شير يا آب ـ را با روغن حيواني سرخ مي‌كنند و به آن شربت غليظ، تخم گشنيز، هل، دارچين، زعفران و گلاب اضافه مي‌كنند. اين حلوا بيش‌تر براي مراسم و مناسبت‌هاي مذهبي تهيه و استفاده مي‌شود.
 
حلواي تَرك: ابتدا آب را مي‌جوشانند، سپس مقداري آرد و روغن به آن مي‌افزايند. وقتي روغن كمي بالا آمد، شكر و يا دوشاب را به آن اضافه مي‌نمايند و آن را مصرف مي‌كنند.
خشيل xasil: گندم و برنج را با هم مي‌پزند و به آن روغن اضافه مي‌كنند و موقع مصرف مقداري شكر و دارچين روي آن مي‌ريزند و مي‌خورند.
نان ها
نان يوخا يا افاق ofag: اين نان مخصوص مسافرت زايرين مشهد است و آن را با گندم برشته به بدرقه كنندگان مي‌دهند.
كوك چوركيkok coraki: اين نان بيشتر در شب‌هاي چهارشنبه سوري تهيه مي‌شود.
 
تاوانان: به خمير آرد اين نان مقداري روغن زيتون اضافه مي‌كنند و سپس آن را در تنور مي‌پزند، اين نان تنها در بخش آب بر تهيه مي‌شود.
 
نان دي منج doymang: اين نان را زماني كه سفره حضرت فاطمه زهرا (س) پهن مي‌كنند، به نيت اين كه صاحب كودك شوند، مي‌پزند. آن‌گاه اين نان را با مقداري كشمش و نقل در مجلس سفره در بين مهمانان پخش مي‌كنند و يا اين كه اين نان را به صورت دي مج مي‌پزند.
دُي‌مَج:
ناني را كه بر روي ساج پخته شده است، در قطعه‌هاي كوچك خرد مي‌كنند، سپس آن را با روغن حيواني سرخ كرده و شربت غليظي از زعفران، هل و دارچين نيز به آن مي‌افزايند. اين خوراك مخصوص سفره نذري حضرت زهرا (س) است و در كنار ساير غذاهاي اين سفره مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
شش انداز:
پياز خرد شده، كوفته ريزه، خلال خرما، كشمش، ادويه و زعفران را با روغن سرخ كرده و به آن تخم‌مرغ نيز اضافه مي‌كنند. اين غذا در كنار ديگر غذاهاي شب چهارشنبه سوري استفاده مي‌شود.
بازي ها
بورك آتدا
بازيكنان اين بازي بعد از قرعه‌كشي و پوشك انداختن به دو گروه چند نفره يا دو نفره تقسيم مي‌شوند. چشم يكي از بازيكنان را با پارچه‌اي مي‌بندند، آن‌گاه در زير يكي از دو كلاه كه قبلاً تهيه كرده‌اند، تخم مرغي را مخفي مي‌كنند. بعد از فرد چشم بسته مي‌خواهند يكي از كلاه‌ها را بر دارد. حال اگر موفق به يافتن تخم‌مرغ شود، برنده شده و تعدادي تخم‌مرغ را كه از قبل آماده كرده‌اند، به عنوان جايزه براي خود بر مي‌دارد. در صورتي كه بازنده شود، تخم‌مرغ‌ها متعلق به گروه مقابل خواهد شد.
 
اوستان ني
تعداد بازيكنان اين بازي پنج نفر هستند. بازيكنان براي شرع بازي پوشك مي‌اندازند. يكي از آن‌ها بر حسب پوشك تعيين و روي زمين دو زانو مي‌نشيند. دست‌هايش را جمع روي زانو قرار داده و سرش را به آن تكيه مي‌دهد.
بقيه بازيكنان به نوبت از فاصله دو متري به سرعت مي‌آيند و سرشان را بر پشت وي گذاشته و معلق مي‌زنند. هر بازيكني كه نتواند بدين شيوه عمل كند، بازنده است و جاي خود را با فرد نشسته عوض مي‌كند.
 
شونقار
براي اجراي اين بازي ابتدا چوبي به قطر تقريبي پنج سانتي‌‌متر و به شكل مخروطي با سري نوك تيز مي‌تراشند. سپس يك چوب‌دستي به طول شصت يا هشتاد سانتي‌متر كه رشته باريك پارچه‌اي به سر آن بسته شده است، به دست مي‌گيرند. رشته پارچه چوب‌دستي را به دور شونقار مي‌پيچانند. سپس سر شونقار را روي زمين قرار داده و با يك حركت سريع دوراني پارچه را باز مي‌كنند. حركت چرخشي آن مرتباً با چوب‌دستي مربوطه با وارد كردن ضربه‌اي تكرار مي‌شود، تا زماني كه شونقار از كار بيفتد.
 
گردو بازي (تيله‌بازي)
اين‌ بازي به صورت دو يا چند نفره است. يكي از بازيكنان گردوي خود را پرتاب مي‌كند، بقيه بازيكنان به ترتيب آن گردو را نشانه گرفته و با گردوي خود مي‌زنند. اگر گردوي آن‌ها به گردوي بازيكن قبلي بخورد، برنده مي‌شود و گردو را براي خود بر مي‌دارد.
 
ورزش زورخانه‌اي
ورزش زورخانه‌اي يكي از ورزش‌هاي سنتي شهر زنجان است. اين ورزش از حدود نود سال پيش در زنجان رايج شده است. ورزش زورخانه‌اي در چهار نوع مسابقه در زمينه سنگ، كباده‌كشي، ميل‌بازي و چرخ در دو نوع تيز و چيني برگزار مي‌شود.
مضاف بر اين ورزشكاران شركت كننده در مسابقه كشتي در دو نوع پهلواني و آزاد مي‌توانند شركت كنند، با اين تفاوت كه در كشتي پهلواني وزن براي كشتي‌گيران مطرح نيست. در حالي‌كه در كشتي آزاد كشتي‌گيران با افراد هم وزن خود به رقابت مي‌پردازند.
موسيقي
 
موسيقي بومي استان زنجان از گنجينة موسيقي فولكلوريك و كلاسيك آذري تأثير گرفته است. پيوستگي فرهنگي و قومي مردم استان با مردم آذري زبان از يك سو و ارتباط آن با منطقه‌هاي كردنشين و گيلك‌نشين و تهران از سويي ديگر زمينة شكل‌گيري نوعي از موسيقي محلي ويژه‌اي را فراهم آورده كه به « موسيقي زنجاني» معروف است. اما بايد به ياد داشت، پيوستگي عميق و ريشه‌داري ميان موسيقي زنجاني با موسيقي آذربايجاني است. در بيشتر روستاهاي استان زنجان، جشن‌هاي عروسي با هنرنمايي‌هاي عاشيق‌ها آغاز و پايان مي‌يابند. در حال حاضر عاشيق‌هاي زنجان با نغمه‌ها و ترانه‌هاي دلكش و داستان‌سرايي‌هاي خود رونق بخش محفل‌ها و جشن‌هاي مردم استان هستند. علاوه بر آن موسيقي مقامي نيز در برخي از جشن‌هاي مردم به ويژه در مناطق شهري نواخته مي‌شود و آواز افشاري و آواز بيات تُرك از موسيقي‌هاي اصيل منطقة زنجان است.
 
مشاهير
معزالدين زنجاني
معزالدين عبدالوهاب بن عمادالدين ابراهيم بن عبدالوهاب زنجاني دانشمند ومنجوم در سده هفتم هـ . ق مي‌زيسته و در سال 654 هجري قمري، كتاب خود درباره اسطرلاب به نام نزهه‌الحجاليه را به استادش جمال‌الدين ظهير‌الاسلام محمدبن محموديه هديه كره است.
ابوالحسن علي بن هارون زنجاني
گروه دانشنامه‌نويس (اخوان الصفا) متعلق به جمعيني پنهاني كه در سده چهارم هـ . ق در بصره فعاليت داشت. چنين پيداست كه بيشتر اعضاي اين گروه را انديشمندان ايراني تشكيل داده‌اند. نام پنج تن از اين گروه كه شناخته شده‌اند عبارت بوده از: ابوسليمان محمد مشير بستي مقدسي، محمد بن احمد نهوجوري، ابوالحسن عل بن هارون زنجاني، عوض و زيدبن رفاعه. اخوان الصفا رشته رسالاتي در 52 باب نوشتند و در آن دانش زمان درباب مسائل الهي و طبيعي مثل هندسه، حسب، نجوم موسيقي، زيست‌شناسي، مكانيك و فيزيك و شيمي و فلسفه را گرد آورند.
حكيم هيدجي
حكيم هيدجي شاعر نامي ترك زبان، در مزيد هيدج، دشتي وسيع و پهناور با افقي روشن و هواي دلپذير به دنيا آمد، او در وصف زادگاهش چنين مي‌سرايد.
صفاي صفحه شيراز گر چه مشهور است        هواي هيدج ما نيست كمتر از شيراز
از زمان تولد وچگونگي زندگي اين شاعر فرزانه اصلاح دقيقي در دست نيست، همين قدر مي‌دانيم كه از همان هنگام كودكي به تحصيل علم و ادب پرداخته و اشعاري را در قالب مثنوي، قصيده و غزل به زبان پارسي و تركي مي‌سرايد.
شيخ شهاب‌الدين سهروردي
شهاب‌الدين يحيي بن حبش حسني (عبدالله) بن اميرك متكي به ابوالفتح در سهرورد متولد شد. وي را شيخ اشراق، شيخ اشراقي، شيخ نوري، شيخ مقتول و شهاب مقتول نيز مي‌گفتند. اشراق در اصول فقه و احتمام حكمت و فلسفه بي همتا بود، در فقه و حديث و علوم ادبي، برخي از علوم غريبه نيز مهارت داشت در جدل و مناظره بر هر كسي فائق و نوادر بسيار از وي حكايت شده  است.

 سوغات
چاقو، چاروق، گیوه، نمد، ملیله کاری، فرش، گلیم، جاجیم، چاقو، منبت، منجوق دوزی، گل دوزی، نان اردک، سقز، سبزی گل آقا، سبزی قاز یاقی، سبزی ماتار و پیاز کوهی چی دان، انگشت پیچ( شیرینی).

 
برچسب ها: زنجان ، شهر ، شیخ ، اشراق
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.