باشگاه خبرنگاران- اين روزها با ديدن چهره شهر با تفاوتهايي روبرو ميشويم، شهر را با انبوهي از مجسمههاي مختلف با جنسهاي متفاوت ميبينيم اما اين مجسمههاي بيصدا كه به شهرمان جان بخشيدهاند چقدر با چهره شهر سنخيت دارند.
هر روز كه از خيابانهاي شلوغ شهر تهران با وسايل نقليه عمومي يا شخصي مسير رسيدن به محل كارتان را طي ميكنيد قطعاً در پشت چندين چراغ قرمز هم معطل ميشويد، چراغ قرمزهاي طولاني كه بعضاً يادشان ميرود كه عدهاي براي رسيدن به محل كارشان عجله دارند و انگار هيچ تمايلي براي سبز شدن ندارند، در اين مواقع و البته مواردي شبيه به اين فرصتي پيدا ميشود كه كمي اطراف و چهره شهرمان را نگاه كنيم.
قطعاً اين تامل در چهره شهرمان زمانيكه از خيابانهاي شهر عبور ميكنيد يا در همان شرايط ياد شده قرار ميگيرد بيشتر فراهم ميشود.
با ديدن چهره شهر حتماً تفاوتهايي را نسبت به چند سال پيش مشاهده ميكنيد و اين تغييرات را در چهره شهر به خوبي ديدهايد.
چند سالي است كه به همت سازمان زيباسازي شهرداري تهران رنگي به چهره كلانشهر تهران داده شده است.
رنگ هايي دلپذير در قالب نقاشيهاي ديواري و مجسمههايي با عنوان مجسمههاي شهري به چهره شهر داده شده است.
در اينجا از نقاشيهاي ديواري كه خود مبحثي گسترده دارد گذر ميكنيم و به بجث مجسمه هاي شهري ميپردازيم.
مجسمههايي كه بعضاً در قالب تنديسهايي نيز در سطح شهر مشاهده ميشود.
مجسمههايي كه عليرغم جان نداشتن جاني دوباره به شهر بخشيدهاند و روحي تازه به آن دادهاند.
* مجسمههايي جان بخش در عين سكوت؟
همين مجسمههاي صامت و بيحركت گاهي اوقات در ترافيكهاي شهري به فريادمان ميرسند و عليرغم بيجان بودن به آرامش ميدهند و در عين سكوت ما را به هياهوي ديگر ميبرند تا چند دقيقهاي چراغ قرمز طولاني يا ترافيك سنگين را فراموش كنيم و در حقيقت ذهنمان را از اين شلوغيهاي شهر دور ميكنند.
حتماً گاهي اوقات با ديدن اين تحولات در شهرمان خوشحال ميشويد.
خارج از فضاي خيابانها، بزرگراهها، و ... اين مجسمهها را در بوستان هاي تهران هم مشاهده ميكنيد.
در حال حاضر ميتوان گفت هيچ بوستاني در تهران وجود ندارد كه مجسمه شهري نداشته باشد، همان مجسمههايي كه زمانيكه به بوستاني ميرويم در كنار آن ها عكس يادگاري ميگيريم و گاهي اوقات هم بر روي آنها يادگاري مينويسيم.
* مجسمهها ميهمان دائمي شهر تهران
همان مجسمههايي كه چند سالي است ميهمان دائمي شهر تهران و برخي شهرهاي اطراف اين كلانشهر شدهاند، در حال حاضر متريال مجسمههاي شهري تغيير كرده و البته در سال هاي گذشته مجسمهها با متريال برنزي ساخته ميشدند اما با اتفاقات ناخوشايندي كه براي اين مجسمههاي بيصدا و بيزبان افتاد و تعدادي زيادي از آن ها در سرقتهاي سريالي ربوده شدند و اصلاًنميخواهيم اين بحث را باز كنيم چرا كه مبحثي بس طولاني و بدون جواب است و قطعاً تا هيچ وقت هم پرتقال فروشي را پيدا نخواهيم كرد بنابر اين از آن ميگذريم و بالاخره به اين نكته ميپردازيم كه بعد از آن ماجرا همان سرقت كه نميخواهيم به آن اشاره كنيم تصميماتي مبني بر تغيير متريال مجسمههاي شهري گرفته شده تا شايد اين متريالي با عنوان فايبرگلاس بار ديگر سفارشي داده شده و ساخته شد.
مجسمههاي شهري اين بار از جنس فايبرگلاس در شهر نصب و نمايان شد.
به اين ترتيب اجراي مجسمههاي شهري از سوي سازمان زيباسازي شهرداري تهران رونق گرفت و در حال حاضر با انبوهي از مجسمههاي شهري در كلانشهر تهران و بوستانهاي اطراف آن ها روبرو هستيم.
مجسمه هايي كه اين روزها فقط ساخته و نصب ميشوند گويي ديگر هيچ تفاوتي بر آن ها در ارتباط با اينكه چه كسي آن ها را طراحي و ميسازد و ... صورت نميگيرد.
اينكه هنرمند مربوطه نسبت به اصول مجسمه سازي آگاهي دارد يا نه و يا اصلاً مجسمهساز است يا نه مهم نيست و نكته مهم تنها اجرا و به عبارتي نصب مجسمه است و ديگر هيچ.
* افزايش بوستانهاي فرصت نظارت را گرفته است
در گذشتههاي نه چندان دور رسم بر اين بود كه زمانيكه قرار بود مجسمهاي در محلي نصب شود هنرمند مربوطه حضور داشت و در حقيقت شاهد نصب اثري كه چند ماه براي ساخت آن وقت گذاشته را بود.
اما اين روزها گويا افزايش بوستانهاي شهر تهران و سفارشهاي فراوان در جهت ساخت تنديسهايي براي اين بوستانها اين اجازه را نميدهد كه هنرمند در زمان نصب حضور داشته باشد يا ناظران كمي با دقت به آنچه خلق شده بنگرند و به عبارت نظارت داشته باشند.
شايد سه مجشمه سازان از اين بابت كه مرتباً سفارش خلق اثر ميگيرند شلوغ شده كه اصلاً فرصت ندارند به آنچه كه چند ماه وقت براي خلق آن گذاشته سرنميزنند تا ببينند كه تلاش چند ماهه آن ها در كجا و چگونه نصب شده است در بيابان است يا در انبوهي از سرسبزي، تنديسي كه از شاعر ايراني كار كردهاند جايي شايسته نصب شده است يا نه و يا اينكه تنديس طراحي شده توسط وي (هنرمند) در كنار انبوهي از چه نوع مجسمهةايي است آيا در كنار انبوهي از مجسمهها و تنديس مشاهير است يا انبوهي از مجسمهها ناهمگون و سازههاي نامناسب قرار گرفته است.
آيا نصب مجمسمههايي از مشاهير ايران زمين در كنار مجسمههايي ناهمگون از هر نوع شايسته است آيا اشتباه از سوي سازمان زيباسازي شهرداري تهران بوده يا كوتاهي از سوي مجسمهسازان است كه به هنگام نصب اثرشان حاضر نشدهاند.
در حال حاضر كه اين مجسمهها در كنار يكديگر در يكي از بوستانهاي جديد شهر كه با تبليغات گستردهاي افتتاح شد نصب شدهاند و با اينكه بسياري از مخاطبين خاص و عام به اين موضوع يعني ناهمگون بودن برخي مجسمههاي كه در كنار يكديگر در همان بوستان جديد نصب شده كه ناشي ارنميبريم اشراف دارند اما انگارنه انگار گويي سازمان زيباسازي شهرداري تهران هنوز به اين موضوع پي نبرده است هر چند كه در اين غافله آگاه حافظ شيراز، جا مانده و اگر اين شاعر هم بفهمد قطعاً شهرداري مطلع خواهد شد.
ورود مجسمههاي شهري به فضاي شهري اقدامي بسيار زنده و تاثيرگذار بوده است و اين تاثير كه يكي از آنها ايجاد تغيير شايسته در فضاي شهري بوده است انكار ناپذير است.
اما بهتر است به جاي غرق كردن فضاي شهري در درياي مجسمه و خفه كردن فضاي شهري با انبوهي از مجسمههاي سنتي، مدرن و امثال اينها كمي عميقتر به اصول و قواعد تزيين فضاي شهري نگاه كنيم و هر مجسمهاي در مكاني مناسب و شايسته نصب شود./ي2
فاطمه اصلاني