به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، فرهاد دانشجو به عنوان رئيس دانشگاه آزاد اسلامي و عضو حقيقي هيأت امناي دانشگاه آزاد در شورايعالي انقلاب
فرهنگي و عضویت در هیأت امنای دانشگاه پیام نور مشغله زيادي را براي خود فراهم کرده که هر کدام از اين سمتها کوله باري از مسئوليت فرهنگي کشور را برعهده وي قرار ميدهد؛ اما با اين حال به تازگی شاهد آن هستيم که دانشجو پيشنهاد ديگري مبني بر عضویت در هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس را رد کرده است.
از گوشه و کنار خبر ميرسد که باشگاه پرسپوليس پيشنهاداتي را براي به
عضويت در آمدن دانشجو در هيات مديره اين باشگاه ارائه کرده و رئيس دانشگاه آزاد
اسلامي از پذيرفتن اين سمت سرباز زده است که شايد به دليل مشغله کاري در دانشگاه
آزاد و شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده است.
اشتغال یک فرد در سمتهاي مختلف نه تنها کارایی مفید او در حيطه مسئوليتهاي محولهاش را از بين ميبرد، بلکه موجب از بین رفتن فرصتهای شغلی کساني که تخصص و کارايي لازم را براي به دست گرفتن چنين پستهايي دارند، میشود.
دلیل دیگري که در اين خصوص قابل تأمل است،
اهمیتی است که موضوع اعتماد به جوانان در سیاستهای کلی کشور دارد. بیگمان
برای اینکه اعتماد به جوانان در عمل تحقق یابد، باید در جایگاه مناسب به
آنها اعتماد کرد و از خدمت آنها بهره برد. در کنار این دلایل انگیزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز وجود دارد که این ضرورت را
ایجاب میکند که تصدی بیش از یک شغل در کشور براي افراد ممنوع باشد.
امروزه متاسفانه مديريتها جنبه تشريفاتي پيدا کرده و نظارت بر کارها تا جايي کمرنگ شده که نواقصي که به دليل پرمشغله بودن مديران صورت ميگيرد، مورد بيتوجهي واقع شده و اين در حالي است که مديران ما حتي فرصت پاسخگويي به کاستيهاي موجود و ارائه گزارش از عملکرد خود را ندارند.
فعاليت در رشتههاي غير مرتبط معضل بزرگي است که نبايد بيتفاوت از کنار آن گذشت و حال سوال اينجاست که مبناي انتخاب يک مدير دانشگاهي براي مديريت در يک باشگاه مطرح ورزشي چيست؟ آيا يک شخصيت با تفکر فرهنگي، ميتواند به درستي انتظارات جامعه ورزشي را برآورده سازد و يا اينکه مشغلههاي دنياي ورزش، وي را از رسيدگي به امور فرهنگي يکي از بزرگترين مراکز آموزشعالي باز نميدارد؟
آيا در وضعيتي که آمار متخصصان کشور رو به افزايش است، رويه شدن اين امر که يک شخص چند فعاليت کليدي در عرصههاي مختلف داشته باشد، صحيح است؟ به راستي در شرايطي که تشخیص اولویتهای فراگیری، تدارک رشتهها،
حمایت از متخصصان و جلوگيري از فرار مغزها و چينش متناسب افراد در مشاغل کليدي از جمله ضرورتهايي است که در جايگاه کنوني کشورمان بايد به آن توجه ويژه شود، نبايد قانوني مصوب شود تا جلوي چنين اعمالي در عرصه کشور گرفته شود؟ منتظر پاسخگويي مسئولان ميمانيم.
يادداشت از: زهرا منصوري
انتهاي پيام/ر